ثلاث – یکی از انتقاداتی که برخی به خوانش این شعر مطرح کرده اند این است که شما مجلس و نمایندگان را با مدرسه و دانش آموزان اشتباه گرفته اید. پاسخ شما چیست؟
واکنشها به انتخاب شعری از سوی نماینده جنوب استان بوشهر در مجلس کماکان ادامه دارد. شعری که از ابتدای خوانش آن در نخستین جلسات مجلس دهم سر و صدای زیادی به پا کرد و اسم الماسی را در صدر جستجوهای اینترنتی قرارداد. همه چیز از یک عکس شروع شد توضیحات بعدی لاریجانی رئیس مجلس را در پی داشت. الماسی تاکنون در این باره یک مصاحبه کوتاه با سایت خبری عصر ایران داشته و اکنون گفتگوی کاملی در این باره از وی منتشر شده است. نشریهی کافه ادبیات پروندهای ویژه در این باره منتشر کرده در آن به گفتگو با سکینه الماسی نماینده دیر، کنگان، جم و عسلویه و همچنین محمود پوروهاب شاعر شعر ستایش (رنگین کمان) پرداخته است. در این ویژهنامه همچنین یادداشتهای از تعدادی از شعرا و پژوهشگران حوزه ادبیات چاپ شده است.
در مقدمه مصاحبه با این نماینده مجلس آمده است:
سکینه الماسی متولد ۱۳۵۷ شهرستان جم استان بوشهر، مددکار اجتماعی و دانشجوی دکترای جامعه شناسی توسعه و اقتصاد. نماینده مستقل دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و تنها نماینده زن مجلس از جنوب ایران است.
نماینده سازمان بهزیستی در نهاد ریاست جمهوری و مسئول ارتباطات مردمی بهزیستی کشور از جمله سمتهای پیشین الماسی بوده است.
ادبیات در میان مردم استان بوشهر جایگاهی ویژه دارد. الماسی، زادهی خاکی است که “فایز”ها در میان خود پرورش داده است. مردمی که دوبیتی و غزل، بخشی از زندگی آنان و همدم شادی و غمشان است. الماسی متولد شهرستان جم است که از دیرباز شهره به ادب داشتهاند. مردمی که صاحب منشآت “فاضل جمی” هستند که به قول “منوچهر آتشی” پهلو به پهلوی منشآت “قائم مقام فراهانی” میزند. الماسی برآمده از میان مردمی است که شعر و ادب بخش لاینفک زندگی آنان است. او نشان داده که شهامت متفاوت بودن را دارد. چه در ایام تبلیغات انتخاباتیاش که درخت میکاشت و چه در اولین سخنرانیاش در بهارستان دهم که کلامش را با شعر آغاز میکند.
۱٫ چرا باید خوانش یک شعر خوب از سوی نمایندگان حاشیه ساز شود؟
البته ندیدم که از طرف نمایندگان حاشیهای ایجاد شده باشد. آغاز همهی واکنشها عکسی از آقای دکتر لاریجانی بود که بعد خودشان توضیحاتی در این رابطه دادند. اما اگر به دنبال چرایی گستردگی واکنشها باشیم بحثی مفصل است که اتفاقا برای من که یک پژوهشگر اجتماعی هستم بحثی جذاب است اما از حوصله این گفتگو خارج است. به طور کلی شاید بتوان گفت، این حساسیت و واکنشها ماحصل درک نوعی تفاوت در نطق و بیان شخصیتهای سیاسی است. شاید طبع بخشی از مردم به گونهای دیگر شکل گرفته باشد.
۲٫ علت انتخاب این شعر چه بود؟
برداشتهای گوناگونی از این شعر شد و بخشی از برداشت اصحاب قلم و تحلیلگران را دیدم. با احترام به همهی نظرها، من این شعر را مانند بسیاری از اشعار و ابیات ادبیات کهن و معاصر دیگر میدانم که یاد خدا و حمد و ستایش خالق است. من تفاوتی میان این بیت زیبا با بیت مشهور “به نام خداوند جان و خرد” نمیبینم. ما در قرآن کریم و ادعیه و اذکار مختلف، نام و صفتهای بسیاری برای خداوند میبینیم. خدایی که میتوان هزار و یک نام او را در جوشن کبیر جستجو کرد را میشود با همهی صفات اعظمش خواند.
۳٫ یکی از انتقاداتی که برخی به خوانش این شعر مطرح کرده اند این است که شما مجلس و نمایندگان را با مدرسه و دانش آموزان اشتباه گرفته اید. پاسخ شما چیست؟
اولاً خواندن شعری که متعلق به ادبیات کودک و نوجوان است را جرم یا توهین به مستمعین نمیبینم و ثانیا این شعر را هم شعری کودکانه نمیدانم. این که یک شعر در کتب درسی آمده معنیاش این نیست که لزوما و منحصراً متعلق به همان گروه سنی است. گاهی اهالی سیاست آنقدر میان خود و مردم مرز و دیوار میکشند و قائل به تفاوت هستند که این تفاوت را ملاک ترفیع جایگاه سیاسی – اجتماعی خود میدانند. با لحن و ادبیاتی سخن میگویند که از شدت تکرار و پیچیدگی، ملال آور میشود. شاید سیاسیون ما هم باید کمی بیشتر به حرف سهراب سپهری گوش دهند که ” ساده باشیم، چه در باجه یک بانک، چه در زیر درخت”
۴٫ رئیس مجلس با اشاره به اینکه برخی شیطنت کردهاند، شما را توصیه به پوست کلفتی کردهاند. آیا واقعا شیطنتی در کار بوده است؟
من چنین برداشتی ندارم و قصد نیتخوانی هم ندارم. حتی اگر این برداشت را هم صحیح بدانیم باز اتفاق شایسته نکوهش نیفتاده. هر خبرنگار یا رسانه حق دارد که آنچه از متن و حاشیهی مجلس میبیند را منعکس کند. حتی اگر قصد شیطنتی هم در کار باشد باز از طبیعیات دنیای سیاست است و به قول آقای لاریجانی باید پوست کلفت باشیم که خدا را شکر من هستم!
البته آقای لاریجانی علاوه بر سیاست، سالها در عرصهی فرهنگ و هنر بوده اند و با ادبیات بیگانه نیستند. روحیهی طنازانهای هم دارند و به اصطلاح شوخ طبع هستند. خاطرم هست در جلسه رای اعتماد به آقای ربیعی، ایشان در پایان صحبتهایشان دعایی عرفانی خواندند که آقای لاریجانی به شوخی گفت شما من را به یاد مرحوم ملاحسینقلی همدانی انداختید. البته آقای دکتر لاریجانی به من لطف داشتند و در صحبتشان از شعری که خواندم به عنوان “شعر زیبا” یاد کردند. آقای مهندس ضرغامی هم عیناً همین تعبیر را داشتند.
۵٫ با توجه به اینکه شما منتسب به لیست امید هستید، فکر نمیکنید واکنشها سیاسی هستند؟
خیر. من در لیست امید نبودهام و یکی دیگر از کاندیداهای محترم در حوزه انتخابیه من در این لیست بودند. من به صورت مستقل وارد انتخابات شدم و در ایام تبلیغات بسیاری از احزاب و گروههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ورزشی از من حمایت کردند. در بین واکنشها و کسانی که به من لطف داشتند و حمایت کردند، از طیفهای سیاسی مختلفی بودند منتقدین هم غالباً سیاسی نبودند.
۶٫ جناب پوروهاب شاعر این شعر در مصاحبه با کافه ادبیات ضمن تشکر ویژه از انتخاب شما، گفته اند احتمالا دلیل این انتخاب تشابه رنگین کمان با فضای منتخبان هیات رئیسه و خود مجلس است که از گروهها و قومیتهای مختلف اند. آیا این را مد نظر داشتهاید؟
این از ویژگیهای ادبیات و هنر است که تفسیر پذیر است و هرکسی میتواند برداشتی از آن داشته باشد. البته شاید جالب باشد که معمولاً همه با زیر و رو کردن اشعار، به دنبال کشف منظور شاعر هستند و اینبار شاعر، به دنبال کشف دلایل و چرایی استفاده از شعر خود است. ضمن تشکر از ایشان بابت تلاشی که در ادبیات معاصر داشتهاند نمیخواهم نظرشان را رد کنم اما میتواند لزماً هم اینگونه نباشد. به قول معروف: هرکسی از ظن خود شد یار من. شما فعلا به نام خداوند رنگین کمان را ترجمهی بسم الله نور بدانید! من که چنین برداشتی دارم.
متن
بیخیال حاشیه.عمل به وعده ها رو عشق است که انشاالله خواهیم دید.
ثلاث عزیز: حالا چه نیازی به گسترش و کش وقوس دادن ماجراست. ؟! مطالب مهمتری هم هست لطفاً به آن ها بپردازید.
این یک پرونده تخصصیه حاشیه کیلو چنده عامو
کی گفته معنی رنگین کمان بعنوان نور می باشد
بله شما جز لیست امید نبودید اما در بوشهر با فاطمه هاشمی رفسنجانی بیعت کردی
مگه قرار گرفتن تو لیست امید گناه کبیره هست…شما بفرمایید با کی بیعت کنه بقول شما…اگر اصلاح طلبی و حزب دختر هاشمی غیر قانونی هستند بفرمایید سه چهارم مردم ایران را بعنوان ضد انقلاب از کشور برانید…بابا دیگه این ادبیات انحصار و استبداد تموم شده …همه ملت از شیعیان مولا علی هستند اینها فقط شستشوی مغزی و بازی برای استثمار من و تو است.
احسنت به نماینده خوب و پر تلاشمان …به تو افتخار می کنیم…این شعر خوب بوده اما چون متفاوت بوده (شعر یعنی تفاوت) بعضی بدلیل احساس تفاوت از روی خوش طبعی لبخند زدند و هر لبخندی بمعنی مسخره نیست. خاک بر سر آنها که نزد خدا و ملت مردود شدند و این شعر توحیدی را با تخیلات مردم ستیزشان با معیارهای منحط غربی تاویل کردند واقعا اینها کوچک زاده اند نه بزرگ زاده …خاک عالم بر سر اینها.
این خانم هم چهارسال هیچکاری نمیکنه،چهار سال گذرش با حوزه انتخابیه نمی افته،چهارسال گره از کار کسیباز نمیکنه و فقطبرایآینده کاری خودش حرص و جوش میخوره کهبهد ازنمایندگی تهران بمونه،خلاصه چهارسال دیگه میاد و رای نمیاره .دقیقا مثل همون کاری که آقایون نماینده سابق انجام دادن.
باشه ما این شعر خانم الماسی را به فال نیک میگیریم.به قول قدیمیها بومی(اگه نمردم خو نپیرم)آخرش هم خواهیم دید.ببینیم بعد از چهار سال شهرهای حوزه ایشون چی بوده و چه خواهد شد.ولی خدا وکیلی یه سوال دارم؟چرا اینطوری میلیاردی خرج کردن؟واسه خدمت به مردم؟خلاصه هرچی که باشه انشاالله طوری باشیم که فردای قیامت سربلند باشیم و حرفی واسه گفتن داشته باشیم.
احسنت و خداقوت به شما دست اندرکاران این پرونده زیبا و خانم الماسی، موفق باشید و خداقوت. یادداشت های خواندنی بودند کاکا