بروز شده در : جمعه 25 اسفند 1402 ساعت 9:51 بعد از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 4036
تعداد نظرات:۲ دیدگاه
تاریخ انتشار:سه شنبه 11 شهریور 93 6:39 ب.ظ

اتل متل توتوله « قصه ی تلخ کنگون»

یوسف جمالی در وبلاگ کنگان من شهری با عنوان اتل متل توتوله « قصه ی تلخ کنگون» منتشر کرده است. یادش به خیراون روزا /چه روزگاری داشتیم / چه خاطرات خوبی /هروز گلی میکاشتیم / بازی بچه هامون /صدای کوچه هامون / توصفحه ی دلامون دنیای تازه ای بود / تیفون اومد یه باره /سواره […]

یوسف جمالی در وبلاگ کنگان من شهری با عنوان اتل متل توتوله « قصه ی تلخ کنگون» منتشر کرده است.

یادش به خیراون روزا /چه روزگاری داشتیم /
چه خاطرات خوبی /هروز گلی میکاشتیم /
بازی بچه هامون /صدای کوچه هامون /
توصفحه ی دلامون دنیای تازه ای بود /
تیفون اومد یه باره /سواره وپیاده /
مثال مور وملخ با ساز وبا نقاره /توشهر سرک کشیدند /
بال وپرک کشیدند /پارس جنوبی آمد /با اسب چوبی آمد /
یراق وزینش طلا / یواش و بی سرصدا/
اتل متل توتوله / این اسب چوبی ما/
سیاه شد و سیاه شد/ عین هیولاها شد/
ترسی تو شهر به پا شد/ همه چی جا به جا شد/
دریا عقب عقب رفت/ کوهها یه باره لرزید/
ساحل دوباره ترسید/ غول های آهنین چنگ/
تن ساحل را با سنگ / زخمی و زخمی کردند /
بر تن دشت و صحرا / دیگه رحمی نکردند /
اتل متل توتوله / کوهها شدند غباری /
رو رخ ساحل و دشت / نشست چه یادگاری /
اسکله، فنس و آهن / سایت توی کوی و برزن /
اتل متل توتوله/ تمبک کشید کناره /اختر اومد میانلو /
دید دیگه جا نداره / به یمن صنعت گاز / هر سه شدند آواره /
شهر جدید به پا شد / زندگی ها عوض شد /
اتل متل توتوله / هزار هزار اجنبی / داخلی و خارجی /
کوچید به شهر کنگون / شهر پر خارجی شد /
بیابون و خیابون / چهره ی شهر پریشون /
شهر کوچیک کنگون / این شهر آرام ما / دست پاچه شد و حیرون/
جنس نرخ زعفرون شد / بهارمون خزون شد /
سوغات اومد، مد و رنگ / فرهنگ به پشت فرهنگ /
هر نخودی ز هر جا / افتاد تو دیگ کنگون /
آش دیگه بی نمک شد / سماچی بی سمک شد/
اتل متل توتوله / عزیز کوچک من/ این غول آهنین چنگ /
سه سوته دوره مون کرد / توی قفس خزیدیم/
خسته شدیم ، بریدیم/ آی عامله خداحافظ / ای گرگشو خداحافظ/
خرس اومدی کجایی/ نمونده آشنایی /
تو کوچه ها بگردیم / دو بزنیم، بخندیم /
اتل متل توتوله / پارس جنوبی آمد / با اسب چوبی آمد /
رو فرق ما پا گذاشت / بالا و بالا تر رفت /
ما زیر دست ها ماندیم / حوصله مون به سر رفت/
آهای آهای کجایید /به کی قسم بدانید /
دود میخوریم جای سود / به جرم چی باید سوخت /
این همه سختی ورنج /نشسته ایم روی گنج
دیگه رنج نفس بس /پرنده تو قفس بس /
به ماچه که اتانول /رسید نرخ متانول /
تنگی نفس گرفتیم /مزه گس گرفتیم /
کلنگ نزن دوباره/ما را نکن بیچاره /
گاهی بکن نگاهی /گناه بچه ها چیست؟ /
دریغ کفی رفاهی/قطار محروم ما /کی میرسه به جایی /
اتل متل توتوله /رأی داد جناب عالی/
هوای سربی عالی /نکنی یه وقت اعتراض /می افتی به التماس /
کارگر نگو فراوون /با مزد کم و ارزون /
میخوای همی بسم الله /یا نمیخوای دیالله /
آهای غریبه جونم /ارباب وکد خدا جون /
هر کاره ای به دینت /به ایمون وآیینت/
به فکر چاره ای باش /به اون بالا نگاه کن /
نه شعله ها بالاتر /
اگر خدا را دیدی/صداش روزی شنیدی /
همون خدا مال ماست /خوب میدونه خدا جون /
که چند ریال سهم ماست؟؟؟؟؟

جمیله محمدزاده

وبلاگ کنگان من

نظرات

  1. آرینو says:

    درود جمالی جان
    حرف دل مردم منطقه را در شعری عامیانه ی شیرین بیان کردی

  2. محمدزاده says:

    با سلام. با تشکر از درج این شعر. از مدیر محترم ثلاث خواهشمندم ، نام سراینده این شعر ( جمیله محمدزاده )
    را در پایان شعر قید فرمایید . ممنونم.

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن