بروز شده در : چهارشنبه 8 فروردین 1403 ساعت 11:34 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 42716
تعداد نظرات:۶ دیدگاه
تاریخ انتشار:جمعه 6 مرداد 96 11:28 ق.ظ

غریبه پرستیم یا مهمان نواز ؟!

برای بدست آوردن موقعیتی واهی آنقدر به یک غیربومی و غریبه تا بی نهایت اعتماد می کنیم که او شگفت زده و حیرت زده می شود. خودش که کلاهمان را بر می دارد که هیچ ، نشانی محل کسب کار جدید بی دردسر به فک و فامیل و آشنایان خود هم می دهد.

عبدالمجید اورا – در میان فرهنگ های مختلف، تعصب آگاهانه و نه کورکورانه بر روی یک همشهری یا همزاد گاهی یک شاخص در حفظ اصالت های معتبر بومی و محلی محسوب می شود و بر این پایه تعصب به معنای واضح آن” پرنسیب” تعصب شرافتمندانه ای است که بعنوان دیدگاهی آشکار برای غلبه بر تردید و ارتقاء ارتباطات اجتماعی و هم افزایی همه جانبه یک نقطه قوت و مرجعی برای عبور از نابسامان یهای  روز مره اجتماعی بشمار می آیدو بر آن اصرار دارد .
 گاهی در حال تلاش برای استفاده از فرهنگ همخوانی مختلف از قضایای روز که وضعیت را برای ما در خدمت به همدیگر تامین می کند؛ مردد می شویم  و ما خودمان را به ناشنوائی و فاصله گرفتن از موضوعی که به اعتباری که در آینده ممکن است موضوع ما باشد خود را بی خیال نشان می دهیم حتی اگر ما این کار را نکرده باشیم و نخواهیم چنین کاری را انجام بدهیم. برخی سوابق رفتاری ما اینگونه نشان می دهد که خواسته یا ناخواسته در جریانی سیر می کنیم که در وهله ی اول ضرر آن به همشهری ما و در مرتبه دوم کل جامعه و خود ما بر می گردد .
مواردی را در این راستا بر می شمارم و احتمالاً شما موارد بیشتری را سراغ داشته باشید. همه میدانیم که کوزه گری و سفالگری بخشی از فرهنگ صنایع دستی بسیار قدیمی در شهرمان بوده و خیلی از همسالان بنده و بزرگترها بخوبی یاد دارند که علاوه بر اینکه تنها یکی از چند آثار باقیمانده آخرین کارگاه های سفالگری از نسل قدیم بالاتر از پاساز امین واقع در حسین آباد کنونی بود ولی کارگاه فعال پشت خیابان طالقانی و دبیرستان شهید بهشتی فعلی و تقریباً در موازات بنیاد مسکن مشغول کار بود . پس از مدتی با ایرادی که به دود و دم کوره ی آن گرفتیم از آنجا به فاصله ی چند صد متری به پائین تر از منطقه ی انتظامی منتقل شد و در ادامه ی همین اهتمام ما به هوای پاک، به پائین تر از ترمینال تقریباً جنوبی ترین نقطه ی ضلع جنوبی شهر انتقال یافت با همین رفتار نشان دادیم که نسبت به آلودگی هوا خیلی حساسیم ولی در مقابل هرچه دوده و اکسیده ترافیک و هوای آلوده فازهای پالایشگاهی حریم شهر به خوردمان دادند بدون اینکه عکس العملی واضح نشان دهیم صبوری کردیم و تحمل؛ تا بگویند نجیبیم و بهترین میزبان برای صنعت نفت و گاز هستیم!


نمونه ی دیگر وقتی رقابت میان یک غریبه و بومی در گاه شمار منصب و انتخاب یا مزایایی از این دست شدت گرفته است پیش آمده که بعضی از ما طرف غریبه را گرفته ایم چون فریفته ظاهر او شده ایم و بومی را به حاشیه رانده ایم تنها به دلیلی که تا دیروز هم بازی ما بوده و یا ادا و اطوار کلاسیک ندارد.
نمونه ی دیگر گاهی برای بدست آوردن موقعیتی واهی آنقدر به یک غیربومی و غریبه تا بی نهایت اعتماد می کنیم که او شگفت زده و حیرت زده می شود. خودش که کلاهمان را بر می دارد که هیچ ، نشانی محل کسب کار جدید بی دردسر به فک و فامیل و آشنایان خود هم می دهد.
 حقیقتاً با دقت در موضوع ضروری فوق ، لزوم همزیستی مسالمت آمیز و تعامل انتفاعی دو جانبه با هیچ تازه از راه رسیده ی با طرح مشکل منطقی نیست؟ ولی چرا باید بر دست همکاری و بابت گفتمان همنوائی ما هیچ بومی دیگر بر روی آن نتواند حساب کند!
 گرچه نباید از ارزش همت خونگرمی و مهمانوازی مردممان کم کرد ولی بایداز نتایج تلخ تجربه غریبه پرستی درس گرفت و برخی واقعیت های ناکامی مترتب بر آن را ارزیابی کرد. شاید یکی از شواهد کافی باشد که ذکر کنیم در مراجع مختلف قضائی بخصوص در شورای حل اختلاف علل تشکیل برخی پرونده های غیر لازم حقوقی و کیفری را که با اندکی دقت می شد به این گرفتاری و درد سر نیفتاد گواه خوبی برای این مسئله باشد.
 

مطمئناً، هر یک ازعناوین مذکور قابل تعمیم بر همه افراد همشهری مان نیست و غالباً پیرامون اتفاقات و استثناها امور نسبی می چرخد ،طبعاً بخش بزرگتری از شهروندان بومی ما بانادیده گرفتن برخی ناملایمات،برای تحقق  همگرائی های محلی و بومی ارزش بالائی قائل هستند و در جامعه به تاثیرگذاری از طرق مختلف بنفع همشهریان گام برمی دارند اما برای رسیدن به درجه ی قابل اتکا باید تلاش بیشتر و همت افزون تری را گماشت تا این خلاء پر شود و انسجام درونی شهر اثرات مثبت خود را در همه ی ابعاد نشان دهد.
 امیدواریم آداب و رسوم عرفی اصیل کنگانی بر روی نسل حاضر و کودکانمان و یا نسل های آینده برای تحقق نقش هایی که اساس تغییرات مطلوب اجتماعی و ایجاد همبستگی به عنوان ارثی ماندگار منتقل شده از یک نسل به یک نسل اثر سازنده خود را برای تکمیل جامعه ی متوازن دست دهد و برای دستیابی به این اقدام لازم را به دور از تناقضات اجتماعی تمرین کرده و در آن موفق شویم.

 

عبدالمجید اورا – کوگانا

نظرات

  1. مهمان says:

    با سلام
    آقای به اصطلاح باسواد اورا
    بهتر بود قبل از اظهار نظری اینچنین سطحی و بدور از ادب نگاهی عاقلانه به اطراف خود می انداختید اگر هم خود این درایت را ندارید آنقدر مسائلی که در ادامه عنوان میکنم واضح هستند که اگر از دیگران هم کمک میخواستید براحتی شما را قانع می کردند که اولا رسم ادب و تربیت است در شهر کوچکی چون کنگان که به اصطلاح شما غریبه های زیادی با خانواده زندگی میکنند زاییده های ذهن خود رو در یک خبرگذاری یا شبکه عمومی و اجتماعی عنوان نکنید مطمئنا مردم فهیم کنگان افکار موهوم و مسموم کسانی چون شما را هیچ می انگارند این صحبت شما توهین به همه آنهاست و کار بس نکوهیده ایست
    دوما اینجا جزئی از یک مملکت بزرگ است و ارثیه شما نیست
    سوما همه نیروهای متخصص در منطقه به قول شما غریبه ها هستند که باعث شدند این شهر ببخشید ارثیه شما صنعتی بشه و پیشرفت کنه شما یک نیروی متخصص بومی به من نشان بده
    چهارم لازمه پیشرفت هر شهری و هر کشوری همین سرمایه گذاری های تخصصی غیر بومی و خارجی است و پیشرفت از همین تعاملات تخصصی فرهنگی اطلاعاتی و … بوجود میاد و خیلی توضیحات دیگه که نه اینجا جاش هست عنوان بشه و نه احتمالا فکر شما کشش اونها رو داره
    لطفا قبل از حرف زدن فکر کن .صحبت خردمندانه فقط چیدن کلمات قلنبه سلنبه کنار هم نیست

    • مجد says:

      با سلام خدمت مهمان عزیز . لابد فکر میکنید نظر شما دارای نکات ادبی و تربیتی بسیاری بود . اقا یا خانم مهمان عزیز به برکت پارتیبازیهای نیروهای غیر بومی و استخدام ایل و تبار خودشان است که بومیها از گردونه خارج شده اند و گرنه نیروهای بومی و متخصص کم نداریم که با دست فروشی کنار خیابان روز خود را میگذرانند .

    • مجد says:

      حالا هم که یکی پیدا شده که حرف دلی یا بهتره بگم زخم چرکین دلی گفته باشه از طرف همین غیر بومی های باکلاس و با ادب متهم دبه بی تربیتی میشه و بدا به حال مسئولین کنگان که فردا در پیشگاه خداوند ه جوابی خواهند داشت در برابر این همه حق خوریهایی که جلو چشمشان صورت می گیرد و چشم میپوشند

  2. حميد says:

    همیشه سر مردم کنگان شیره مالیدن و بقول خودمون “خرمون کردن” هواى آلوده مگه چه رنگیه که شامل مردم کنگان نمیشه. قربون خدا برم که نه از زمین شانس اوردیم نه از آسمون، از همه طرف آلودگى داره میباره رو سرمون. مقصر اصلى هم مردم هستند هم مسئولین. ما دیگه خسته شدیم از بس شکایت مسئولین بى خاصیت کردیم. باید شکایت خودمون کنیم که چرا اجازه دادیم اینا مسئول ما باشند. یا کوریم ، یا شَلیم، یا گُنگیم که همچین کارى با خودمون کردیم. اینایى که به ظاهر مسئولین شهر شده اند بیشترین هنرشون نقش بازى کردن براى مردم کنگان هست.

  3. ناشناس says:

    لطف کنید از نبود پزشک رادیولوژیست در بیمارستان کنگان و ندادن جواب ام ار ای به بیمار گزارش تهیه کنید مجبوریم سی دی به دست اواره مطب ها بشیم و با دادن مبلغ کلان جواب بگیریم

  4. کنگونی says:

    راسته اقای اورا درست می گه ما غریب پرست هستیم که با وجود افراد متخصص وفرهیخته خودمون باز از غریبها استفاده می کنیم بخاطر نیود افراد دلسوز وبومی در استان وغریب پرست بودن خودمون والا ای پیشرفت برای شما خوبه اقای مهمان البته کنگونیا هم مهمان را حبیب خدا می دونن البته مهمان

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن