نگاهی به یک واقعیت/

جامعه کنگان و کارکرد مطلوب (۱)

دغدغه هائی وجود داشته و دارد که چرا کنگان بعنوان یک “جامعه “علیرغم برخورداری از قابلیت نیروی انسانی و ظرفیت های طبیعی و مادی خیره کننده، تا رسیدن به جایگاه واقعی خود فاصله زیادی دارد.؟

ازنگاهی چند بعدی؛  این قضیه حاوی نکاتی تامل برانگیز و”مطالعه بر” است واکنون نسل فعلی (براساس برخی محاسبات جامعه شناسی حدودا هر۴۰ سال یک نسل  پرتجربه،  آرام آرام  جای خود را به نسل فعال بعدی می دهد) پس  ضرورتا توجیه پذیر است که این نسل درعصر انفجاردانش وگسترش منظومه ی ارتباطات دوره ی بازیابی فرصت های بی حدحصر باقیمانده با تکیه برتجربه ذی قیمت نسل پیشین وحجم توانمندی معنوی ومادی  در اختیار؛ برای رساندن جامعه  خود به  یک کارکرد مطلوب وهمه جانبه تلاشی وافر داشته باشد.

عموماً هدف یکی است خودمان و زادگاهمان ومحل زندگی مان را دوست داریم  و سخت علاقه مندیم با آن  ودر آن احساس خوشبختی کنیم  ودر این مسیر گریزی ازحقیقت و کار علمی و عملی وجود ندارد یعنی اینکه همه ازعلاقه مندی به (رشد جامعه،حقایق موجود،کارعملی وعلمی سخن می گوئیم واینها را قبول داریم  )

از سال ۷۹ بود که در راستای انتقال مفاهیمی که به آنها اعتقاد داشتم؛ طی سلسله مطالب ومقالات و برنامه هایی مانند بسیاری از دلسوزان کنگان در رابطه با شهرستان به منابع مسئول ارجاع می دادم.

وبرهمین پایه ریشه دار بر آن شدم تا در این نوشتار عنوانی رامطرح کنم با  این هدف: که زمینه ای ایجاد شود تا  بتواند برای تعریف الگوئ خاص از سوئی با عناصرتشکیل دهنده جامعه بیشترآشنا شده ومیزان ظرفیت وسبک بهره وری آنها  بشناسیم وبشناسانیم واز سوی دیگربا تفکر ترکیبی آگاهیها وتوانائی های خودمان درطول طول وعرض هریک از مفاهیم  مورد نظر – پیش فرض چگونگی رسیدن به یک کارکرد مطلوب را هماهنگ وتجربه کرده وبه تصویر منسجم عملی برسانیم .

تمرکز بر مجموعه دارنده ظرفیت تعامل دراین پروسه(مردم، نماینده مجلس، امام جمعه  فرماندار وسایر مسئولین شهرستانی استانی وکشوری نخبه ها وفعالان همه ی عرصه های اجتماعی…)و همچنین شناسائی وشناساندن و تمرکزمطالعاتی برعناصر تشکیل دهنده زیر درجامعه به اضافه منابع مادی مان ضامن وپیوند تحقق خواسته هایمان می تواند باشد.

عناصر و اجزاء  اصلی شکل دهنده  جامعه :

۱)      نظام فرهنگی؛مجموعه ی ازایده ها –ارزشها- اعتقادات – باورهای جمعی و… که افراد از گذشته و حال، فرا گرفته بمنظور آینده بهترتوسعه ی  آنرا  دنبال می کنند.

۲)      نظام شخصیتی؛ دربرگیرنده روابط متقابل فرد وساخت جامعه است

۳)      نظام اجتماعی؛مجموعه ی پیوسته ازروابط دوطرفه میان انسانها و قوانین جاکم براین روابط به کمک ابزار” زبان”است که در نهادهائی مانند: خانواده،آموزش وغیره تبلور می یابد که پاسخگوئی به نیازهای  اجتماعی ، عاطفی، روانی را تسهیل ومیسر می کنند.

۴)      نظام سیاسی؛ مجموعه ی از روابط حاکم میان  حکومت ، دولت  ومردم با تکیه بر سه  عنصر  قانون اساسی،  قدرت  و  اقتدار که بمنظور حفظ نظم وامنیت و تولید و توزیع  عدالت ورفاه برای شهروند در جامعه سازمان یافته است.

۵)      نظام اقتصادی،شبکه ی روابط  مردم در فرایند تولید عرضه و تقاضا  با پشتوانه ی طبیعت به وسیله ی دو عنصر کار وابزار و نیز قوانین مرتبط  در برآورده کردن نیازهای انسان دراین حوزه  وسیع و….

در بعد تحلیلی و نظری هرکدام از موارد مذکور قابل تجزیه و تفکیک بوده  در عین حال که شعاع های متنوع یک منشور زندگی فعال در یک جامعه هستند و کثرت دارند حکایت از کالبدی واحد  دارند و مکمل یکدیگرند و در یک روند همسو می توانند کارکرد مطلوبی را نهادینه کرده و ارائه دهند و باید گفت: جامعه ی پویا  آینده گرا می نامند؛ که همیشه عناصر نو و تازه درجریان تحرک آن پدیدار است و تازگی مداوم و تکامل با حرکت به سوی کمال و اعتلای معنوی و مادی است  بنحوی که رشد مرحله به مرحله در آن لمس و حس شود.

هرچند جامعه وانسان از یکدیگر جدائی ناپذیرند ولی گاهی نمودار رشد این دو مقوله  بصورت دائم با هم هماهنگ نیست یعنی بعضی اوقات نمودار جامعه که بسوی  رشد شتاب می گیرد روح های ضعیفی وجود دارند که این شتاب را کند یا متوقف  می کنند- وبر عکس آن در جوامعی که منحنی  منفی رشد در آن آشکار است روح های بزرگ و انسانهای متعالی بسیاری وجود دارند.

ولی با همه ی این اوصاف هرگاه جامعه ی اشتیاق و رغبت به فکر کردن داشته باشد و راه اندیشیدن، برای طرح »منطقی علمی وحقوقی « مطالبات خود را بیاموزد و بداند و بتواند این سه موضوع را قاعده و سرفصل  پیگری خواسته هایش داشته باشد  می تواند همپای سایر جوامع  به حکم بینش گسترده و تحلیل و تجربه و تلاش یکپارچه احساس خوشبختی کند و هیچگاه افسوس فرصت های از دست رفته را نخواهد خورد و همواره مطمئن در برابر چالش های پیش رو ظاهر خواهد بود و اینگونه تحول سازنده را در همه ی ابعاد جامعه ی مطلوب  در دسترس خواهد دید و در این حال قبل از پرداختن به بخش های بعدی باید پرسید  نقطه ی شروع کدام است وکجاست؟

منابع در بخش پایانی معرفی می شود.