بروز شده در : پنجشنبه 30 فروردین 1403 ساعت 10:46 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 10586
تعداد نظرات:۱۱ دیدگاه
تاریخ انتشار:چهارشنبه 24 دی 93 11:02 ق.ظ

نجیرُم واقعی کجاست؟

اختصاصی ثلاث – اکبر اندایشگر : پرسشی سنگین و چالش برانگیز روبروی همه پژوهشگران ، باستانشناسان و همه علاقه مندان به تاریخ این مرز و بوم قرار دارد.

اختصاصی ثلاث – اکبر اندایشگر : پرسشی سنگین و چالش برانگیز روبروی همه پژوهشگران ، باستانشناسان و همه علاقه مندان به تاریخ این مرز و بوم قرار دارد.هر یک از محققان با استفاده از آثار مکتوب از سیاحان و گردشگران ادوار مختلف و با توجه به مخروبه های تاریخی و ملاحظه کاوش های اجمالی به عمل آمده در این گونه آثار و همچنین قطعات موجود در مناطق مختلف ، جوابهای متفاوت داده و انگاره هایی را مطرح ساخته اند.

آقای سید قاسم یا حسینی، کتابی تحت عنوان “نجیرم بندر گمشده ایران در خلیج فارس ” از مجموعه دانشنامه استان بوشهر به نگارش در آورده اند . وی در این کتاب با تکیه به برخی آثار موجود و برخی اسناد، بندر نجیرم را بر روستای زیارت فعلی از توابع شهرستان دشتی تطبیق داده و هرچند در آغاز کتاب اذعان می نمایند که با توجه به بررسیهای صورت گرفته تا کنون مکان دقیق جغرافیایی بندر نجیرم مشخص نگردیده است.

دومین کار پژوهشی دکتر محمد اسماعیل اسماعیلی جلودار تحت عنوان پیشنهادی برای تعیین جایگاه بندر باستانی نجیرم بر اساس متون نوشتاری صدر اسلام و مطالعات باستان شناختی میباشد که آن استاد ارجمند نیز با توجه به حضور خود در منطقه و بازدید از شهر دیر و توجه ویژه به منطقه غربی آن در مقاله ارزشمند خود به عنوان یک فرضیه بتانه را نجیرم معرفی می نمایند اینجانب با احترام به تحقیقات، نظرات و رهیافت های صاحبنظران و استفاده از مطالعات انجام شده  پیشین، در این نوشتار برآنم تا با اتکا و استناد به متون تاریخی و آثار ارزشمند باستانی بردستان[۱]، انگاره سومی را در تطبیق موقعیت جغرافیایی بندر نجیرم با شهر باستانی بردستان مطرح نمایم.

یکی از بنادر مهم باستانی درکرانه‌ی ایرانی خلیج‌فارس، که در متون قرون اولیه اسلامی به تکرار از آن یاد شده، “بندر نجیرم” است. جایگاه جغرافیایی این بندر در مغرب بندر باستانی سیراف معرفی و به عنوان یکی از مراکز و بنادر بازرگانی از آن یاد شده است. نام این بندر، در آثار مکتوب بجامانده از مورخینی چون استخری، مقدسی، ابن‌حوقل، مؤلف ناشناخته‌ی اشکال‌العالم، جیهانی، ابن‌بلخی، ابوالفداء و دیگران مشاهده می‌گرددکه بیانگر نقش تاریخی ممتازی در امر تجارت کالا( صادرات و واردات) در زمان حیات خود بوده است.

با توجه به مطالب مذکور و بیان مستندات و ادله‌ای که در پی می‌آید، شایسته است باستان‌شناسان و محققان ارجمند با مطالعات میدانی و بهره‌گیری از ابزارهای علمی روز، حوزه جغرافیایی «بردستان قدیم» را مورد مطالعه‌ای در خور قرار داده که به ظن قوی و به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران، می‌تواند همان جایگاه جغرافیایی «نجیرم» بندر گمشده‌ی خلیج‌فارس، همان بندر آباد قرون اولیه اسلامی باشد.

این مقاله و نوشتار در دو فصل(فصل اول تحقیقات میدانی و مشاهدات بصری شامل ۸ بخش و فصل دوم مطالعات اسنادی شامل ۴ بخش) تهیه و تدوین یافته که امید است مورد عنایت علاقه‌مندان و خوانندگان و پژوهشگران قرار گیرد.

فصل اول: (تحقیقات میدانی و مشاهدات بصری)

۱/۱- بردستان: بردستان فعلی نام شهری است از توابع شهرستان دیر و نزدیک بندر دیر، و همجوار و بعضاً واقع در محدوده‌ی شهری باستانی است که مرکزیت این خرابه‌های شهر باستانی موسوم به «بُردو»  است. شاید به معنای دوی بریده شده یا به تعبیر دیگر بریده‌ شده‌ی دو. «دو» در معنی سنگ و لایه‌های سنگی است . دو گمانه جدی بر و جه تسمیه بردستان وجود دارد که در پی می آید:

الف ) تا قبل از بهره‌برداری وسیع از سنگ‌های انباشته شده این شهر مخروبه در ساخت بردستان فعلی، بندر دیر و روستاهای اطراف در سده‌ها و سال‌های پیش(به ویژه از ۱۵۰ سال قبل) به نظر می‌رسد بر اثر شسته شدن شهر مخروبه، طی صدها سال توسط باد و باران، آنچه بر جای مانده بوده تپه‌های وسیعی از سنگ‌های تراش‌خورده بوده که  ما اکنون از آن شهر و سنگستان به نام «بردو» یاد می‌کنیم و به همین مناسبت است که همجواری با بردو و واقع شدن بر بخش وسیعی از شهر باستانی، در دوره‌های بعد، این شهر فعلی را به اسم بردستان در معنی سنگستان نامیده‌اند، نامی که در ذهن و فرهنگ ایرانی آشنا و موردپسند بوده و به شکل‌های مختلف در نامگذاری شهرها و آبادی‌ها به کار برده شده است، همچون: برداسکن، بردسیر، بردانگون و غیره.

ب)در مورد استحصال سنگ برای ساخت شهر باستانی موصوف، باید گفت در محدوده ای به طول تقریبی ۲۰ کیلومتر  تپه‌ها و کوه‌های شمال غربی بردستان ، آثار برش سنگ ها و صخره ها مشهود است که نشان از وسعت و عظمت کار و اشتغال صد ها نفر  در امر سنگ بری و سنگ تراشی در عهد قدیم است وگمان نمی رود بدین گستردگی، استحصال سنگ در منطقه جغرافیایی جنوب ایران وجود داشته باشد  و چه بسا استقرار ده ها کارگاه سنگ تراشی و استراحت گاه شاغلین بالای تپه ها و در جوار سکونت گاههای مردم نام “بردستان “بر آن آبادی اطلاق شده باشدو آثار و بقایای این سنگ درآر ها که ممکن است تامین کننده ساخت و ساز در شهر سیراف و سایر آبادی ها باشد موضوع تحقیق جداگانه ای است.

۲-۱٫ خور بردستان: در ابتدا باید گفت، خورها و لنگرگاه‌ها در ساحل دریا، همچون رودها و رودخانه‌ها، تمدن‌ساز بوده‌اند، معروف است که می‌گویند: «هر جا آب است، آبادانی است».

نقش خورها در قدیم، نقش حیاتی برای پهلوگیری لنج‌ها، قایق‌ها و به طور کلی شناورهای دریایی بوده و ساحل‌نشینان صرفاً با استفاده از این لنگرگاه‌های طبیعی می‌توانستند از سخاوت دریا بهره‌مند شده و شناورهایشان درامر صید و صیادی و تجارت کالا به کشورهای دیگر فعالیت داشته باشند و به میمنت همین خورها و خلیج‌های کوچک، جماعت مردمان در سواحل دریا سکونت یافته و شهر و آبادی به وجود می‌آمده است. در همین سواحل استان بوشهر، بندر دیلم(سینیز قدیم) با خور دختر، بندر گناوه(جنابه قدیم) با خور معروفش، بندر بوشهر با خور سلطانی … ریشهر قدیم با خور و لنگرگاه واقع در کنار قلعه که اکنون پر شده، شهر بردخون با خور خان، هویت یافته و به مدد این خورها ادامه حیات داده‌اند. و بالاخره خور بردستان طویل‌ترین خور در محدوده استان بوشهرو احتمالاً در خلیج فارس باشد.

در روزگاران قدیم و قبل از احداث اسکله و لنگرگاه‌ها، مردمان سختکوش بنادر برای حفظ و حراست از کشتی‌های بادبانی خود در مقابل طوفان و امواج ساحلی و نیز حمل و تخلیه کالا از این خورها استفاده می‌کردند.

اگر به کتب مورخین و گردشگران توجه شود، بردستان را به عنوان بندری در حاشیه خلیج فارس ذکر می‌نمایند، از جمله اسماعیل رایین در کتاب ارزشمند خود (دریانوردی ایرانیان)، علاوه بر این‌که بردستان را از بلوک پنج‌گانه دشتی در دوران قاجار نام برده از آن به عنوان یک بندر یاد می‌نماید.

طول و عرض خور بردستان: طول خور بردستان از نقطه شروع آن که به دهنه‌ی خور معروف است تا نزدیک شهر آبدان به طول بیش از ۳۶ کیلومتر بوده که البته به علت تغییرات اکوسیستمی و دخالت‌های انسانی و بر اثر بارش و ورود گل و لای، قسمتی از آن محو شده و به شوره‌زار تبدیل گردیده است.

از سمت دهنه خور (وصل به خلیج فارس) دارای عرض قریب یک کیلومتر و عمق ۵ تا ۶ متر می باشد و در حدود ۶ تا ۷ کیلومتری آن هنوز دارای عمق مناسب برای تردد قایق ها و لنج های سفّاری است این خور تا قبل از احداث اسکله و موج شکن بندر دیّر نقش خود را در پناه دادن لنج ها و بارگیری لنج های بادبانی ایفا نموده و تقریباً از زمان رضاخان به بعد نقش آن رو به افول گذاشته و پس از شکل گیری بندر دیر و انتقال عمده سکنه و تجار بردستانی به آن جا (حدوداً پنج کیلومتری غرب بردستان) نقش آن در زمینه پهلوگیری شناورها پایان پذیرفت.

البته شایان ذکر است که این خور تا قبل از اسکله های جدید محل استفاده لنج داران کنگانی و دیّر بوده و هنگامی که دریا طوفــانی می شد لنج هایی که از مبدأ گناوه و دیلم و بوشهر به سمت بحرین و … مسافرت می کرده اند، جهت نجات از طوفان به این خور پناه می آورده اند.

اسماعیل رائین در کتاب خود می نویسد: «بندر دیّر، بندر بردستان محسوب است و برای پناه از باد شمال، لنگرگاه آن خوب و به عمق هفت متری و در مساحت یک کیلومتری زمین واقع است.»(رایین: ۹۴)

بی گمان این خور عریض و طویل و مهم، در پیدایش تمدن بندر باستانی بردستان با مرکزیت بردو (شهر سوخته و مخروبه) و به زعم ما همان نجیرم قدیم، نقش اساسی داشته است.

۳- مساجد تاریخی بردستان:

مقدسی ،جغرافی دان و جهانگرد عرب، در کتاب معروف خود که به سال ۳۷۵ هـ .ق به پایان رسانده، نجیرم را از شهرهای کوره اردشیر خوره در سمت دریــا معـــرفی می کند. وی می گوید: «نجیرم کنار دریاست، دو جــامع دارد که صحـــن یکی از سنگ تراشیـــده شده است.»(مقدسی: ۶۳۷)

اگر نظری اجمالی به مساجد قدیمی استان بوشهر و جنوب ایران بیاندازیم، درمی یابیم که مسجدجامع بردستان، قدیمی ترین مسجد شناخته شده استان بوشهر بوده و در کتب تاریخی، ساخت اولیه آن را مربوط به دوران اموی دانسته و معتقدند این مسجد به دستور عمربن عبدالعزیز (خلیفه اموی ۲۰۱ هجری) ساخته شده و از دو کتیبه چوبی و سنگی موجود در می یابیم که حداقل دو بار تعمیر اساسی گردیده است.

در کتیبه چوبی که به طول ۴۰/۱ و عرض ۳۵ سانتی متر است چنین آمده: (… وَفِقَّ بتَجدید عَماره هذا المسجد المبارک، الصاحب الاعظم حاجی فخرالدین ابوبکرشاه فی ستهِ اثنین و خمسین و ثمان مَأته) و این عبارت می رساند که تعمیر و تجدید عمارت مسجد در سال ۸۵۲ هجری قمری بوده و آخرین تعمیر اساسی این مسجد به فرمان حیدرخان بردستانی در سال ۱۲۷۳ هجری قمری صورت گرفته که در سنگ نوشته بالای سر در مسجد مضبوط است. ضمناً یکی از رواق های مسجد، مدفن امامزاده سید ابراهیم است که به چهار واسطه به امام معصوم می رسد و در جای خود ذکر خواهد شد.

نکته مهم دیگر سنگ فرش بودن بنای اصلی مسجد است که منطبق با گزارش مقدسی درباره مسجد جامع نجیرم می باشد و اصولاً بنای اصلی مسجد بر روی یک تپه سنگی نهاده شده است.

آقای احمد اقتداری در کتاب ارجمند خود می نگارد: «دیّر خود روزگاری از توابع بردستان بوده که اینک به صورت یک روستا در پنج کیلومتری قبل از ورود به دیّر کنونی قرار دارد و آثار قلعه قدیمی و مسجد اسلامی بردستان حکایت از قدمت تاریخی این منطقه دارد زیرا با توجه به بنای مسجد و ترکیب معماری آن، احتمالاً به عصر دیلمیـــان مـــی رسد و همچنیــن وجــود گورهای قدیمی با سنگ ها و کتیبــه ها به خط کوفــی و عربــی و نیز با عـنایت به بقایای قلعه های دیگــر که در قسمت های دیگر منطقه پراکنــده اند مــا را از یک آبــادانی و عمران و تمرکــز جمعیت فــراوان در این نواحــی در قــرن های میانه اسلامی مطلع و باخبــر مــی سازد.»(اقتداری: ۵۵)

دومین مسجد قدیمی که آثار آن هنوز پا بر جا بوده و نیاز به کاوش بیشتری دارد در کنار باغ وقفی سیدالشهدا و معروف به باغ حاج یحیی می باشد و محراب و ستون های آن کاملاً هویدا می باشد و امامزاده سیدبهروزدر گوشه و جوار این مخروبه مدفون است.

سومین مسجد نیز بر روی تپه ای و در کنار ارگ جهانگیری است که بقایای آن فقط یک تل خاکی است و نیازمند کاوش های باستان شناسی می باشد.

در کتاب راهنمای خلیج فارس اثر یک محقق انگلیسی در خصوص مسجد جامع بردستان چنین آمده است: «این مسجد از یک عمارت مربع مستطیل با یک مدخل کوچک و شبستان وسیع تشکیل شده است. شبستان برای روشنایی و هواگیری فضاهای درگاه مانند «ی» می باشد که داخــل و خــارج با گــچ بری های زیبایی تزیین شده اند.در درون یکی از اتاق های مسجد، کتیبه ای بر روی چوب وجود دارد که تاریخ تعمیر مسجــد را در سال ۸۵۲ هـ . ق نشان می دهد. ایــن مسجد از بناهای قــرون اولیه اسلامــی مــی باشد.»(لویمر: ۲۵۳)

۴- چاه ها و آب انبارها

وجود سه حلقه چاه آب قدیمی در دل سنگ و دو مورد آب گیر یا آب انبار بسیار بزرگ برای ذخیره آب باران، بر روی تپه های سنگی غرب بردستان ضمن اینکه نشانگر تمرکز فراوان جمعیت در بردستان قدیم می باشد، هر کدام از آن ها دارای ارزش تاریخی بالایی است و دارای جاذبه گردشگری است.

نظر گویای مقدسی در کتاب ارزشمندش در توصیف چاه و آبگیر نجیرم، بسیار منطبق بر چاههای تاریخی دوتا و برزو آبگیر یا آب انبار همجوار آن است که به نحو بسیار ماهرانه بر روی تپه و در دل سنگ ها حفاری شده و وسعت و ترکیب معماری آن هر بیننده ای را به اعجاب وا می دارد.

مقدسی در کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم آورده است: «نجیرم در کنار دریا واقع است. دو مسجد در آن جــا واقع است … مردم، آب مشروب خــود را از چاه و آبگیــری که با آب باران پر مــی شود بر می دارند»( مقدسی:۶۳۶)

در بردستان کنونی بر روی تپه ای کوهستانی و تقریباً ۲۰۰ متری مسجد جامع، دو تا چاه با نام های “برزو” و “دوتا” حفر گردیده که باید اذعان داشت در هیچ جای استان بجز بندر سیراف مشابه آن حفر نشده و به زیبایی معماری آن وجود ندارد.

نحــوه و محل ساخت چــاه ها نشان از نبوغ بالای مردم قدیم منطقه است که با گذشت قــرن ها، هنــوز مــی تواند قابل استفاده باشند و هیچ گونه خللی بر آن ها عارض نشده و با اولین بارش ها، آب های سطحی به جانب آن ها سرازیر و هدایت می شوند. ضمناً در ته هر چاه چندین حفره کوچک وجود دارد که آب را از عمق زمین به لایه های بالایی می آورد.

چاه دوتا که به صورت دوقلو و از داخل به هم متصلند قادر است بیش از صد هزار لیتر آب باران را در محل خود نگه دارد. ضمناً قریب ۱۰متر عمق چاه از سنگ و صخره تراشیده شده است و در هیچ دوره ای آب این دوتا چاه کــم نگردیده و کفاف آب شرب مردم مــی داده و تا قریب سی سال پیش نیز که مردم منطقه از آب آشامیدنی مناسب محروم بودند از آب های این چاه ها استفاده می کردند.

علاوه بر این ها، دو آبگیر یا به تعبیر دیگر آب انبار به طول ۲۰ متر و عرض ۴ متر و عمق ۱۰ متر، یکی در کنار این چاه ها و دیگری در فاصله ۵۰۰ متری آن جا (کنار باغ گورا) وجود دارد که در سال های اخیر بازسازی شده و از آب آن ها برای مصارف کشاورزی و احشام استفاده می گردد.

یکی دیگر از مظاهر تمدنی منطقه بردستان در حوزه آب، وجود بندها (سدها)ست که اجمالاً به ذکر چند نام بسنده می کنم. این بندها (سدها) با مصالح ساروج و سنگ با یک معماری خاصی برای مهار آب های سطحی تپه ها و دره ها ساخته شده است از جمله آن ها سد دره باغ انجیری، سد دره باغ سُلو (سد دره لولوی )، سد دره دولتی می باشد.

کاربرد این بندها (سدها) عمدتاً برای جلوگیری از هدررفتِ آب باران و تقویت منابع زیرزمینی و برای استفاده نخلستان ها بوده است و بعضاً برای استفاده آسیاب ها(آس آبی)، مهار این آب ها بسیار مورد نیاز بوده کما این که از دره کُهیو تا رو به روی شهر فعلی آبدان تعداد بیست آسیاب مشاهده می گردد.

۵- قلعه ها و عمارت ها

قلعه مستحکم، سه طبقه ای و سنگ و ساروجی بردستان، معروف به قلعه خنجو، قدمتی ۲۰۰ ساله دارد، محل استقــرار خان و کدخدا و ضابطین دولتی با صدها تفنگ چی بوده و آن چه از تاریــخ شفاهــی بــر مــی آید و قابل ذکر می باشد آن است که احتمالاً بر بقای قلعه و دژی قدیمی در دوره قاجار، قلعه سازی مجدد انجام شده است.

نجیرم-بردستان (۵)

قلعه خَنجو در چهار ضلعش دارای چهار برج و درب ورودی آن رو به سمت مغرب بوده و بیش از دو هزار مترمربع مساحت داشته است. علاوه بر برج دارای عمارت شاه نشین بوده که محقق ارجمند آقای فراز غلامزاده در کتاب خود از آن به خوبی یادآور شده است.

آقای محمد ابراهیم کازرونی در کتاب “تاریخ بنادر و جزایر خلیج فارس” بعد از زیارت دشتی به سوی بردستان می گوید: «… از بطونه می رود به دیّر که چهار برجی است در کنار دریا، به قدر پنجاه، شصت خانه از چوب نخل دارند و آن قلعه منجمله بلوک بردستان است. از محلی که بردستان واقع است الی چهار برج مذکور نیم فرسنگ شده است و محل بردستان به قدر ۱۵۰۰ خانه است و اهــل آن کــاملاً اثنی عشری مذهب می باشند و بلوک بردستان هفت قریه بوده اند و همیشه ضابطی به استقلال داشته اند و اکنون تحت ضابط بلوک دشتی است.»(کازرونی:۷۳-۷۲)

دومین قلعه بردستان معروف به ارگ (قلعه) جهانگیری است که از قدمتی طولانی برخوردار بوده و بر روی تپه ای در سمت غرب بردستان قدیم بناشده و دارای چهار برج بوده و بقایای مخروبه آن به شکل تپه ای کوچک هم اکنون قابل مشاهده است، و در کنار آن تعداد ۴ دهنه چاه به هم متصل و در دل لایه های سنگی تراشیده شده و به «گوری» شهرت دارد که علی الظاهر محل نگهداری آذوقه های زمستانی اهل قلعه بوده است.

سومین عمارت بزرگ و تاریخی شهر باستانی، که تاکنون در زیر زمین مدفون بوده و البته پیرمردهای قدیمی به آن اشاراتی داشته اند و آن موضع در ضلع غربی باغ وقفی مرتضی علی (ع)(متولی آن مرحوم علی زایر صالح اندربای) بوده ، در سال ۱۳۹۱ در حین تسطیح زمین برداری احداث خیابان شهرداری بردستان، کشف شد که شامل پایه ها و سرستون های یشمی رنگ کنگره ای است و یکی از آن ها به محل مسجد جامع منتقل و نگهداری می شد و علی رغم اطلاع رسانی به اداره کل میراث فرهنگی استان، متأسفانه یا عامداً یا از سر غفلتی نامبارک مورد بی توجهی قرار گرفت و پس از مدتی توسط افراد ناشناس و بعضاً مُغرض و ناآگاه از بین رفت.

خوشبختانه یک سر ستــون دیگــر آن به محل شهرداری بردستان منتقل و اکنـــون در آن جا نگهــداری می شود.

چهارمین عمارت در ضلع جنوبی بُردو (مرکز شهر باستانی موصوف)، حد فاصل دریا و بقایای شهر قدیمی می باشد و در زبان مردم، معروف به گمرک و بارانداز کالاهای تجاری لنج ها بوده است.

۶/۱ مسکوکات، زیورآلات و قطعات سفالین مکشوفه در اطراف بردستان

یکی از ابزارهای شناخت باستانی هر منطقه، بررسی اشیاء عتیقه، سفالینه ها، مسکوکات و موارد مکشوفه دیگر است که مورد استفاده قرار میگرفته و امروز اگر به ویرانه ها و آثار به جا مانده از شهر قدیمی بُردو توجه ویژه شود مسلماً انواع و اقسام اشیاء و ابزارهای صنعتی آن روزگار به دست خواهد آمد.

نجیرم-بردستان (۴۹)

علی رغم این که در جریان انتقال و بهره برداری از سنگ ها و زیر و رو کردن شالوده های شهــر قدیمی، هزاران شیء با ارزش و حائز اهمیت به دست آمــده و عمدتــاً از سر ناآگاهی مــردمان گذشته مجدداً از بین رفته ولی باز هم صدها شیء عتیقه در دست مردم وجود دارد که با تلاش مختصری که نگارنده انجام داده و تعدادی از آن ها نیز مشاهده کرده، بدین قرار است:

مهره های گردنبند و دست بند و خلخال پا مکشوفه در آرامستان گبرها، مهره های تزئینی، مهره های استخوانی از عاج فیل، مجسمه فلزی، وسیله واحد اندازه گیری اقلام ظریف و قیمتی مانند عطریات، مسکوکات دوران قبل و بعد از اسلام، مُهر شخصی بزرگان منقش به سر گاو، مهره های تزئینی بر روی لباس زنان، زیورآلات (گوشواره و انگشتر) و زنگوله های پای کودکان، وسیله سابیدن دستی، ابزار و اشیاء سنگی، کوزه و سفال ویژه ذوب فلزات و ده ها شیء فلزی و قطعات گچ بری ویژه ساختمان که در” بُردو” و اطراف بردستان پیدا شده است (تصویر برخی از اشیاء در فصل ضمائم تقدیم می گردد).

 

۷/۱ گویش بردستانی

یکی از نشانه های تمدنی هر منطقه، زبان مادری آن هاست. هر چند که متأسفانه امروز گویــش های محلی به دلایل متعدد رنگ باخته و روز به روز محو می گردند، به عقیده زبان شناسان امروزه بر روی کره خاکی بیش از دو هزار گویش وجود دارد.

گویش بردستانی علی رغم این که در همین پنجاه سال اخیر با گرایش به زبان معیار فارسی به شکل محسوسی تغییر یافته ولی می توان گفت هنوز زنده است و اکنون با گویش های مناطق مختلف کاملاً متمایز است.

حوزه نفوذ و کاربرد این گویش با انــدک تفــاوت هایی در لار و لامرد و گله دار وفال است و گفته مــی شود در مناطق کوهستانی اطراف کازرون نیز به همین گویـش صحبت می نمایند،( در محدوده کوهمره ســرخی) به هر حال گویش بردستانی ریشه در زبـان های باستانی ایرانی از جملــه زبــان پهلــوی دارد.

ایــن زبان از سوی گردشگران مورد توجه قرار گرفته است. آقای احمد اقتداری در کتــاب خود درخــواست تحقیقات دقیق زبان شناسی از محققین مــی نماید. وی متــذکر مــی شود: «آثار خرابه های وسیع بتانه، بردستان، بی خاتی (بی بی خاتون) و جبرونی و حتی تل سوز در نزدیکی بندر دیّر، و زبــان و لغت خاص رایــج در میان مردم بردستان که محتــاج تحقیق دقیق زبان شناسی است»(اقتداری:۲۶۵)  خصوصیات تاریخی و قومی مردم ایــن سرزمیــن را مشخص مــی سازد.

این گویش مورد توجه برخی محققین و فارغ التحصیلان دانشگاه ها قرار گرفته است. استاد زبــان شناس و توانای دانشگاه های بوشهر خانم دکتر مرصع صیادی طی مصاحبه ای با سایت بردستان خبر، به تــاریخ اردیبهشت سال ۹۳ اظهــار می دارند: «گویش بردستانی از گـــروه گــویش های جنوب غربی ایران می باشد و ریشه پهلوی ساسانی و فارسی باستان دارد. این گویش جزو گویش های ناب در ایران است که از هجوم واژگان قرضی و بیگانه در امان مانده است.»

و نظر به گفته ابن بلخی مبنی بر این که: «نجیرُم شهرکی است و حورشی دهی و جمله از اعمال سیراف است» و یادآوری این نکته که لار و لارستان هم از اعمال سیراف بوده است و پیوند زبانی و اشتراکات لفظی مردم بردستان با مردم لار و لارستان، در می یابیم که حوزه فرهنگی و زبانی بردستان قدیم در حوزه سیراف و اعمال آن قرار داشته و این موضوع، متغیری معنادار، در پیوند همسانی و یگانگی نجیرم و بردستان است.

۸-امامزادگان در بردستان

مزار دو امامزاده عظیم الشأن (پدرو پسر) ، از مهمترین اسناد قدمت تمدنی منطقه بردستان است. به ویـــژه پس از اطلاع یــافتن از اهداف عزیمــت امامزاده سید جمال الدین از ناحیه سبزوار خـــراسان به بردستان و سکونت در آن جا، این امــامزاده بزرگوار بــه نــام امیر سید جمال الدین بن ابراهیم بن حسین بن محمد ابن علیٍ الهادی (ع) که با سه واسطه به امام معصوم می رسند و با مطالعات و استعلام انجام شده، سند این سلسله انتساب آن بزرگوار به امام هادی (ع) ، مورد تأیید آستان قدس رضوی قرار گرفته است. (تصویر سند اصلی ضمیمه می باشد.)

در شجره نامه این امامزاده اشاره رفته که وی در سال  ۳۸۲  هـ . ق از سبزوار برای دفع فَجَره و فتح قلاع کَفَره به بردستان عزیمت نموده و دو بیت شعری که توصیف حال وی در پایان شجره نامه اش مسطور است گویای آن است که اهتمام تام در ترویج دین اسلام و شریعت اثنی عشری داشته است.

روح تو آگه است که بیش از هزار کَس                   آورده ام به دین حسینی و جعفری

در حق ما دروغ خـــوارج عجب مــدان                 اِن کــانَ خارجیُ عَلیَ اللهِ مُفتــری

مضجع شریفش اکنون در مقبره ای که به نام مبارکش موسوم است ( گلزار شهدای بردستان) قرار دارد و در واقع ایشان در محل تدریس و مدرسه علوم دینی اش مدفون گردیده و در وسط مقبره فعلی پشته ای وجود دارد که در زبان مردم و قدیمی ها به “تنب طلاب” معروف است و بارها در هنگام حفر قبر و دفع اموات، آثار دیوار و پی های ساختمان مشاهده گردیده است.

مــوضوع دیگر مسئله موقوفــه هایی است که به نام خودشــان در بردستان و اطــراف وجــود دارد.

و نکته قابل بیان دیگر این است که سادات بردستان و بسیاری از سادات منطقه لامرد و فال و اسیر( از توابع استان فارس) از نوادگان این امامزاده می باشند.

دومین امامزاده سید ابراهیم فرزند امیر سید جمال الدین می باشد و مرقد شریفش در یکی از رواق های مسجد جامع می باشد که قبلاً ذکرش رفت .

اگر چه تاریخ دقیق فوت سید ابراهیم مشخص نیست ولی با توجه به حضور ایشان و ابوی بزرگوارش در قرن چهارم در بردستان، قاعدتاً در همان قرن یا اوایل قرن پنجم فوت و در مسجد جامع دفن گردیده است.

این موضوع گویای آن است که مسجد جامع در زمان حیات این امامزادگان در قرن چهارم هجری قمری وجود داشته است.

فصل دوم(مطالعات اسنادی و کتابخانه ای):

بخش۱- فاصله سیراف تا نجیرم و نجیرم تا شیراز

از مهمترین اسناد و موضوعاتی که تعیین موقعیت جغرافیایی نجیرم را برای ما آسان می سازد میزان مسافتی است که در نوشته های جغرافی دانان معتبر اسلامی از جمله مَقدسی، ابن حوقل و استخری و غیره… مذکور و فاصله مابین سیراف و  نجیرم را به دست داده اند و این عامل تا حد زیاد ما را از بحث های دراز دامن دیگر بی نیاز میگرداند و علت گمانه زنی های گذشته و انحراف از سیر تحقیق،کم توجهی به این عامل مهم و اساسی است. ابن حوقل جغرافی دان معروف عرب در کتاب صوره الارض به سال ۳۶۷ ه.ق فاصله سیراف تا نجیرم را دوازده فرسنگ ثبت کرده و شمس بن عبدالله محمد بن احمد بن ابوبکر شامی مقدسی که از جهانگردان و جغرافی نویسان معروف است در کتاب احسن التقاسیم به سال ۳۷۵، ضمن توصیف بندر نجیرم به فاصله ۱۲ فرسنگی سیراف و نجیرم اشاره نموده و وی در هنگام زلزله و سونامی بزرگ در سیراف حضور داشته و می نویسد پس از زلزله به بندر نجیرم هم سر زده و از خرابی های به بار آمده دیدن کرده است (به نقل از دکتر ناظمیان فرد استاد تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد)

مقدسی در کتاب خود سیراف را به عنوان قصبه ذکر می کند و می نویسد: اردشیر خره، خوره ای است که نمرود بن کنعان بنایش نهاد، سیراف بن فارس آن را آباد کرد، قصبه آن سیراف و از شهرهایش گور، میمند، نجیرم، نایبند و… می باشد.

استخری در کتابش موسوم به مسالک و ممالک، فاصله بین سیراف و نجیرم را دوازده فرسنگ ثبت نموده و سیراف را در شرق نجیرم معرفی کرده است. با عنایت به این مستندات قوی تاریخی و محاسبه ی هر فرسنگ عربی در قرون اولیه که معادل ۵/۴ (چهار و نیم) کیلومتر است، فاصله سیراف تا نجیرم ۴۵ (چهل و پنج) کیلومتر بوده که نقطه صفر آن شهر فعلی بردستان( همان شهر باستانی بردو) در جوار بندر دیر، می باشد. چیزی که درتحقیقات آقای رضا طاهری نگارنده کتاب « از مراورید خلیج فارس» به خوبی به آن اشاره شده و می نویسد: «نجیرم را در نزدیکی بردستان امروزی و دیر می توان جست و بندرهای بتانه تا بردخون تا مرز تنگستان را از مندستان باید دانست.”( طاهری: ۶۷-۶۶)

بخش۲- فاصله نجیرم تا شیراز

ابن بلخی (۵۰۰ه ق) نجیرم را در فاصله ۶۵ فرسنگی شیراز می داند و مقدسی نیز فاصله نجیرم تا شیراز را شصت فرسنگ ذکر می کند.

ابن بلخی طی سفر خود از شیراز به سیراف می گوید:” در غندجان راهی از این جاده جدا گردیده در جهت جنوب به نجیرم که به مسافت اندکی در مغرب سیراف بود می رسید.”(ابن بلخی ۴۵۹)

در مقاله آقای حسن حسین زاده شانه چی مندرج در مجموعه مقالات کنگره سیراف آمده است: یکی از بنادر خلیج فارس که در ساحل ولایت اردشیر خره فارس واقع می شود نجیرم بود، این بندر کوچک درغرب سیراف و دورتر از مصب رود سکان قرار می گرفت و با شهرها و مراکز مهم تجاری و مهم ایالت مرتبط بود…. بندر نجیرم از طریق جاده ای دیگر با شیراز ارتباط می یافت، سیراف با بندر نجیرم از طریق جاده ای پیوند داشت که طول آن دوازده فرسخ بود.(شانه چی: ۲۵۸)

بخش۲- سیراف و حومه آن

رضا طاهری می نویسد: “توابع سیراف را در قدیم، ایراهستان می نامیده اند و سیراف خود بخشی از اردشیر خره  ایالت فارس بود. بخش های ساحلی کوره اردشیر یا اردشیر خره را سیف یا شیف می گفتند و کوره اردشیر دارای سه شیف بوده است که عبارتند از سیف عماره در جنوب سیراف، سیف ظهیر که سیراف در آن واقع بود و سیف مظفر در شمال که نجیرم در آن بوده است”. (طاهری: ۶۴-۶۳)

در کنار سیف مظفر که یکی از ناحیه های سیراف بوده، دومین منطقه این ناحیه به قول استخری در فاصله ی ۱۲ فرسنگی سیراف قرار داشته است و براساس گفته ابن بلخی در ۶۵ فرسنگی شیراز.

استخری می آورد : سیراف دارای سه مسجد و منبر دار است یکی در سیراف، دیگری در نجیرم و سومی درجم.

با عنایت به مراتب بالا، باید پذیرفت که اولاً نجیرم در سیف ظهیر می باشد و سیف مظفر در شمال نجیرم واقع است و فاصله نجیرم تا سیراف۱۲ فرسنگ، و در مغرب سیراف واقع که  دقیقاً منطبق با موقعیت جغرافیایی شهر بردستان می باشد.

نتیجه گیری: کتب تاریخی و گزارش جغرافی دانان مسلمان از جمله ابن حوقل، استخری، مقدسی، ابن بلخی و ابوالفداء حاکی از وجود بندری مهم در ۱۲ فرسنگی غرب سیراف و از توابع آن به نام نجیرم وجود داشته که برخی از علاقمندان به تاریخ و مطالعات باستان شناسی، طی سنوات گذشته، در صدد تعیین موقعیت جغرافیایی آن برآمده اند که تحقیقات ارزشمندی انجام و بعضاً برخی ناقص و از مسیر منحرف شده و و  نتایج  قابل قبولی به دست نداده اند، و البته تلاش های محققانه سودمند و نظرات صائب برخی نیز قابل اعتنا و توجه است.

علاوه بر گزارش های جغرافی دانان قرون اولیه اسلامی، مطالعات میدانی و آثار تاریخی و ظرفیت های باستان شناسی منطقه در دوازده فرسنگی غرب سیراف، گویای این واقعیت است که نجیرم دقیقا بر مکان جغرافیایی شهر تاریخی بردستان تطبیق می نماید و این گزارش پرده از بسیاری ابهامات و مجهولات بر می دارد. آثار تاریخی بردستان قدیم( خرابه های شهر بردو)، قلاع و تپه های باستانی، گورستان های قدیمی، مرقد دو امامزاده والامقام ( سیدجمال الدین متوفی به سال ۳۸۲ ه ق و فرزندش سید ابراهیم  واقع در رواق مسجد جامع) و نیز  معماری و قدمت مسجد جامع که قدیمی ترین مسجد شناخته شده استان بوشهر است و همچنین ده ها شیء کشف شده عتیقه در بردستان و خرابه های بُردو،راز تمدنی زیبا ،آرمیده بر ساحل خلیج فارس، در جوار خور و لنگرگاه طبیعی منحصر به فردبردستان را  آشکار و دور نمای بندر قدیمی نجیرم را می نمایاند.

 

منابع:

۱-ابن بلخی، فارسنامه، تصحیح بهروزی چاپ شیراز، ۱۳۴۳

۲-اقتداری،احمد، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان چاپ دوم ۱۳۵۷ ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی

۳-بحرینی نژاد ، عبدالحسین، و دوراهکی ، حیدر، بندر دیر نگینی بر ساحل خلیج فارس، انتشارات نورالنور،۱۳۸۲

 

۴-رائین، اسماعیل، دریانوردی ایرانیان،جلد ۱ ،چاپ اول، ۱۳۵۰ ناشر نویسنده

طاهری، رضا، از مروارید تا نفت، انتشارات داستان سرا ۱۳۸۶

۵– لویمر، ج.ج. راهنمای خلیج فارس ترجمه نبوی ،سید محمد حسن

۶-مجله مناطق آزاد شماره ۴ خرداد ۱۳۷۰

۷–مقدسی،ابوعبدالله محمدابن ،احسن التقاسیم ،ترجمه منزوی، علی نقی، چاپ کاویان ۱۳۶۱

۸-مشایخی، عبدالکریم و نظامی ، غلامحسین، مجموعه مقالات کنگره بین المللی سیراف انتشارات بوشهر ۱۳۸۴

 

یادداشت محقق: از دوستان صاحب فضل و مطلع به مسائل جغرافیایی و تاریخی منطقه جنوب استان دکتر علی ناظمیان فرد( استاد تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد)،آقای بهمن زبیری و مختار عباسی( دانشجوی دکتری ادبیات فارسی) که نکات ارزشمندی در تکمیل تحقیقات و سامان یافتن این مقاله متذکر شده اند سپاسگزارم.  از هنرمند برجسته استان بوشهر آقای محمد خیر اندیش که تصاویر آثار تاریخی بردستان را در اختیار اینجانب قرار داده تشکر می نمایم.

 

 

دی ماه ۱۳۹۳

 اکبر اندایشگر

 بوشهر

[۱]– شهر بردستان از توابع شهرستان دیر

نجیرم-بردستان (۱) نجیرم-بردستان (۲) نجیرم-بردستان (۳) نجیرم-بردستان (۴) نجیرم-بردستان (۵) نجیرم-بردستان (۶) نجیرم-بردستان (۷) نجیرم-بردستان (۸) نجیرم-بردستان (۹) نجیرم-بردستان (۱۰) نجیرم-بردستان (۱۱) نجیرم-بردستان (۱۲) نجیرم-بردستان (۱۳) نجیرم-بردستان (۱۴) نجیرم-بردستان (۱۵) نجیرم-بردستان (۱۶) نجیرم-بردستان (۱۷) نجیرم-بردستان (۱۸) نجیرم-بردستان (۱۹) نجیرم-بردستان (۲۰) نجیرم-بردستان (۲۱) نجیرم-بردستان (۲۲) نجیرم-بردستان (۲۳) نجیرم-بردستان (۲۴) نجیرم-بردستان (۲۵) نجیرم-بردستان (۲۶) نجیرم-بردستان (۲۷) نجیرم-بردستان (۲۸) نجیرم-بردستان (۲۹) نجیرم-بردستان (۳۰) نجیرم-بردستان (۳۱) نجیرم-بردستان (۳۲) نجیرم-بردستان (۳۳) نجیرم-بردستان (۳۴) نجیرم-بردستان (۳۵) نجیرم-بردستان (۳۶) نجیرم-بردستان (۳۷) نجیرم-بردستان (۳۸) نجیرم-بردستان (۳۹) نجیرم-بردستان (۴۰) نجیرم-بردستان (۴۱) نجیرم-بردستان (۴۲) نجیرم-بردستان (۴۳) نجیرم-بردستان (۴۴) نجیرم-بردستان (۴۵) نجیرم-بردستان (۴۶) نجیرم-بردستان (۴۷) نجیرم-بردستان (۴۸) نجیرم-بردستان (۴۹) نجیرم-بردستان (۵۰) نجیرم-بردستان (۵۱) نجیرم-بردستان (۵۲) نجیرم-بردستان (۵۳) نجیرم-بردستان (۵۴) نجیرم-بردستان (۵۵) نجیرم-بردستان (۵۶) نجیرم-بردستان (۵۷) نجیرم-بردستان (۵۸) نجیرم-بردستان (۵۹) نجیرم-بردستان (۶۰) نجیرم-بردستان (۶۱) نجیرم-بردستان (۶۲)

نظرات

  1. najvaye-kangan.عبدالمجیداورا says:

    گزارشی بسیار زیبا و مفیدکه نماینگر تلاش نویسنده بود. تشکر

  2. بردستونی says:

    هرچند کمی دیر شده برای اثباتش ولی بازم خوبه

  3. حسن از بوشهر says:

    مقاله عالمانه ای است . خواندن آن را به دوستان علاقه مند به تاریخ و جغرافیای قدیم جنوب استان بوشهر توصیه می کنم.

  4. کنگانی says:

    جالب بود
    اگه در برابر انگاره های دوم و سوم بتونه اثابت بشه خیلی خوب میشه برای جنوب استان

  5. عبدالله درویشی says:

    مقاله خوبی بود. نظریه اندایشگر نظریه چهارم است. چونکه در این مقاله به نظریه دکتر نبی پور و تیمش هیچ اشاره ای نکرده بود در حالی که مستند و مستدلترین نظریه ها همین نظریه دکتر نبی پور است و می توان گفت که نظریه اندایشگر به واقعیت نزدیکتر است.تقریبا نکات مبهم اکثر متون قدیمی درباره این مکان پاسخ داده است الا یک مورد که اگر جوابی هم برای این مورد پیدا شود به واقعیت نزدیک شده ایم.آن مورد هم این است که تقریبا اکثر متون قدیمی رود سکان یا همان رود مند را مابین نجیرم و سیراف ذکر کرده اند که محقق و پژوهشگر جناب اندایشگر باید برای این هم دلیلی داشته باشد و ذکر شود تا ابهامات برطرف گردد.

  6. نجیرم says:

    ای کاش هم یه سری به بندر نجیرم قدیم زیارت ساحلی میزدید وامام زاده زین العابدین این روستا رو میدیدی که با چه معماری جالبی ساخته شده وتگ سنگهای سفالی با قدمت بسیار بالا که در غرب این روستا ریخته شده است میدیدین واقعا این بندر گمشده واقع شده است نیاز به توجهات مسئولین استانی دارد…

  7. زهرااز بوشهر says:

    مقاته مطالعه کردم جالب بود لازم است کار تحقیقاتی استاد ناتظمیانفردنیزجهت اطلاع مردم علاقمنددرسایت ثلاث کنگان نیزبه نمایش گذاشته شود

  8. زهرااز بوشهر says:

    چقدراز مردم شریف شهربردستان این مقاله ی علمی مطالعه کرده اند

  9. سلام
    نخست تشکر می‌کنم از نویسنده زحمتکش این مقاله.
    دوم این که ما در ساحل بین دیر تا روستای زیارت چندین بندر مخروبه داریم. هر کدام از این بنادر در زمانی فعالیت داشته‌اند ولی شوربختانه متقدمین تنها یکی را یاد کرده‌اند و آن هم نجیرم.
    بدون شک نجیرم تنها یکی از این جاها است و جاهای دیگر نام‌های دیگری دارند. حالا اگر ثابت شود یکی از این اماکن نجیرم نیست اشکالی ندارد باید همه دست به دست هم دهیم و نام جاهای دیگر را پیدا کنیم.
    ولی برخی راه‌ تحقیق را بسته‌اند و اجازه نمی‌دهند که گمان دیگری زد و این با روح علم در تناقض است.
    موفق باشید

  10. زیارت ساحلی - بندر تاریخی نجیرم says:

    شما را دعوت به دیدن زیارت ساحلی میکنم امزاده زین العابدین رود مند

  11. علی says:

    در بسیاری از متون تاریخی که در این نوشتار هم ذکر شد به رود سکان یا همان مند اشاره گردید که در این بررسی هیچ اشاره ای به آن نگردید چون رود مند فاصله زیادی با بردستان یا بتانه دارد و ضمنا در اینکه بردستان یا بتانه شهری بسیار قدیمی هست هیچ شکی وجود ندارد متاسفانه موقعیت نجیرم که در نزدیکی رودخانه مندو تخریب و سیل قرارداشته باعث شده آثار چندانی بدست نیایید اگر تخقیقات دقیقتر صورت گیرد میتوان زیارت ساحلی را با توجه به موقعیت شهری بعنوان بندرنجیرم بپذیریم

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن