تلنگری به داوطلبان انتخابات شورای شهر؛

اورژانس انتخابات !!!

سلام عرض می کنم خدمت همه همشهریان عزیز…

هم اکنون صدا و تصویر من رو از مرکز اورژانس بیمارستان شهر به صورت زنده می شونید و می بینید.

شنیده ها حاکی از آن بوده که در روز های اخیر تعداد مراجعه کنندگان به مرکز اورژانس بیمارستان به شدت افزایش یافته و نکته قابل توجه هم اینه که همه مراجعه کنندگان با یک مشکل حاد اساسی و مشترک مجبور به مراجعه به این مرکز شدند. در همین راستا جهت بررسی و انعکاس این موضوع به اینجا اومدیم و الان در کنار من یکی از مسئولین ارشد محترم اورژانس ایستادند که قراره توضیحاتی رو به ما ارائه بدن…
دکتر جان خسته نباشید و بفرمایید ماجرا از چه قراره چون همه مردم شهر واقعا نگران هستن و ممنون میشم که در رابطه با این موضوع شفاف سازی کنید…

– بله حتما…
بسم الله الرحمن الرحیم.
بنده همه به شما و همه همشهریان عزیز عرض سلام و خسته نباشید دارم . واقعیت این هست که در طی روزهای گذشته افراد بسیار زیادی به اورژانس مراجعه کردند که تعدای از آن ها یه صورت سرپایی معالجه و نهایتا مرخص شدند و برخی دیگر فعلا در بخش بستری هستند که تا آخر هفته انشالله سلامتی خودشون رو به صورت کامل بدست میارند و مرخص میشن…
البته لازم به ذکر هست که چند نفر که عده شون هم کم نیست به مرکز مراقبت های پزشکی مرکز استان اعزام شدن تا به صورت تخصصی مورد معالجه قرار بگیرند…

– دکتر دقیقا می تونید به ما توضیح بدید که مشکل دقیقا چی هست و در این زمینه مردم چطور می تونن با این بیماری مقابله کنند… راه های پیشگیری چی هست؟

– راستش طی بررسی ها و آزمایشات و جلسات روان درمانی به این نتیجه رسیدیم که دقیقا منشا بیماری تمامی مراجعه کنندگان تنها یک چیز هست و اون هم ” دغدغه حاد اجتماعی و انسانی ” که در نهاد همه این عزیزان وجود داشته و با فرارسیدن ایام انتخابات شوری شهر، این حس مسئولیت پذیریشون نسبت به جامعه به شدت عود کرده و در هر فرد اثرگذاری خاصی داشته است.
به عنوان مثال فردی در بخش بستری هست که بخاطر دغدغه های عمرانی شهر به شدت دچار تب شدید شده و الان سه روزه در تب میسوزد… یا خانمی مراجعه کردند که صورتشون کلا جوش زده اونم جوش های رنگارنگی که هر رنگ نشان دهنده حسن توجه ایشون به هر یک از معضلات و مشکلات شهر هست… این بیمار عزیزی که مشاهده می کنید دچار کمردرد مزمن شده و به گفته خودش، فکر حل کردن چالش های عمرانی شهر به کمرش زده و با فکر کردن به هر یک از موارد موجود در شهر، کمرش تیر میکشه… اون آقایی هم که اون گوشه ایستاده؛ واقعا دچار بیماری لاعلاجی هست که تا الان نتونستیم راه حلی را جهت درمان ایشون پیدا کنیم و احتمالا به مرکز استان و یا حتی به پایتخت اعزام بشن…

– ببخشید مگه مشکل ایشون چیه؟

– بیماری ایشون ساده و در عین حال پیچیده است…خب ایشون از زمانی که در جلسات تبلیغاتی خودشون اعلام کرده که تا برطرف کردن کم و کاستی ها و از میان برداشتن تمامی مشکلات حوزه شهری یک لحظه زمین نخواهد نشست… از همون لحظه دیگه قادر به نشستن نبوده و الان ساعت هاست که سرپا ایستاده و پاهای ایشون دیگه خم نمیشه و درصورتی که بخوابن هم درد عجیبی همه سلول هاش رو فرا میگیره که احتمال سکته قلبی رو افزایش میده… لذا فعلا از ایشون خواستیم که فعلا سرپا بایستند و تا جایی که امکان داره ذهنشون رو از هر مساله ای خالی کنن…

– همشهریان عزیز واقعا این احساس مسئولیت تحسین برانگیز هست و جا داره از همه کسانی که قلبشون برای این شهر این چنین می تپد تقدیر و تشکر کرد.  آقای دکتر در این رابطه چه نکاتی رو مردم عزیز باید مد نظر داشته باشند…

– نمیخواهم کسی رو بترسونم اما تا الان همه مطلع شدن که این بیماری عجیب اما خوشایند، مسری بوده و اطرافیان به شدت در معرض خطر هستند… به همین جهت توصیه میشه که سایر دوستان که واقعا به فکر آبادانی این شهر هستند؛ فعلا دست نگه دارند و زیاد ذهن خودشون رو درگیر این قضایا نکنن. چرا که افراد خبره ودلسوز زیادی وجود دارند که کمر همت بستند و در این راه قدم برداشتند و همونجور که مشاهده می کنید عده ای از اونها دچار بحران شدید شده والان در این مرکز بستری شدند… آرزوی سلامتی برای همه این عزیزان داریم و امیدواریم که بتوانیم در این مرکز از خجالت نیت خالصانه این بزرگواران دربیایم…

– واقعا سپاس و خسته نباشید عرض می کنم خدمت شما و همه همکارانتون که به سرعت وارد عمل شده، بیماری رو شناسایی کرده ونسبت به اون اقدام کردید…. بینندگان و شنوندگان عزیز همونطور که ملاحظه کردید دیگه جای نگرانی نیست؛ کاندیداهای بسیار متعهد و از خودگذشته ای اعلام حضور درعرصه انتخابات شورای شهر نمودند که به یاری همه جانبه شما همشهریان عزیز وبواسطه حضورتون در روز انتخابات در پای صندوق های رای، انشالله بتوانیم آینده ای روشن رو برای شهرمون به ارمغان بیاریم… با آرزوی سلامتی برای همه شما و گزارشی دیگر شما رو به خدای منان می سپارم… خدانگهدار.

بسام کریمی
زمستان -۹۵