بروز شده در : چهارشنبه 8 فروردین 1403 ساعت 11:34 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 44799
تعداد نظرات:بدون نظر
تاریخ انتشار:یکشنبه 30 مهر 96 0:35 ق.ظ

به بهانه ماجرای زمین خواری در کنگان؛

زمین خواران

ثلاث – حسن مختارزاده : دی عبدی پوزخند میزند و ارام میگوید :دی جان این ادمیزاد دو پا ،زمینای اسمون هم سند کردن فروختن،دی جان کره ماه هم فروش کردن این جماعت دلتون خوشنا …

پرده اول
پدربزرگ امده است فرمانداری،با اهالی محل که تقریبا بیست سالی از فوتشان میگذشت.دفن قبرستان ابادی بودند، گفتم پیر بابا شما که باید درگورتان باشید شما کجا ،اینجا کجا.
دل ناله هایش همه را به دور خود جمع کرد:بابا مگه این ادمیزاده طماع میگذارد که ماتو ی گورمان راحت بخوابیم،اینجا هم دست از جنازمون نمیکشن،تا زنده بودیم با حقه بازی وسند سازی زمین ابا واجدادی را ازمون گرفته و اجاره نشینمون کردن،حالا هم که طمع به زمینای قبرستون ابادی کردن،بابا یکی به دادمون برسه.بساز بفروشا ریختن تو قبرسون ، ای ایهاالناس وجدانتون کجا رفته…..
اقایان رسیدن ،گفتند حتما جلسه میگیرم،رسیدگی میکنیم،،واقایان گفتندوگفتند ورفتند ورفتند

پرده دوم
شیر سلطان جنگل و زرافه و فیل و روباه و اهل و عیال حاشیه خیابان شهر غرغر کنان به طرف کلانتری محل میرفتند. نزدیک رفتم گفتم اقای شیر سلام شما کجا اینجا کجا،غرش شهری ای کرد و گفت: بابا یکی بیاد به دادمون برسه ،این ادمیزاد طماع جنگل خوار زمینای ابادی و قبرسون کمش بود افتادن به جون جنگلا،.
گفتم جناب شیر ،ناسلومتی تو سلطان جنگلی و زورت به اینا نمیرسه؟…یه غرشی، یه نعر ه ای.
گفت ،اون مال قدیما بود دلت خوشه ها،این ادمیزاد جونورای اهنی ساخته که نعرش هفت جد و اباد من را به لرزه در میاره.بابا جنگل داره میشه ویلا و اپارتمون و مجتمع و فلان و بهمان.
اقایون مسول اومدن و گفتند: پیگیری میشود،رسیدگی میشود.دردست اقدام است و گفتند و رفتند.

پرده سوم
اقای پلنگ و بز کوهی امده بودند شورای شهر به شکایت،
اقا پلنگه داد میکشید : بابا یکی به داد ما برسه .

ریس شورا امد که به داد برسد: درخدمتیم جناب اقای پلنگ.
اقای پلنگ: چه خدمتی اقا چه کشکی ،چه دوغی،شما فقط وقت انتخابات سراغمون میای، بابا جون یه فکری به حال این ادمیزاد طماع زمین خوار….ببخشید کوه خوار بکنید، الان چند وقتیه که با بولدوزر و هزار دنگ و فنگ دیگه افتادن به جون کوه و دره، که چی ؟، که ساخت و ساز کنیم ،که ملک ابا و اجدادی مونه و میخواهیم دورش دیوار بکشیم،دیگه اقا جون من پلنگ و این جماعت به کجا پناه ببریم ها….زمین خواری دیده بودیم کوه خواری ندیده بودیم..
اقایون گفتند رسیدگی میشود پیگیری میشود و گفتند و رفتند جنابان مسئول

پرده چهارم
اجتماع ماهیها درشهرداری،ماهی شیر،ماهی سنگسر،ماهی خارو،…..پلاکارد به دست،شاکی از ادمیزاد،بابا یکی به داد مابرسه،شهردار امد .ماهی شیرگفت اقای شهردار جون زن وبچت قسم اجازه ساخت وساز ندهید ،نصف دریا راشرکتهابردند مابقی هم ساخت وساز این ادمیزاد دریاخواره،فصل تخم ریزی اقا ،ماهی های حامله کدوم گوری تخم ریزی کنن.زایشگاه شهر هم که مختص ادمیزاده وبس ،تکلیف ما ماهیها چه باشد بااین درد؟
اقایون گفتند دردست اقدام است.پیگیری می شود.وگفتند ورفتند و…

پرده اخر
مرده های قبرسون ابادی و شیر و پلنگ و اهو و ماهی شیر و سنگسر و وووو،حوصله اشان سر میرود،هرکدام سر به سویی میروند ،ان سوی خیابان دی عبدی پیدایش میشود ،به طرفشان میرود، درد دل میکنند ،دی عبدی پوزخند میزند و ارام میگوید :دی جان این ادمیزاد دو پا ،زمینای اسمون هم سند کردن فروختن،دی جان کره ماه هم فروش کردن این جماعت دلتون خوشنا،
ان سوی تر مسولین می روند که پیگیری کنند .ودی عبدی همچنان پوزخند میزند.

نظرات

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن