بروز شده در : چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 11:07 بعد از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 6231
تعداد نظرات:بدون نظر
تاریخ انتشار:پنجشنبه 24 مهر 93 7:10 ق.ظ

افکار نیوز

کاپیتان تیم ملی راننده تاکسی !!

«شما لطف دارید. ان‌شاءا… می‌بریم. تمام دلخوشی ما خوشحالی شماست. قابل نداره. چند نفر؟ میشه یه تومن…» به گزارش ثلاث و به نقل از افکارنیوز، این واژگان و جملات روزمره مردانی چون غلامرضا فتح‌آبادی، مجید سبزی، اکبر افتخاری، محمدحسین ضیایی، وحید قلیچ و حتی حسین مسگر‌ساروی است. کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران. مردانی که هر […]

«شما لطف دارید. ان‌شاءا… می‌بریم. تمام دلخوشی ما خوشحالی شماست. قابل نداره. چند نفر؟ میشه یه تومن…»
روزی که کاپیتان تیم ملی راننده تاکسی بود!

به گزارش ثلاث و به نقل از افکارنیوز، این واژگان و جملات روزمره مردانی چون غلامرضا فتح‌آبادی، مجید سبزی، اکبر افتخاری، محمدحسین ضیایی، وحید قلیچ و حتی حسین مسگر‌ساروی است. کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران. مردانی که هر یک ستارگان باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس بودند. آن روزها فوتبال به جای پول عشق داشت و در کنارش هرکس باید راهی برای درآمد و امرارمعاش پیدا می‌کرد. خیلی‌ها نشستند پشت فرمان تاکسی و صبح تا شب هم کار می‌کردند، هم تمرین و آن نمایش‌ها و افتخارآفرینی‌ها نیز نشانه هنر و غیرت‌شان بود حالا… بی‌خیال مقایسه!

آری روزگاری نه‌چندان دور حسین مسگرساروی کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران روزی صدبار همچون غلام فتح‌آبادی و قلیچ و بقیه دست‌های خود را برای پنج زار و یک تومن به سوی مردمی که از جنس خودشان بودند، دراز می‌کرد و با شرافت هر چه تمام‌تر لقمه‌ نانی حلال بر سر سفره خانواده می‌برد. راننده تاکسی شدن ستارگان دیروز فوتبال ما دلایل گوناگونی داشت. عده‌ای باتوجه به تمرینات گاه و بی‌گاه فوتبالیست‌های دهه ۵۰ و ۶۰ ترجیح می‌دادند با خرید یا رانندگی یک تاکسی عملاً اختیار زمان را در دست خود بگیرند تا هر وقت خواستند به تمرین و بازی بپردازند و نیاز به مرخصی گرفتن از دیگران نداشته باشند.

این گروه از ستارگان دیروز فوتبال که همگی از بزرگان تیم‌های خود بودند، در همین ارتباط روزانه با مردم خود را از آنان دیده و پاسخگو بودند و همین دلیلی می‌شد برای دیدن علاقه مردم و درک اهمیت کارشان. پس با تمام وجود در زمین می‌جنگیدند به خاطر شادی دیگران. آیا امروز کسی که در مازاراتی نشسته می‌داند مردم چطور فکر می‌کنند؟ چه می‌خواهند؟ بعد از باخت تیم ملی یا باشگاه چه حالی پیدا می‌کنند؟ هرگز! باخت‌های سریالی تیم‌های ملی و ضعف آبی و قرمز همگی شاید دلیلی برای همین دوری فوتبالیست‌ها از مردم است. مردمی که صاحبان اصلی فوتبال و تیم‌ها هستند و بدون آنها چرخ فوتبال نمی‌چرخد. این مردم در ویلاهای لواسان و کاخ‌های شمال شهر نیستند. آنها هزار سرگرمی بهتر از فوتبال دارند! فوتبال مال پابرهنه‌ها و جنوب‌شهری‌هاست و فوتبالیست امروزی در برج‌های شمال و مازاراتی و بنز، پایش را هرگز از ونک پایین‌تر نمی‌گذارد!

نظرات

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن