پاسخ به یک نظر ؛

آیا واقعاً کنگان یک متخصص ندارد

آیا واقعاً کنگان یک متخصص ندارد

چرا از پیگیری  پیوست فرهنگی اجتماعی  در راستای توسعه ی  انرژی  پارس جنوبی وصنعتی شدن  منطقه غافل شده ایم؟
چندی قبل مطلبی را بعنوان تناقض اجتماعی درکنگان را چگونه تعبیر کنیم  حاصل توقعات بخشی از مردم شهرم   و دیدگاه رسانه ی خود  بود زیرا رسانه؛ دماسنج تب وقایع روزانه است، نوشتم وباهمین عنوان در سایت کوگانا منتشر شد و اخیراً همین مطلب باتیتر دیگری برگرفته از متن مقاله یعنی:( ( غریبه پرستیم یا مهمان نواز ؟!) ) در سایت ثلاث انتشار یافت: یکی از کاربران نظری را با انگیزه ی مشخص براین مطلب گذاشته بود که باهم آن نظر و پاسخ عمومی اینجانب به منظور بررسی  برخی وقایع زیر پوستی روزمره شهر مان، آن دو را مرور می کنیم:

نظر در سایت ثلاث:
“با سلام آقای به اصطلاح باسواد اورا بهتر بود قبل از اظهار نظری اینچنین سطحی و بدور از ادب نگاهی عاقلانه به اطراف خود می انداختید اگر هم خود این درایت را ندارید آنقدر مسائلی که در ادامه عنوان میکنم واضح هستند که اگر از دیگران هم کمک میخواستید براحتی شما را قانع می کردند که اولا رسم ادب و تربیت است در شهر کوچکی چون کنگان که به اصطلاح شما غریبه های زیادی با خانواده زندگی میکنند زاییده های ذهن خود رو در یک خبرگذاری یا شبکه عمومی و اجتماعی عنوان نکنید مطمئنا مردم فهیم کنگان افکار موهوم و مسموم کسانی چون شما را هیچ می انگارند این صحبت شما توهین به همه آنهاست و کار بس نکوهیده ایست دوما اینجا جزئی از یک مملکت بزرگ است و ارثیه شما نیست سوما همه نیروهای متخصص در منطقه به قول شما غریبه ها هستند که باعث شدند این شهر ببخشید ارثیه شما صنعتی بشه و پیشرفت کنه شما یک نیروی متخصص بومی به من نشان بده چهارم لازمه پیشرفت هر شهری و هر کشوری همین سرمایه گذاری های تخصصی غیر بومی و خارجی است و پیشرفت از همین تعاملات تخصصی فرهنگی اطلاعاتی و … بوجود میاد و خیلی توضیحات دیگه که نه اینجا جاش هست عنوان بشه و نه احتمالا فکر شما کشش اونها رو داره لطفا قبل از حرف زدن فکر کن .صحبت خردمندانه فقط چیدن کلمات قلنبه سلنبه کنار هم نیست”

پاسخ اولیه عبدالمجید اورا؛

سلام علیکم
معمولاً  مضمون محتوائی اظهارات فرد بیانگر وزن فکری وماهیت شخصیتی اوست که  فعلاً از پاسخ مقتضی به توهینهای شخصی صرفنظر می کنم. در پاسخ به نکات مطروحه عمومی در نظر ارسالی به مطلب اخیر مندرج درسایت کوگانا و سایت ثلاث مواردی را بر می شمارم: امیداست که موجبات تنویر ذهن کاربران ارجمند را فراهم آورد:
– موضوعاتی چون با خانواده زندگی می کنند (در شهر کوچکی چون کنگان که به اصطلاح شما غریبه های زیادی با خانواده زندگی میکنند )وهمه نیروهای متخصص در منطقه به قول شما غریبه ها هستند – –  عاریت گرفتن الفاظ  غیر حقیقی  با اغراض ذهنی بوسیله ی شما وانتساب به نویسنده دوراز اخلاق بوده وبجای خود حتی قابل مقایسه با اصل مصادیق ذکر شده در مطلب نوشته شده اینجانب نمی باشد،  خود ببینید کجا ی مطلب مذکور این عبارات بکار رفته است؟. پس گفته وبیان  دلخواه خودتان را به نوشتار نچسبانید. درادامه گفته اید: این متخصصین غیربومی باعث صنعتی شدن  وپیشرفت شهر شما شده اند: صنعتی شدن وپیشرفت شهر ؟
زمانی کسی همین حرف را به یکی از همشهریان ما زد و او در پاسخ شنید: “پس چطور منطقه ی خودت را  با آن وضعیت رها کرده و به اینجا آمده ی، تو اگر آبادگر و صنعتگر بودی شایسته تر این بود که زادگاه خود را پیشرفت میدادی و آبادی و عمران به آن هدیه داده باشی که می گویند: چراغی که به خانه رواست… کدام پیشرفت ؟ در چه زمینه ی ؟
” اما صنعتی شدن منطقه براساس طراحی بزرگ توسعه ی میدان گازی پارس  جنوبی بموجب برنامه ی از پیش تعیین شده بفعالیت  پرداخته و هرپروژه در قالب روندی پازل گونه که عمدتاً  متخصصین زحمت کش وکم ادعائی هستند با نصب و وصل اتصالات سازهای تاسیساتی   ودر ادامه طراحی سیستم پایپینگ و درنتیجه تمام نقشه های طراحی ، دیاگرام جریان (Process Flow Diagram)  برای نمونه در خشکی تاسیساتی همانند پالایشگاه زیر را برپا داشته اند :
– واحد لخته گیر و جدا سازی فشار بالا- واحدهای پالایش  گاز شیرین- پشتیبانی تثبیت میعانات گازی- احیاء و تزریق مونواتیلن گلایکول- بازیافت ، دانه بندی و بارگیری گوگرد- مخازن معیانات گازی- دستگاه بویلرتولید بخار /واحد تولید ازت – دستگاه توربوکمپرسورفشرده سازی گاز  _ واحد تصفیه آبهای ترش – واحد تصفیه پساب های صنعتی -ردیف واحدهای پالایش
و….
اینها قسمتهای بزرگتر قابل ذکریست که نشان دهنده گستردگی کار بوده وعموما تجهیزات مرتبط از طریق سه محور جاده ی  و گذرگاه دریائی متصل  به بدنه پهلوگیری کشتی ها  وپایانه های حائل بر دریا وخشکی باهمه ی کم وزیادش را همواره به فال نیک گرفته ایم که نمایشگر دوصحنه ی متفاوت صنعتی بودن و چگونه صنعتی شدن را عیان می کند؛ توضیحاً می خواهم بگویم : بخش عظیم صنعتی شدن در خوزستان و فارس ، اصفهان ، یزد ، تهران واراک و… تجربه شده و تغذیه می شود. که  ضعف عیار ادعای شما را آشکار می کند پیشرفت صنعت وشهر؟ کجا تا به کجا؟
پیشرفت شهر : بله صنعتی شدن می تواند پیشرفت  شهری همراه داشته باشد همانگونه که نفت خوزستان تنها در بُعد منابع انسانی باعث شد که تا  حال حاضر هم بسیاری از مدیران حوزه نفت وانرژی و امور مرتبط با مدیریت عمومی به جایگاهی چشمگیر دست یابد این یعنی بها دادن به نیروی  بومی و کسیکه اولویت در حق آب وگل دارد.واین مهم در شهرستان ما اتفاق نیفتاده است  .. واینک بصراحت باید گفت: در ازای هرمتخصص و یا حتی کارگری که در شرکت های حوزه انرژی محدوده شهرستان  ما بکارگرفته شده  اگر فردی در کنگان معادل شرایط  ومتقاضی  آن کار وجود داشته باشد بدون شک حقی از حقوق ذینفعان ضایع شده و یک کنگانی از دایره ی  خواسته ی اجتماعی کنار گذاشته شده است . مهم اینکه هیچ کنگانی نمی خواهد طفیلی ترحم  ونگاه عمودی مسئولین  و بنگاهداران  وپیمانکاران عمده  نفت وانرژی باشد . بلکه این حق طبیعی و اولیه اوست که باید اعاده شود.
درهمینجا ازنماینده  و مسئولین محترم شهرستان درخواست داریم: که برای تامین چشم انداز منطقه ی در توسعه ی پایدار و تسهیل در تعامل سازنده منطقه ی حوزه انرژی وپتروشیمی با مردم وبرخورداری  بومیان و شهروندان  ازحقوق ومطالبات بصورتی عادلانه برای تهیه وتدوین و عرضه ی پیوست فرهنگی واجتماعی و تداول منشور اخلاقی وارزشی  صنعتی شدن منطقه را  پیگیری نموده و گزارش اقدامات مرتبط را به اطلاع عموم برسانند. تا فاصله ها  مشخص گردد.
– ادعای ارث ومیراث منطقه ی ندارم (که اینهم از خود مایه گذاشته اید) ولی حقوق برسمیت شناخته ی ویژه  ومزایای اختصاصی  بومیان هرمنطقه در طرح ها ، مصوبات ولوایح  مجلس ودولت ، امری بدیهی وروشن است که بنده برآن تاکید دارم  که متاسفانه تاحد بسیار زیادی نقض شده ویا یا بمرحله ی اعمال واقدام نرسیده  است.
-آری اینجا جزئی از ایران عزیز است و مثل همه جای ایران باید عزیز بماند وکنگان راهم خانه خود بحساب آوریم  و این کنگان بوده که با آغوش باز به استقبال هر هموطن ارزشمند، شریف و غیرتمندی که در کار و خدمت به مردم و سرزمین و منافع ملی اش صادق است، می رود .
و چه بموقع میداند که حساب پاک ایشان  – با حساب افراد متعددی که شب ها گونی گونی زغال مجلسی و مخلفات آن دود می کنند و تا خروس خوان سحر عرقچین بطری بطری نوشیدن مایعات الکلی رنگی را به سر می بندند و کنج خانه های مجردی را مامن امنی برای تردد معدود دخترکان فراری قرارداده و یا قبل از آن بوقت  غروب تا پاسی از شب به پرسه زدن در خیابانها به چشم چرانی و متلک پرانی به نوامیس مردم مشغولند، جداست.
– ما مدعی با سواد بودن نشده ایم ولی درنوشتجات افراد باسواد دیده ایم که (خبرگزاری) را با” ز” زنبور می نویسند و نه با “ذ” ذلیل  – وانگهی کلماتی چون : دوم – سوم فارسی است وتنوین ناپذیرند  و علاوه برآن اگر نوشتاری با سبک  کلاسیک شروع کردند . بازبان محاوره ی وکوچه بازاری خلط نمی کنند وبه پایان نمی رسانند.
– مردم کنگان خیرخواه وبدخواه خودرا نیک تراز همیشه وهمه کس می شناسند  همین تعارف پر تناقض  شما محل تردید است  و اگر می خواهید مصداق توهین را برایتان روشن کنم همین جمله ی تحقیر آمیز شما را نقل می نمایم: “شما یک نیروی متخصص بومی به من نشان بده”خودتان هم نمی دانید چگونه تخریب کنید یا دفاع نمائید.  درحالیکه فقط در طول ۷ سالی که در مرکز پیش داشگاهی  پسران امام خمینی کنگان خدمت کرده ام به اضافه ی چند سال پیش و بعد از آن دوره  فارغ التحصیلان دختران بجای خود، اطلاع دقیق دارم فقط  صدها متخصص پسر از دانشگاههای متعدد کشور فارغ التحصیل شده اند. یک نمونه نخواهید بفرمائید چندصد نفرمتخصص از دکترا تا کارشناس …
– متخصص عزیز: اگر  جذب متخصص خارجی درمقطعی مطرح می شد. نگاه دقیق دعوت کنندگان همواره پیرامون این پروسه می چرخیده است که: الف)تکنولوژی نوینی همراه داشته باشد ب)موجب ورود ماشین آلات مدرن تولیدی به داخل کشور شود . وگرنه ما اگر قدر متخصصان داخلی خودمان که کم نیستند را بدانیم و یا حداقل بتوانیم ده تا بیست درصد متخصصان مهاجر را برگردانیم بخش عمده ی ازمشکلات را حل کرده ایم.
قضاوت با شما خواننده محترم