۷ ساعت عملیات امداد و نجات در کوهستانهای جم / اورژانس ۱۱۵ ناجی کوهنورد سیرافی شد
ثلاث- ” کلخنگها ” تازه به ثمر نشستهاند تا کسی نرفته و مرگشان ننشسته باید به سراغشان رفت، برنامه سفر تنظیم میشود برای صبح یک روز تعطیل.
کلخنگها ” تازه به ثمر نشستهاند تا کسی نرفته و مرگشان ننشسته باید به سراغشان رفت، برنامه سفر تنظیم میشود برای صبح یک روز تعطیل.
۷ ساعت عملیات امداد و نجات در کوهستانهای جم / اورژانس ۱۱۵ ناجی کوهنورد شد
” کلخنگها ” تازه به ثمر نشستهاند تا کسی نرفته و مرگشان ننشسته باید به سراغشان رفت، برنامه سفر تنظیم میشود برای صبح یک روز تعطیل.
جمعه به راه میافتند، عباس بهاتفاق عقیل برادرش و پسرداییاش؛ مسیر سیراف تا کوههای حرمی جم را با ماشین طی کرده، ماشین را درجایی امن در کنار کوهپایه پارک میکنند و با تمام تجهیزاتشان که فقط خوراکی بود، به کوه میزنند.
آنسوتر علی محرمی امدادگر فوریتهای پزشکی در کانکس اورژانس ۱۱۵ سیراف در حال تدارک نهار است؛ به همکارم صادق نیکنام گفتم سفره که بیندازی سیبزمینیها هم سرخشدهاند امروز میخواهم دلی از غذا دربیاورم.
صادق سفره را پهن کرد غذاها را درونش چید و خود گوشهای از آن نشست؛ سیبزمینیها هم با ماهیتابه در کنارش جا خوش کردند؛ بسمالله الرحمن الرحیم، لقمه اول که خوردیم صدای در کانکس آمد؛ ساعت ۱۱ و ۲۲ دقیقه ظهر است.
در باز شد مسلم بود یکی از همشهریان؛ خانهشان با پایگاه فوریتهای پزشکی ۱۱۵ فاصلهی نداشت.
خیره مسلم، این را صادق همکارم گفت و من هم گفتم بسمالله نهار آماده است؛ مسلم با نگرانی و اضطراب گفت اومدم برا برانکارد، برادرم عباس از صخرهای در کوه سقوط کرده نمیتونه راه بره، میخوام برم با برانکارد بیارمش.
قاشق را گذاشتم و دست از غذا خوردن کشیدیم و با اعلام مأموریت به مرکز فوریتهای پزشکی کنگان، سوار آمبولانس شدیم.
مسلم آتش پوش برادر مصدوم به خبرنگار وبدا میگوید: با تماس تلفنی برادرم عقیل که به کوه حرمی جم رفته بودند متوجه شدم که برادر دیگرم عباس به علت سقوط از ارتفاع دچار شکستگی پا شده است و از من برای پایین آوردن عباس کمک خواستند.
وی ادامه داد: چیزی به ذهنم نمیرسید، دستپاچه شده بودم، فکرم هزار راه میرفت، نکند اتفاقی افتاده که نمیخواهند من متوجه شوم، هوا هم گرم بود باید زودتر به کمکشان میرفتم اما چطور و با چه تجهیزاتی.
آتش پوش بابیان اینکه همواره در زمان بیماری یا مشکلاتی ازایندست به اورژانس ۱۱۵ مراجعه میکنیم، گفت: آن روز هم سوار ماشین شدم که به کمکشان بروم خیلی نگران بودم که چطور به کمکشان بروم و چه تجهیزاتی برای انتقالش از کوه با خودم ببرم ناگهان تابلو پایگاه فوریتهای پزشکی ۱۱۵ سیراف نظرم را جلب کرد و فوراً به سمت آن رفتم، اورژانس معمولاً این مواقع فرشته نجات است.
علی محرمی کشیک آن روز پایگاه فوریتهای پزشکی ۱۱۵ سیراف گفت: ساعت ۱۱ و ۲۲ دقیقه ظهر، یکی از شهروندان سیرافی بهصورت حضوری به پایگاه مراجعه کرد و درخواست یک عدد برانکارد برای حمل و انتقال برادر مصدومش از ارتفاعات کوه حرمی جم شد که بلافاصله با اعلام به مرکز فوریتهای پزشکی کنگان و درخواست هماهنگی با ادارات امدادی برای حضور در محل برای کمکرسانی به مصدوم، ساعت ۱۱ و ۲۵ دقیقه به منطقه اعزام شدیم.
هادی صادق مسئول اورژانس ۱۱۵ شهرستان کنگان در این رابطه اظهار کرد: تکنسین فوریتهای پزشکی پایگاه اورژانس ۱۱۵ سیراف ساعت ۱۱ و ۲۳ دقیقه ظهر درخواست هماهنگی برای اعزام نیرویهای هلالاحمر و آتشنشانی برای کمک به انتقال مردی ۳۶ ساله که از ناحیه پا دچار مصدومیت شدید شده بود، کردند که بلافاصله با ادارات مربوطه تماس گرفته شد و اعلام کمکرسانی و اعزام نیروهای امدادی شد.
آمبولانس سینهکش جاده جم را در پیش گرفت و از حوزه استحفاظی شهرستان کنگان خارج شد، علیالقاعده این امدادرسانی در حوزه تحت پوشش سیراف نبود و شهرستان جم باید آن را پوشش میداد، اما جان یک نفر درخطر بود و ثانیهها ارزشمند بودند بعد از تونل سوم مسلم توقف کرد و این یعنی مصدوم در ارتفاعات این منطقه است.
تکنسین فوریتهای پزشکی سیراف گفت: اولین گروه امدادی بودیم که به محل رسیدیم منتظر نیروهای هلالاحمر و آتشنشانی ماندیم اما خبری نشد تجهیزات امدادی از قبیل برانکارد، آتل، طناب عنکبوتی برای فیکس کردن مصدوم، جعبه کمکهای اولیه، ….. برداشتم و بهاتفاق مسلم حرکت کردیم.
محرمی افزود: با تلفن همراهشان تماس گرفتم و تلفنی وضعیت مصدوم را ارزیابی کردم خوشبختانه سطح هوشیاریش خوب بود خونریزی نداشت اما به علت سقوط از ارتفاع دچار آسیب جدی از ناحیه مچ پای راست شده بود، تلفنی توصیههای لازم را دادم و از همراهان خواستم حتیالامکان از حرکت دادن مصدوم پرهیز کنند.
ساعت ۱۲ و ربع است، آفتاب مستقیم میتابد و گرمایش تا استخوان تنت را میسوزاند دمای محیط به نظر بالای ۴۰ درجه میرسد، مسیر صعبالعبور، کوهستانی و منطقه سنگلاخی با شیب تند و درّههای عمیق است راه رفتن در این مسیر دشوار بسیار سخت است چه برسد به اینکه مجبور باشی مصدومی نیز کیلومترها در گرمای این روزهای جنوب حمل کنی.
محرمی میگوید: بچه سیرافم و با دریا و کوه اختم معمولاً روزهای تعطیل یا آف بخصوص در فصل زمستان که هوا خوب است زیاد به کوه میآیم به همین خاطر هم کوههای منطقه را خوب میشناسم و هم کوهنوردی را دوست دارم.
تجهیزات امدادی و اورژانسی را به دوش میکشد اما مطمئن است برای حمل مصدوم و انجام عملیات رهاسازی مصدوم باید از تجهیزات هلالاحمر و آتشنشانی استفاده شود.
پس از ۳ تا ۴ کیلومتر کوهنوردی در آن شرایط سخت گرما و کوهستان بالاخره نیروهای اورژانس ۱۱۵ به مصدوم رسیدند اما هنوز نیروهای هلالاحمر و آتشنشانی نیامدهاند قرار است از جم اعزام شوند چون در حوزه استحفاظی آنجاست.
عباس زیر سایه درخت کلخنگ از درد به خود میپیچد حالا با حضور بچههای اورژانس چهار نفر شدهاند، علی محرمی وضعیت حیاتی و هوشیاری مصدوم را ارزیابی میکند خوشبختانه نبض، فشارخون و سطح هوشیاری خوب است و مصدوم میتواند حرف بزند.
عباس آتش پوش که از ناحیه مچ پای راست مصدوم شده است به خبرنگار وبدا میگوید: پسازاینکه بچههای اورژانس فشارخونم را گرفتند پایم را بهوسیله آتل مخصوص ثابت کردند و آرام بر روی برانکارد گذاشتند دردم کمی کمتر شد.
وی اضافه میکند: وقتی بچههای اورژانس در آن مسیر سخت و سنگلاخی و آن راههای صعبالعبور که هر آن ممکن بود به درّه سقوط کنند مرا در آن گرما و مسیر سخت حمل میکردند از خجالت، دردم را فراموش میکردم و از اینکه اینگونه باعث زحمتشان شدهام عذرخواهی میکردم اما آنها با بزرگواری میگفتند که خدمترسانی بهموقع، سریع، رایگان و در همهجا وظیفهشان است.
بالاخره ساعت ۱۵ گروه امدادی خسته، نفسزنان و خیس عرق به کوهپایه رسیدند، گروه هلالاحمر و آتشنشانی هم به تیم افزوده شدند و تا کنار آمبولانس در حمل مصدوم، بچههای اورژانس را کمک کردند.
کار هنوز تمام نشده است و باید مصدوم را به اولین مرکز درمانی رساند.
آمبولانس دوباره سینهکش جاده جم را در پیش میگیرد، حالا نوبت آمبولانس است که سربالاییها را طی کند تا مصدوم به بیمارستان منتقل شود.
ساعت ۱۵ و ۳۲ دقیقه است که آمبولانس آژیرکشان خود را به محوطه بیمارستان میرساند و عباس به بخش اورژانس بیمارستان توحید جم منتقل میشود و پس از تحویل مصدوم برای ادامه کشیک علی و صادق به سیراف برمیگردند.
معاون عملیات مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان بوشهر در خصوص سختیهای کار پرسنل شاغل در پایگاههای اورژانس ۱۱۵ در گفتوگو با خبرنگار وبدا گفت: ماهیت کار پرسنل اورژانس ۱۱۵ مواجهه مستقیم و دستاول با کلیه بیماریها و مصدومین در همه اماکن است که این مواجهه باعث استرس و فشار مضاعف خواهد شد چراکه پرسنل اورژانس در سوانح مختلف باید کارهای مختلف امدادی انجام دهند و این عملیات محدود به عملیات درمانی نیست.
علیرضا پور شمس افزود: فوت ۶ نفر از همکاران در سوانح اورژانس هوایی کشور و بیش از ۲۰ نفر در سایر سوانح مرتبط در حین انجام مأموریت و همچنین مجروحیت بسیار زیادی از همکاران در طول سنوات گذشته مؤید سختیهای کار در اورژانس ۱۱۵ میباشد.
وی بابیان اینکه جلب رضایت اربابرجوع و حفظ کرامت مردم از اهداف اورژانس ۱۱۵ است گفت: پرسنل اورژانس ۱۱۵ گاها درصحنه حوادث مجبورند مانند یک پلیس امنیت صحنه حادثه را مدیریت کنند و گاها مانند یک آتشنشان باید عملیات رهاسازی مصدوم و برقراری ایمنی صحنه را انجام دهند و بعضاً مانند یک روانشناس بازخورد مناسب به رفتارهای تهاجمی برخی اقشار جامعه داشته باشند.
معاون عملیات مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان بوشهر اظهار کرد: بهطور میانگین سالانه بیش از ۳۲ هزار مأموریت در سطح استان بوشهر توسط همکاران زحمتکش فوریتهای پزشکی انجام میشود که شیرینی آنکه باعث رفع خستگی میشود کمک به نجات جان مصدومین و بیماران است.
ساعت ۱۶ و ۲۲ دقیقه است پس از حدود ۷ ساعت عملیات امدادی به پایگاه اورژانس محل کار میرسیم در کانکس که باز میکنم سفره هنوز پهن است و قاشقهایی که کنار ماهیتابه سیبزمینیها رهاشدهاند میلی به غذا ندارم آرام در کنار سفرهای که ۷ ساعت است، پهن است دراز میکشم و خوشحال از خدمتی برا همنوع که صدای تلفن سکوتم را میشکند. گوشی تلفن برمیدارم: اورژانس ۱۱۵ بفرمایید …./ منبع: پرتال خبری دانشگاه علوم پزشکی استان بوشهر