بروز شده در : چهارشنبه 8 فروردین 1403 ساعت 11:34 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 33454
تعداد نظرات:۶ دیدگاه
تاریخ انتشار:سه شنبه 30 شهریور 95 0:59 ق.ظ

در انتظار چرنوبیل

ثلاث – حسن عبدالهی : آیا امکان ندارد واقعه ای شبیه به واقعه ی چرنوبیل در تاسیسات غیر استاندارد و فرسوده ی عسلویه به وجود آید و گازهای سمی آن ما و کودکانمان را مانند مردان و زنان و کودکان مظلوم حلبچه از پای درآورد؟

حسن عبدالهیثلاث – حسن عبدالهی : اگر سپاه مغول وتاتار و حتی لشکر یاجوج و ماجوج به عسلویه و کنگان حمله کرده بود نه تنها مردم را به فرار از جلو این سفاکان آدم کش تشویق نمی کردم بلکه دقیقا همان کاری را می کردم که در برابر دشمن بعثی متجاوز انجام دادم! یعنی بسیجی می شدم، تفنگ بر می داشتم و از وطنم و اعتقادم دفاع می کردم. همان کاری را می کردم که شهید افسری، شهید جنگجو،شهید یگانه، شهید شعبانی، سهید بهادری، شهید راشدی،شهید نامدار و دیگر شهیدان سرافراز وطن انجام دادند.
نه تنها خودم در مقابله با مغول و تاتار و یاجوج و ماجوج جانفشانی می کردم بلکه مردم را نیز به مقاومت و جانفشانی ترغیب می کردم !
اما حالا چه می توانم به مردم عسلویه و کنگان بگویم؟!
لشکری به آنها حمله کرده است که از لشکر مغول و تاتار هم بی احساس تر و سفاک تر و درنده تر است! پیر و جوان، مرد و زن و تندرست و بیمار نمی شناسد. به هیچ صراطی بند نیست و نه تنها انسان ها را زجر می دهد و بیمار می کند و می کشد بلکه به حیوان و گیاه و زمین و زمان نیز رحم نمی کند. حتی ماهیان در عمق دریا نیز از شر این دشمن بی رحم در امان نیستند!
آیا من و همشهریان و هم منطقه ای ها می توانیم به جنگ فلرها و دود و آمونیاک و گوگرد و هزاران بلا و زهرماری که اسمشان را هم بلد نیستیم برویم؟
هزار بیماری و بلا و کوفتی که صنایع غیر استاندارد و فوق خطرناک مستقر در منطقه لاینقطع بر سر ما می ریزند، از لشکر مغول و تاتار هم خطرناک ترند!
آتش سوزی اخیر پتروشیمی مبین که باعث ایجاد خلل در کار دیگر پتروشیمی های منطقه نیز شد، واقعا زنگ که نه، ناقوس خطر را برای مردم منطقه و وجدان های بیدار کشور و حتی جهان به صدا درآورده است. از دیروز تاکنون هر کس ستون های سیاه دود را در منطقه دیده یا عکس و فیلم آن را مشاهده کرده است، با دهشت و نگرانی و ترس از خود می پرسد که حالا چه باید کرد؟!
آیا امکان ندارد واقعه ای شبیه به واقعه ی چرنوبیل در تاسیسات غیر استاندارد و فرسوده ی عسلویه به وجود آید و گازهای سمی آن ما و کودکانمان را مانند مردان و زنان و کودکان مظلوم حلبچه از پای درآورد؟ چند مدت پیش یکی از پتروشیمی های ماهشهر در استان خوزستان در آتش سوخت و باعث شد بیم و هراس عجیبی کل منطقه ی ماهشهر را فرا گیرد اما خوشبختانه بعد از چند روز آتش ، آنچه را می توانست بسوزاند ، سوزاند و فرونشست ولی آیا اگر واقعه ی مشابهی در عسلویه پیش بیاید، میزان خرابی ها و تلفات به طرز وحشتناکی غیر قابل تصور نخواهد بود؟
نگرانی و هراس ما مردم ساکن در منطقه بیشتر به خاطر این است که HSE منطقه، و نهادهای مقابله با بحران در جریان آتش سوزی ساختمان تندگویان و حوادث دیگر، ناکارآمدی خود و عدم آمادگی برای مواجهه با بحران های بزرگ را کاملا نشان داده اند .
هم اکنون که این سطور را می نویسم هنوز ده ها فلر به شکل بی سابقه و عجیبی می سوزند و همراه با دود خود، انواع سموم را در محیط پراکنده می کنند و علاوه بر آن سرمایه مملکت را که با مشقت از زیر زمین استخراج می شود، می سوزانند و به باد هوا می دهند.
مردم عسلویه و کنگان برای حفظ خود و فرزندانشان چه کار می توانند بکنند؟
دشمنی که الان با آن مواجهند دیگر آن دشمنی نیست که با از جان گذشتگی و فداکاری و شهادت بتوان با آن مقابله کرد.
چندی پیش خانم ابتکار معاون رئس جمهور اعلام کرد که هوای عسلویه صد برابر تهران آلوده است !
تهران خود آلوده ترین شهر ایران و یکی از آلوده ترین شهرهای جهان است . حالا خود تصور کنید که صد برابر آلوده تر از آلوده ترین شهر ایران چه معنا و مصیبتی می تواند داشته باشد !
مطمئنا از چند روز پیش تا حالا با این فوران گاز و دود و سم بی سابقه، آلودگی دهها برابر بیشتر شده است .
آیا راهی جز گریز و فرار باقی مانده است .
آیا پول و ثروتی که از فعالیت این تاسیسات به حلقوم بالانشینان سیاست سرازیر می شود، ارزش آن را دارد که صدها هزار نفر مرد و کودک و زن بیگناه منطقه و کارگران این صنایع را قربانی سازند ؟
این مسئولان نالایق چه زود فرمایش رهبری مبنی بر رعایت حال مردم شهرهای نخل تقی و عسلویه و کل منطقه را فراموش کردند !
اینک مردم عسلویه و کنگان راهی ندارند جز اینکه از جهنمی که دولتمردان بی انصاف و بی فکر برایشان ساخته اند بگریزند! یعنی همه ی راه های ممکن برای زندگی را از آنها گرفته اند و فقط راه فرار را برایشان باز گذاشته اند .
هیچ راهی باقی نمانده جز اینکه همه ی خاطرات خوش قرنها زندگی در ساحل و در کنار دریای پر نعمت و مهربان را برای نفتی های تهران و بالانشین های سیاست وابگذارند و با ساحل و دریا و خورشید درخشان و آسمان آبی منطقه و شقایق ها و گز ها و نخل ها و تاریخ خود وداع گویند و جان خود و جگرگوشه هایشان را از مهلکه به در ببرند.
هر چند که گریز نیز مانند مرگ دردناک و ظالمانه است !
امروز عده ای از فریفتگان ثروت و جاه ، مرگ جوانان و کودکان ما و تقلای بیماران مسموم و محیط آلوده ی ما را به هیچ می انگارند و هبچ ارزشی برای مردم بومی و کارکنان صنعت که خود در صف اول آسیب های ناشی از آلودگی هستند، قایل نیستند؛ اما در نهایت ننگ و عار برای روسیاهانی خواهد ماند که مردم را به این مصیبت گرفتار کردند .
حسن عبداللهی – مدرس دانشگاه
شهریور ۹۵

اخبار مرتبط

نظرات

  1. سعیده says:

    احسنت به آقای عبدالهی و قلمشون پایدار

  2. ناشناس says:

    اقای عبدالهی عالی بود ولی مسولین کشوری و استانی در خواب هستن فکرشون فقط سود بیشتر همین مردم دریا طبیعت و غیره معنی ندارد
    حالا این بخشی از الودگی است روز به روز به الودگی کنگان افزوده خواهد شد خدا به مردم رحم کند حتما

  3. h says:

    دقیقا داره حادثه لنجام میگیره

  4. مریم says:

    سلام

    مقاله بسیار خوبی نوشتند

    آقای عبدالهی موفق باشید

  5. ناشناس says:

    اقای عبداللی چرا این ها راکه می نویسی نه درست است نه نادرست خنثی است چه بخواهی چه نخواهی صنعت وفراورده های خوب وبد آن در منطقه باعث رونق وپیشرفت شده لطفا دیگران راغریبه نینگارید و این همه احساس تصنعی در مردم ایجاد نکنید آتشسوزی در مناطق صنعتی امری طبیعی است سعی کنید انرژی در جوانان ایجاد کنید تا در علم و صنعت متبحر شوند و خود بتوانند سکان هدایت ورهبری صنعت عظیم گاز ونفت را بدست گیرند و به خود ونظام خود ومنطقه خود افتخار کنند

  6. بسام کریمی says:

    با سلام خدمت نویسنده محترم و سایر همشهریان عزیز

    ابتدا باید بگویم که حادثه ای مشابه چرنوبیل در این منطقه رخ نخواهد داد و دلیل آن هم متفاوت بودن فرآیندهایی است که در سیستم های پالایشگاه و پتروشیمی های این منطقه وجود دارد. حتی اگر موارد ایمنی هم اصلا رعایت نشود اتفاقی به آن گستردگی و حتی کوچکتر هم رخ نخواهد داد
    از نظر فنی همچین رویدادی به سان رویداد چرنوبیل شدنی نیست و اگر اتفاقی روی دهد تنها محدود به خود سایت مربوطه و معمولا قسمتی از آن سایت خواهد بود.

    اما نکته ای که نباید فراموش کنیم آن است که کلا ماهیت صنعت همراه با خطر و مخصوصا انفجار است. حتی با وجود پیشرفته ترین سیستم های ایمنی بدلیل ماهیت سایت های تولیداتی صنعتی، وجود خطرات و پیشامد های ناگوار غیر ممکن نخواهد بود اما با این وجود دلیلی بر رعایت نکردن نکات ایمنی و پیروی نکردن از استانداردهای جهانی وجود ندارد.

    حال آیا می توان آلودگی و خطرات موجود در منطقه را نادیده گرفت؟
    خیر. طبیعتا الودگی منطقه انکار ناپذیر به نظر می رسد اما بگذارید به چند مورد که باعث ایجاد این آلودگی ها می شود اشاره کنم:

    ۱٫ فلرهای سایت های صنعتی، در مواقع حساس و ضروری به عنوان سوپاپ های اطمینان عمل می کنند و خود مانع از انفجار و خطرات احتمالی خواهند شد. پس در سیستمی که سایت های صنعتی این منطقه بر ان استوار است، اصطلاحا فلرینگ امری واجب و الزامی است.
    ۲٫ اما این فلرینگ یا سوزاندن گازها و مایعات صنعتی، بدلیل عدم احساس مسئولیت مسئولان و مدیران سایت های صنعتی نسبت به محیط زیست یا
    مردم ساکن، به صورت غیرستاندارد و غیرمسئولانه انجام می شود که همواره همگی شاهد آن بوده ایم.
    ۳٫ گاه بدلیل فشار های سیاسی و خارجی باید سایت های صنعتی وارد مدار تولید گردد و این شتاب در فرآیند تولید، ناخواسته مسبب فلرینگ یا سوزاندن گاز ها می شود
    ۴٫ از آنجایی که باید یک پالایشگاه به صورت نرمال در طی دو سال و نیم تا ۳ سال از صفر به مرحله بهره برداری برسد، با گذشت ۱۰ سال و به بهره برداری نرسیدن سایت ها به مرور تجهیزات دچار آسیب شده و تعمیرات به موقع انجام نخواهد شد از این رو ما باز هم فلرینگ متوالی خواهیم داشت.
    ۵٫ دوستان عزیز جناب آقای عبدالهی همانطور که میدانید عمده تولید محصولات صنایع پتروشیمی، موادی صنعتی و خطرناک هستند که معمولا به عنوان مواد اولیه مصررف می شوند. چطور از یک سایتی که در حال تولید ماده سمی و خطرناک و آلوده است انتظار دارید که ماد ای پاک تولید ویا بسوزاند
    از این رو زمانی که این پروژه ها در حال برنامه ریزی بوده باید فکر انتقال این صنایع را می کردیم و هم اکنون چاره ای جز پذیرش آن نداریم. مگر اینکه سیاست های کلان دولتی به گونه ای پیش برود که بخواهند برخی از این شرکت های میلیارد دلاری را تعطیل کنند، آنهم به دلیل آلودگی. که این در شرایط فعلی دور از ذهن است
    ۶٫ دوستان برخی از این مواد تولیداتی یا انهایی که در فلر ها سوزانده می شوند سمی نیستند و اثرگذاری خاصی بر بدن انسان ندارند اما بر شرایط آب و هوایی منطقه تاثیری مخرب و موثر خواهند داشت که سیستم های نظارتی خود وزارت نفت به دلیل ارز آوری این محصولات، آنها را نادیده می گیرد

    در کل اگر بخواهیم این فلرینگ ها کمتر شود باید سیستم های ایمنی و فلرینگ را تغییر بدهیم که به عزمی جدی و گسترده نیاز است که با شزایط موجود دور از ذهن می باشد

    سر آخر آنکه مناطق صنعتی هموا ره با این مسائل مواجه خواهند بود و تنها راه حل ممکنه: رعایت حداکثری حداقل های ایمنی است و افزایش سیستم های نظارتی و افزایش امکانات موحود در این مناطق اعم از آموزشی و بهداشتی و سلامت و درمان

    با راه افتادن سایت های دیر و پارس شمالی و با توجه به جهت وزش باد که دقبقا به سمت کنگان است….
    نهایت همگی باید کوچ کنیم!!!!

    سپاس از حسن توجه استاد عبدالهی نسبت به امور منطقه

    مانا باشید

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن