بروز شده در : پنجشنبه 30 فروردین 1403 ساعت 10:46 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 7532
تعداد نظرات:۱۲ دیدگاه
تاریخ انتشار:شنبه 17 آبان 93 7:58 ق.ظ

محرم در بردستان

محرم نخستین ماه از ماههای دوازده گانه ی سال قمری و یکی از ماههای چهارگانه ی حرام،محرم الحرام که به روزگار جاهلیت ،نبرد و کارزار در آن حرام بوده است. با فرا رسیدن اول محرم سال عربی آغاز می شود.

محرم در بردستان

محرم نخستین ماه از ماههای دوازده گانه ی سال قمری و یکی از ماههای چهارگانه ی حرام،محرم الحرام که به روزگار جاهلیت ،نبرد و کارزار در آن حرام بوده است. با فرا رسیدن اول محرم سال عربی آغاز می شود.(۱)

چرا عرب محرم را اول سال انتخاب کرد؟

آنچه معروف است بنابر نقل ابو هلال عسکری این است که عرب اول محرم را به عنوان آغاز سال هجری اتخاذ کردند،زیرا معتقد بودند که کشتی نوح (ع) در آن هنگام بر کوه جودی پهلو گرفت و از آنجا که تقویم عربی بر اساس گردش ماه به دور زمین است روز مهم عرب از اول غروب خورشید آغاز می شود،زیرا رؤیت هلال در اول شب رخ می دهد.(۲)

اگربا دقت به تاریخ سنن و امت گذشته نگاه شود،مشاهده می گردد که روزهای این ماه خود از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده اند. از جمله اینکه یهودیان روز دهم محرم (روز عاشورا) روزه می گیرند زیرا معتقدند که موسی(ع) بر فرعون در این روز غالب و پیروز شده است. لذا به پاس این پیروزی روزه می گیرند.«در زمان جاهلیت نیز طایفه ی قریش روز عاشورا نیز روزه می گرفتند و از کتاب مصباح عًلمنیر نقل شده است که مسیحیان  روز عاشورا گرامی می داشته اند.»(۳)

محرم و عاشورا بعد از اسلام

مسلمین قبل از واقعه ی کربلا و شهادت امام حسین(ع) نیز به ماه محرم و روز دهم آن اهمیت و ارزش ویژه ای قائل بوده اند.وتا قبل از وجوب روزه ی ماه مبارک رمضان ،مسلمین به امر پیامبر(ص) روزه می گرفتند.

ازجمله از ابن عباس نقل شده که می گفت با یهودیان (در روزه روز عاشورا)مخالفت کنید هم نهم را روزه بگیرید و هم دهم را تا معلوم باشد این روزه ، روزه ی آنان نیست. از رسول خدا(ص) نقل شده است «که هرکس یک روز از ماه محرم را روزه بدارد به اندازه ی سی روز پاداش یابد.» و از آن حضرت نقل شده است که ایشان به فردی فرمود: اگر خواستی پس از ماه رمضان روزه بداری در ماه محرم روزه بدار که خداوند در این ماه توبه گروهی را قبول کرده از توبه جمع دیگر نیز در آن قبول فرماید.و از امام سجاد (ع) نقل شده است که می فرماید:در روز اول محرم حضرت زکریا از خداوند حاجت خود را درخواست نمود و به اجابت رسید. روز اول این ماه ادریس به بهشت رفت و روز سوم آن نجات یوسف از چاه بود. و روزه ی آن مستحب است.

محرم و عاشورا بعد از واقعه ی کربلا

آنچه مهم است بعد از واقعه ی کربلا و شهادت امام حسین(ع) مسلمین به این ماه و روزهای آن نگاهی ویژه داشتند از جمله اینکه شادی ایام این ماه تبدیل به حزن و اندوه گردید. و قلوب شکسته و چشمها اشک بار شد و بر بام خانه ها بیرق عزا به اهتزاز در آمد و در کنار مسجدها، عزاخانه، حسینیه و تکیه گاه احداث گردید. و تعزیه نیز در ردیف نمایش و تئاتر قرار گرفت. محرم و صفر اوج برپایی تعزیه در جهان تشیع گردید.

«ابراهیم ابن محمود از حضرت رضا(ع) روایت کرده: محرم ماهی بود که در جاهلیت جنگ را در آن حرام می دانستند ولی این مردم خون ما را در آن حلال دانستند و حرمت ما را هتک نمودند و زنان و کودکان ما را در این روز اسیر کردند و خیمه های ما را آتش زدند و غارت کردند. و حرمت پیغمبر را رعایت ننمودند. روز حسین (ع) دیدگان ما را مجروح و اشک ما را ریزان و عزیز ما را در سرزمین کربلا ذلیل ساخت و برای همیشه مصیبت و محنت را برای ما بجای نهاد،باید گریه کنندگان بر مثل حسین بگریند که گریه بر آن حضرت گناهان بزرگ را محو و نابود می سازد.»و« فرمود که پدرم (امام کاظم(ع)) چون ماه محرم فرا می رسید کسی او را خندان نمی دید. و چون روز دهم می شد آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه ی او بود و می فرمود:در این روز حسین(ع) به قتل رسید. درود خدا بر او باد.»

بعد ازواقعه ی کربلا و شهادت امام حسین (ع)ویارانش درتمامی بلاد اسلامی به ویژه بلاد شیعه نشین برای نکوداشت این روزعظیم و حزن انگیز برنامه ها ومراسماتی برگزار شد.همه ی ائمه ی (ع) ازامام سجاد(ع)تا حضرت مهدی (عج) برای عظمت بخشیدن به این روز سفارشات ویژه صادر فرمودند وبه شکلی با رفتار وعمل خود شیعیان و پیروان خود را برای گرامی داشت وبقاء یاد کشتگان کربلا والگوبخشی والگو پذیری ازانان تشویق وترغیب نمودند . زیارت وارث زیارت ناحیه شریفعه_زیارت عاشورا وهزاران کلمات گوهربارآن بزرگوارگویای این واقعیت است که عاشورا ومحرم باید زنده بماند چون مانایی شیعه مرهون عاشورا وعاشوریان است.

محرم وعاشورا درایران

«تعداد بسیاری ازجهانگردان خارجی وسیّاحان درنوشته ها وسفرنامه هایشان اشاراتی به مراسم بزرگداشت واقعه ی کربلا درده روز اول ماه محرم درعصرصفوی وقاجارنموده اند نوشته های آنان دربرخی موارد شامل جزئیات ریزودقیق این مراسم و نمایش های اندوه شیعیان برستمی که به اهل بیت شده است  و در یک کلام هرچه نماد مذهبی عامیانه شیعه است دراین مراسم به صراحت ابراز می شود . شوروهیجان عزاداران در روز عاشورا که روز دهم است زمانی که خون ازبدن زنجیرزنان خارج می شود به اوج خود می رسد.»(۴)

مراسم عزاداری قبل ازحکومت صفویان بصورت روضه خوانی ومرثیه سرایی بوده و مردم درحسینه ها ومساجد جمع شده اند وازمصائب اهل­بیت(ع) مطالبی توسط فرد عالم و زاهدی عنوان، دیگران اشک ماتم می ریختند اما با حضور سلسه­ی صفوی وارادت قلبی آن ها به خاندان عصمت وطهارت بویژه سرور آزادگان امام حسین (ع)عزاداری محرم وعاشورا شکل دیگری به خود گرفت. علاوه برذکر مصائب آن بزرگوار، بحث سینه زنی، زنجیرزنی، قمه زنی وتعزیه نیز به مراسمات افزوده شد. بهتراست بگوییم که هنروهنرنمایی هنرمندان همه ی قرون، توانست دوام وگسترش این مراسم در بین مردم ایران تابان تر کند.لازم به توضیح است که عزاداری امام حسین (ع) هرچند  از ناحیه حکومت های قبل مورد تایید و تقویت قرارگرفته بوده  ولیکن دربرخی اززمانها نیز مورد هجوم و بی مهری قرار گرفته است.« بعد از دوران سلطنت ناصرالدین شاه وسیله ی تبلیغاتی مراسم عاشورا که نمایش دراماتیک حادثه ی کربلا بود سمت و جهتی ضد حکومتی به خویش گرفت. مخالفان اپوزیسیون رژیم و سایر مشروطه خواهان ازاین ابزاربرای تبلیغات عقاید خویش استفاده می کردند. و درسال ۱۹۳۵ رضا شاه پهلوی این مراسم را ممنوع کرد ولی این مراسم کاملا محو و ناپدید نشد بلکه درروستاها به حیات خویش ادامه داد.»(۵). درسال ۱۳۵۷با اوج گیری انقلاب اسلامی و مبارزه حق طلبانه مردم ایران با رژیم محمدرضا شاه پهلوی، انقلابیون با استفاده ازحسینه ها و دسته جات عزاداری و حماسه حسینی توانستند بساط حکومت شاهنشاهی جمع کنند هرچند که به مدت یک هفته حسینیه ها و تکایا تعطیل گردید اما رژیم نتوانست درمقابل خواست مردم استقامت کند، مجبورشد جهت ادامه فعالیت های مذهبی دستورات لازم صادرکند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز نظام مقدس جمهوری اسلامی توانسته است از این فضای معنوی  به نحو مطلوب و شایسته استفاده کند. اوج این بهره برداری مناسب، هشت سال دفاع مقدس است . که خطباء و وعاظ توانستند با استفاده از شخصیتهای حماسی حادثه ی کربلا و الگوپذیری جوانان، جنگ را به نحو شایسته به پایان برسانند.هرچند که دردهه اول انقلاب مردم گرایش کمتری به تعزیه داشتند  وتلاش حکومت براین بود که به واقعه کربلا به یک نماد حماسی نگاه شود.وحتی اشعار و ذکرمصائب همه گویای آن حماسه عظیم بود. اما به مرور زمان دسته­جات عزاداری با استفاده ازابزار هنر وهنرنمایی خیل عظیم هنرمندان، تعزیه باز به دروان حکومت صفوی نزدیک شده وکم کم حتی گرایش های خرافی نیز به آن افزوده گردیده است. که دراین سالها مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای دردیدار با وعاظ و روحانیون و مداحان اهل بیت (ع) موارد مهمی گوشزد نموده اند که امید است مورد توجه ویژه قرارگیرد.

محرم وعاشورا در بردستان

مردم بردستان نیز همانند مردم ایران دردوران های مختلف نسبت به پاس داشت این حماسه تاریخی اقداماتی انجام داده اند. هرچند از شروع فعالیت ها وعزاداری حسینی تاریخ دقیقی وجود ندار ولیکن با حدس می توان پذیرفت که با ورود سید جلیل القدر امام زاده سید جمال الدین درقرن سوم درسال ۳۸۰ هجری قمری باید رسما عزاداری حسینی دراین دیار برپا شده باشد. هرچند با توجه به ارتباطات این دیار با مردم حاشیه های جنوبی خلیج فارس و ارتباط با کشور عراق از طریق بصره به صورت غیر رسمی فعالیتهایی صورت گرفته شده است. وجود امام زادگان چون سید جمالدین _ سید ابراهیم_ بی بی دختران_ سید بهزاد_ سید ضیاء الدین _همچنین قبور پیرمرادانی چون شیخ زاید- شیخ عبدالله انصاری پیر نجف ( پیر کووری ) پیر زایرحسن زایر حاجی . خود گویای ارادتمندی این دیار به خاندان عصمت وطهارت بوده وقبرشهیدون درضلع غربی باغ حاجی یحیی (باغ سید بهزاد ) نماد خواست قلبی و مبارزه با مخالفین آنها بوده است که نیاز بیشتربه تحقیق وپژوهش دارد.

اینجانب توجه کردم که از آبا واجداد ما ، با همه ی خلوص نیتی که به خاندان عصمت وطهارت داشته اند چیزی در تاریخ کتبی درج نگردیده است. سالخوردگان امروز ما چون دیگران خواهند رفت و نامی و ذکری از این مراسم معنوی و حماسی  به میان نخواهد آمد و چون گذشته محو خواهد شد. لذا برآن شدم تا با کمک تعدادی ازشخصیت های حاضر و مطلعین، مطالبی تهیه  وبه سمع و نظر خوانندگان برسانم هرچند اقرار دارم که  ناقص می باشد اما شروع وآغاز یک حرکت، خود نعمتی است که دیگران درتکمیل آن خواهند کوشید وشکرحق را بجای خواهند آورد . محرم در بردستان با چند بخش مجزا با توضیحاتی به شرح زیر عنوان میگردد:

۱٫حسینه ها

درگویش مردم بردستان به حسینه، ماتم گفته میشود.ازنام آن مشخص است که مکان الم وحزن میباشد .به اقرار همه­ی مطلعین حسینه اعظم بردستان ،ازقدیمی ترین حسینیه ها درجنوب کشورمی باشد. و با احداث مسجد جامع در قرون اولیه اسلام وحضور مردم ولایت مدار این دیار، خودبه خود با احداث ساختمانی جهت ارادت قلبی به ساحت مقدس امام حسین (ع) به نمایش گذاشته اند ودر کنار آن نیز برای خواهران  حسینه ای جداگانه تأسیس نموده اند ،که معروف به حسینیه حاجیه شهرو در محله سادات بردستان می باشد. سالهای سال ، قبل از احداث حسینه،در دیگر ابادیهای اطراف ، حسینیه اعظم خود پذیرای خیل عاشقان حسینی بوده است. مردم اهالی بنک، دوراهک، کنگان، ریز وروستاهای اطراف، همه ی شبها درجمع بزرگ عزاداران حسینی در بردستان حظور داشته اند. حسینه ی فعلی سومین ساختمانی است که  تجدید بنا گردیده است.

۲-بانی های حسینیه اعظم : ( بانی کسی است که مسئولیت اداره حسینه ی درطول سال برعهده داشته است)

۱- سید علیرضا گپ( ازاجدادمرحوم میر محمد رفیع موسوی کراماتی )

۲- سید عبدالرضا( پدرمرحوم حاج سید ابولقاسم پوزش)

۳- سید اکبر( پدرسید اسدالله کراماتی)

۴- سید عبدالله (پدرحاج سید حسن کراماتی)

۵- مرحوم میر احمد محمودی

۶- حاج سید اسدالله کراماتی (ازسال۱۳۵۵تاکنون عهده دار این سمت می باشد)

۳- وعاظ و آخوندها

درگویش مردم بردستان تا قبل ازانقلاب  به هر شخصیتی که بالای منبر می رفت آخوند وملا می گفتند و از لفظ روحانی و حاج آقا استفاده نمی شد وبه مجالس عزاداری نیز (خوندنی )می گفتند وهنوز هم سال خوردگان نیز لفظ خوندنی بکا رمی برند هرچند روضه خوانی نیز بعدها رواج پیدا کرد.ملاها وآخوندها اشخاص زیرمی باشند:

۱ – مرحوم  سید عبدالرضا( پدرمرحوم حاج سید ابولقاسم پوزش)

۲- مرحوم سید فخری

۳- مرحوم بوالعیش

۴- مرحوم ملا حسین ذاکری (ساکن حرج فال )

۵- حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدمحمد کراماتی که نزدیک به نیم قرن، مسئولیت ارشاد و هدایت مردم برعهده دارند و ازسادات محترم فال ازتوابع استان فارس بوده ولی اصالتا از سادات بردستان می باشد.

۶- مرحوم سید موسی موسوی مُهری

۴- ذکر پشت بام

در دوران گذشته برای اطلاع رسانی مردم و اعلام شروع رسمی عزاداری در ماتم(حسینیه)افرادی پشت بام حسینیه رفته وذکر می گرفتند.ذاکر معروف پشت بام،مرحوم مشهدی حسین عبدااله نودین(جد مادری خلیل غلامپور)می باشد.نقل است وقتی ذکر می گفت صدایش تا بنک،دیّر وباغ عالی می رسید واین برنامه تا شب پنجم محرم ادامه داشت.

ذکر پشت بام به این شرح است:

حسینم وا حسینم وا حسینا                    تعالو للعزا نبکی حسینا

به هر جا می شود ذکر حسین راست       جناب مادرش زهرا در آنجاست

بنال ای بلبل شیدای زینب                 خبر داری تو از سودای زینب

یا امام یا امام یا امام،یا غریب یا غریب یا غریب،یا شهید یا شهید یا شهید

هربیتی که توسط ذاکر خوانده می شد ده نفر از افراد که با ایشان همراهی می کردند نیز جواب می دادند.

۵- کتاب روضه

در بردستان رسم است که قبل از آغاز رسمی مجلس عزاداری و برای آماده کردن عزاداران جهت ذکر مصائب شهدای کربلا، فردی به عنوان روضه خوان از کتاب روضه الشهدا وقایع کربلا را هر روز ویژه ی یکی از شهدا می خواند و مردم با شنیدن صدای آن به طرف حسینیه حرکت کرده و جمع می شوند. روضه خوان های گذشته ی این دیار عبارت بودند:

– مرحوم زایر حسن زایرحاجی(پدر بزرگ عباس زبیری)

– مرحوم مشهدی غلام آزادی

– مرحوم حاج سلمان عبدی

– حاج عباس عباسی(ایشان در قید حیات بوده و هم اکنون نیز ماههای محرم و صفر کتاب روضه می خوانند.

۶- زمین بگیر(ذکر پا منبری)

یکی دیگر از برنامه های عزاداری در بردستان، ذکر پامنبری(زمین بگیر) است از چند نفر از مطلعین و سالخوردگان پرسیدم که چرا در بردستان گفته می شود زمین بگیر؟ جوابی دریافت نکردم، احساس من این است که این جمله شاید«اجازه بگیر» است. زیرا آخوند یا مرثیه خوان می خواهد بالای منبر پیامبر(ص) برود و به شکلی باید از ساحت مقدس پیامبر و اولیاء خدا اجازه بگیرد.و چون قداست منبر بر هیچکس پوشیده نیست ؛ حفظ حرمت آن بر همه واجب است. تعداد ۱۰-۱۵ نفر به صورت نیم دایره اطراف منبر نشسته و ذکر پا منبری اجرا می نمایند.ذکر آن عبارت است از:

برخوان غم چه عالمیان را سلاح زدند                 اول سلاح به سلسله ی انبیا زدند

نوبت به اولیا چه رسید، آسمان تپید                    زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند

آخ یا حسین(ع)

ذاکران پای منبری گذشته افراد زیر تشکیل می دادند و چند نفر از نوجوانان نیز با آنها همراهی می کردند:

– مرحوم مشهدی حسن عبدالعلی اندرز

– مرحوم زایر میرزا مبدائی

– مرحوم حاجی قنبر کاظمی

– مرحوم مشهدی محمد

– مرحوم عبدالله علی حسن زلده

– مرحوم حاج سلمان عبدی

– مرحوم حاج حسین رسولی

– مرحوم مشهدی محمد مبدائی

– حاجی عبدالعلی اندرز

– حاج گرگعلی شاهدی

-فتح الله عندلیب

– رضا شاهدی

  1. مرثیه نوحه خوانی

نوای غم انگیز مرثیه خوان، به مجلس عزاداری شور دیگری می دهد ، مرثیه خوان با استفاده از وقایع عاشورا و شخصیت های مهم سعی دارد اشعار خود را به تناسب آن روز انتخاب کند، مثلا روز اول محرم بحث هلال ماه ، حرکت امام از مدینه و دومین روز آن مربوط به مسلم ابن عقیل(ع) و سومین روز بحث ورود امام به کربلا و اوج آن، روز تاسوعا است که متعلق به حضرت عباس می باشد و مرثیه خوان چنان جلسه را هیجانی می کنند که در اذهان همیشه ماناست . نقش مرحوم مشهدی غلام آزادی در این روز و ایستادن بالای منبر و خواندن شعر حماسی  در ارتباط با ابوالفضل (ع) تا هنوز نقل مجالس عزای حسینی در بردستان می باشد.مرثیه خوان های گذشته افراد زیر بوده اند:

– مرحوم میر محمد رفیع کراماتی

– مرحوم سید محمد کراماتی (پدر سید جمال)

– مرحوم سید حسین سید عبدالله کراماتی

– مرحوم مشهدی غلام آزادی

– مرحوم حاج سلمان عبدی

– مرحوم محمد مبدائی

-فتح الله عندلیب

– حسین دوراهکی

  1. نوحه خوانی( قدی و دایره ای داخل حسینیه)

در بردستان رسم بر این بوده است که این بخش را شب ها انجام می گرفت و داخل حسینیه قبل از شروع رسمی وعظ و روضه ی آخوند، اجرا می شده است. هرچند تاریخ دقیق این شیوه ی عزاداری در بردستان وجود ندارد ولی همه معتقدند که قبلا شیوه ی پامنبری بوده است ولی نسل جوان آن دوران مثل مرحوم سید محمد کراماتی( سید محد)، مرحوم مشهدی غلامحسین خیراندیش و سید علی پوزش در سنه ی ۱۳۳۴ از بحرین به اینجا منتقل می نمایند. و در رأس همه ی نوحه خوان ها نقش مرحوم سید میر محمدرفیع موسوی کراماتی باید از یاد نرود.  اگر مرحوم بخشی کردی زاده در بوشهر دارای سبک  خاص خودش می باشد باید اذهان کرد که مرحوم میرمحمدرفیع دارای  سبکی خاص بوده  ولی کمتر به آن پرداخته شده است.نوحه خوان های این بخش اشخاص زیر بوده اند:

– مرحوم سید ابوالقاسم پوزش

– مرحوم سید محمد کراماتی(سیدمحد)

– مرحوم میرمحمد رفیع موسوی کراماتی

– مرحوم مشهدی غلام آزادی

– مرحوم نامدار ناتوان

– مرحوم رمضان مکاریان

  1. سینه ی گروهی بیرون از حسینیه

یکی دیگر از شیوه های عزاداری این بوده که قبل از شروع برنامه ی رسمی در حسینیه(ماتم) زن ومرد، پیروجوان در قالب دو گروه مردانه و زنانه قرار گرفته و از شب چهارم تا سیزدهم محرم به صورت هیأت سینه زنی بر سر قبور امام زادگان و مقبره های بزرگان می رفتند و معتقد بودند که اهل زمین(جنیان) نیز در عزاداری و سینه زنی با آنها همراهی می کنند،لذا آغاز کار برسر قبر سیدجلیل القدر سید ابراهیم در مسجد جامع حضور می یافتند  و ضمن زیارت و فاتحه به اهل قبورذکری از مصائب امام حسین (ع) خوانده می شد و بعد به حسینیه می رفتند. این برنامه تا شب عاشورا بر قبور دیگر امامزادگان و بزرگان برگزار می شده است.

  1. زنجیر زنی

مراسم زنجیر زنی فعلی تشابه زیادی به زنجیر زنی اکثر مناطق ایران دارد ولی مرحوم سید محمدرفیع موسوی کراماتی نقل می کند که قبلا زنجیر زنی به شکل فعلی نبوده بلکه تعداد چند زنجیر در حسینیه وجود داشته و هنگام سینه زنی، زنجیر زنان در بین صف سینه زنان به صورت ایستاده اجرا می کردند و همراه با نوحه خوان و ریتم سینه ی سینه زنان زنجیر می زدند. ولی شکل زنجیر زنی فعلی بردستان برمی گردد به حضور جوانانی چون مرحوم سید علی پوزش،سید محمد کراماتی و خلیل اسدی( حاجی کمال) در بحرین و اقتباس از نوع برنامه ی آنها در این دیار نیز مراسم زنجیر زنی اجرا کردند.نوحه خوان های مراسم زنجیر زنی افراد زیر بوده اند:

– مرحوم سید محمد کراماتی

– مرحوم سید عبدالله کراماتی

– مرحوم خلیل اسدی

– مرحوم سید حسین کراماتی

– مرحوم سید احمد پوزش

– مرحوم نامدار ناتوان

– حسن ناتوان

مسئولیت و اداره ی مراسم زنجیر زنی در گذشته بر عهده ی مرحوم سید علی پوزش بوده است.در مراسم زنجیر زنی شخصیت های برجسته ی محل، جلودار دسته های زنجیر زنی بوده اند که می توان به افراد زیر اشاره کرد:

– مرحوم مشهدی غلامحسین اندرواژ(خیر اندیش)

– مرحوم عبدالله علی حسن زاده

– مرحوم مشهدی قاسم مهدی(عباسی)

– مرحوم حاج حسین رسولی

-مرحوم علی زبیری

– حاج مختار ناظمیان فرد

– حاج علی محسین زارعی

در این سال ها هیأت ابوالفضل(ع) و هیأت علی اکبر با شیوه های جدید برنامه ی زنجیر زنی با شکوه خاصی برگزار می کنند.

  1. عَلم گردانی

مراسم عَلم گردانی یکی از قدیمی ترین مراسمات عزاداری ماه محرم در بردستان بوده است و قدمت آن معلوم نیست ،زیرا چوب عًلم در زمان های خیلی دور از بمبئی هند آورده بودند و مرحوم میرمحمدرفیع موسوی کراماتی نقل می کند که این چوب از سید علیرضا بزرگ ،به ما ارث رسیده است عَلم در منزل مرحوم میرمحمدرفیع درست می شد.آنگاه از روز دوم محرم صبحها و عصرها به خانه های محل می بردند و از روز ششم محرم به اطراف ،از جمله دیّر،دوراهک،بنک ،جمرک ،راهدارو کنگان برده می شد و عَلم بردستان بخاطر سادات محل و قدیمی بودن این رسم عزاداری از قداست ویژه ای برخوردار بود. و شعر همراهی عَلم با نوای خاص از اشعار مرحوم محتشم کاشانی از جمله«کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا و باز این چه شورشی است که در خلق عالم است» استفاده می شده است.گروه علمدار در هر خانه ای که می رسیدند صاحب خانه هدیه ای نثار عَلم می کرد. دور تا دور علم تکه های پارچه ی سبز،سیاه،و قرمز بسته شده بود و برای صاحب خانه بند عَلم داده می شد وصاحب خانه نیز تکه ای پارچه هدیه می کرد.سرپنجه عَلم شفابخش امراض مردم بود .عَلم گردان،عَلم را پایین آورده وتوسط یک شخصیت خاص آب بر روی سر پنجه ریخته می شد وبه صاحب خانه می دادند تا برای شفا بخشی مریضان خود از ساحت مقدس علمدار کربلا استمداد بطلبند. همراهان عَلم علاوه بر مرحوم میرمحمدرفیع و جمعی از سادات ،افراد زیر نیز حضور داشته و نوحه خوانی می کردند.

– مرحوم زایر میرزا حاجی احمد

– مرحوم یحیی اندرخور

– مرحوم حاج محمد حسین زبیری

– مرحوم حاج سلمان عبدی

– مرحوم بلال زایر حاجی (پدر عباس زبیری)

– مرحوم حاجی درویش (عمرانی) علم گردان

– عبدالله مدویی                        علم گردان

– حاج عبدالعلی اندرز

۱۲-عروسی حضرت قاسم(ع)

حضرت قاسم (ع) فرزند ارشد امام حسن(ع)است.در واقعه کربلا حضور داشته و شهید شده است.به نقل  برخی از مورخین هر چند که سندیت ندارد امام حسین(ع) دخترش فاطمه را به عقد ایشان در می آورد وبه صورت ظاهر جهت عمل کردن به وصیت برادرش مراسم عروسی نیز در کربلا برپا می کند.در گذشته ها رسم بود شب هفتم،که متعلق به حضرت قاسم(ع)می باشد در ماتم(حسینیه)حجله سبز برپا می کردند.حنا درست کرده و آینه و قرآن می گذاشتند،زن ومرد کنار آن عزاداری می کردند  زنان بیت می خواندند ،قل می دادند و انتهای قل دادن، فریاد و جیغ می زدند و در این عروسی خود را شریک می دانستند.

  1. آب کشان

در گذشته های دور و امروز خدمت کردن در عزا خانه ی امام حسین(ع) از ثواب بسیار زیادی برخوردار بوده و هرکس که خدمتی انجام می داد خود را نوکر عزاداران قلمداد می کرد و اجر خودش را از امام می خواست. اما مراسم سقایی و آب رسانی آن هم از فاصله ی چند کیلومتری در بردستان از قدیم الایام تا امروز سینه به سینه نقل و قول می شود. هرچند از گذشته ها اطلاعاتی بدست نیاوردم ولی از سال های ۱۳۱۰ تا ۱۳۴۴ از افراد آبکش به نیکی یاد می شود و عنوان می شود که از اول  تا ۱۵ محرم مسئولیت سقایی و آب رسانی بر عهده ی اشخاص زیر بوده است. آن ها تعدادی خمره جهت آب شرب و آب مصرفی در گوشه ای از حیاط حسینیه به این منظور جای داده بودند و شب و روز از چاههای دوتا و برزو با وسیله مخصوص (کَنتل) آب می آوردند.

– مرحوم حسن زایر عبدالحسین زائری

– مرحوم حسین مهدی(صالحی)

– عبدالعلی مهدی(صالحی)

و بعد از آن مرحومان، چند سالی آب رسانی و سقایی بر عهده ی مصطفی گلچمن بود.

  1. لایِ لایِ خوانی(لالایی لالایی)

این  برنامه ویژه ی شب عاشورا بوده است. بعد از اتمام جلسه ی رسمی و روضه خوانی توسط آخوند و بعد از حضور گروه سینه زنان بر قبور امام زادگان و پیرها و قبور اموات محل، مراسم لایِ لایِ بیاد علی اصغر(ع) امام حسین (ع) با نوای خاصی خوانده می شد. و زنان نیز پشت پرده با فریاد خاص و گریه و زاری، ذاکر لالایی خوان را همراهی می کردند. جا دارد از اشخاص زیر یاد شود:

– مرحوم عبدالله علی حسن زاده(پدر شهید حسن زاده)

– مرحوم حاج حسین رسولی

– گرگعلی شاهدی

– احمد بلغار(پدر شهید بلغار)

– رضا شاهدی

– مختار شاهدی

۱۵٫صبحدم

یکی از برنامه های شب عاشورا در بردستان مراسم صبحدم است. این مراسم حداقل یک ساعت قبل از اذان صبح روز عاشورا برگزار می شود. تعداد ۳۰ نفر از بزرگان و سادات شال عزا به گردن و کمر بسته و در دو دسته قرار می گرفتند و با خواندن اشعار خاص صبحدم، در حسینیه(ماتم) حرکت می کردند و جاهایی نیز ایستاده تا صبحدم خوان یک مرثیه ی ویژه بخواند.اشعار بلند صبحدم، تا اذان صبح خوانده می شد.بعد از سوی مرحوم سید ابوالقاسم پوزش که خود بهترین صبحدم خوان بود،به مؤذن معروف محل مرحوم حاج حسین رسولی می گفت تا اذان بگوید. جمعیت با شنیدن ذکر الله اکبر گریه و زاری بلند می کردند و حقا احساس می شد که امروز کنار سربازان و همراهان امام حسین (ع) در کربلا هستی. بعد از اتمام اذان آخوند حسینیه باید به ذکر مصیبت امام حسین بپردازد. جناب حجه الاسلام سید محمد کراماتی ذکر مصیبت قتل گاه و ورود شمر به قتل گاه و بریدن سر امام حسین (ع) میخواند. سنگ هم از این مصیبت عظمی آب می شد چه برسد به حاضرین در جلسه. باید بگویم ای کاش خلوص گذشته ها باز می گشت و همه خالصانه عزادار غریب کربلا می شدیم. ولی افسوس و صد افسوس.

صبحدم خوان های گذشته:

– مرحوم سید عبدالله کراماتی

– مرحوم سید ابوالقاسم پوزش

– رضا شاهدی

  1. آداب شخصی مردم در روز های تاسوعا و عاشورا

– در شب و روز عاشورا کسی از کفش و دمپایی استفاده نمی کرد.

– در روز عاشورا از صبحدم تا پایان تعزیه کسی آب و غذا نمی خورد.

– جویدن آدامس، سر و صورت تراشیدن، شانه کردن مو، عطر زدن و لباس نو پوشیدن برای مردان کراهت داشت.

– زنان تمامی زیور آلات خود را بیرون می آوردند.

– بپاس احترام خاندان پیامبر زنان شب عاشورا، موهای خود را پریشان کرده و تا شب دوازده محرم شانه نمی زدند و گیسو نمی بستند.

– کسی حمام نمی کرد.

– در غیر ماه محرم برای گرفتن حاجت از شهدای کربلا زنان نذر می کردند بدون چادر به حسینیه بروند.

– در عصر تاسوعا زنان فرزندان خود را زیر نان می کردند و تا هنوز نیز در بیت العباس این رسم بر پا می باشد.

– مردان و زنان فرزندان خود را در روز عاشورا نمی بوسیدند.

۱۷٫روز عاشورا

روز عاشورا روز سنگین و پر حزنی برای مردم بود ، کسی خنده نمی کرد، وقتی که به هم می رسیدند فقط سلام می کردند،حسینیه(ماتم) خیلی زودتر از روزهای دیگر باز می شد، همه ی مردم سیاه پوش بودند. خیل جمعیت بیش از روزهای دیگر بود. جاذبه ی روضه خوانی حجهالاسلام سید محمد کراماتی  و دیگر وعاظ و همچنین فضای معنوی حسینیه و تعزیه ی منحصر به فرد بردستان، علاوه بر حضور مردم بردستان از آبادی های دیگر، نیز در روز عاشورا حضور داشتند. مرحوم زارحسن زارحاجی بر خلاف روزهای گذشته، بر پله ی اول منبر می نشست و حداقل دوساعت و نیم با صدای خود کتاب روضه می خواند و جمعیت به طور کامل برای ذکر مصائب کربلا، بویژه چگونگی رزمیدن و جنگیدن و حماسه سرایی حسین ابن علی(ع)  و نحوه ی شهادت آن حضرت مردم را آماده می کرد. مرحوم زار حسن زار حاجی(زبیری) نحوه ی شهادت  یاران ابی عبدالله را بیان می کرد تا انجاییکه نوبت به سرور شهیدان برای عازم شدن به میدان می رسید. تا انجا که بیاد دارم مرحوم ملا حسین ذاکری و سرور عزیزم آقا سید محمد کراماتی با حالتی اندوه و غمگین از گوشه ی غربی حسینیه بلند شده و به سوی منبر حرکت می کردند و با گامهای آهسته ی خود قلوب مردم نیز آماده ی ذکر مصیبت شهادت مولا و سرور شهیدان می نمودند. نوجوان بودم وقتی آقا سید محمد کراماتی بر منبر قرار می گرفت اولین گریه کننده ی عزای امام غریبان خودشان بودند، و جمعیت نیز همراه ایشان به گریه و زاری می افتادند. آغاز کلام سید این بود:«عظّم الله اجورنا و اجورکم فی مصیبه  ابا عبدالله الحسین»احساسم بر این بود که الآن سقف حسینیه پایین می آید.حتی در دهه ی ۷۰ مرحوم احمد زیارتی فرماندار فقید شهرستان دیّر می گفت:  روز عاشورا، در بردستان واقعا عاشوراست و آقا سید محمد با گریه هایش به ماتم و غم عاشورا می افزاید. لذا همیشه روز عاشورا و شب یازده در بردستان حضور داشت. خداوند او را با شهدای کربلا محشور فرماید.

  1. تعزیه

لازم می دانم مختصری در ارتباط با تعزیه مطالبی عنوان کنم و بعدا به شرح مفصل آن بپردازم.«مراسم عاشورا که توسط صفویه آغاز شد موفقیت زیادی  در برداشت. افزایش و تکثیر دست نوشته ها و نسخه هایی که حاوی تعزیه و نقل وقایع شهادت امام حسین(ع) و سایر شهیدان این واقعه ی دردناک بود. بیانگر پویایی و دینامیسم این تئاتر مذهبی بود که در شهرها و روستاها گسترش  می یافت . این مراسم مردمی در شهرهای بزرگ توسط حاکمان و شاهان و شاهزادگان قاجار مورد حمایت و رهبری و هدایت قرارمی گرفت و حتی به این مراسم شکل و جهت داده و سازماندهی می کردند»(۶)

با توجه به مطالب فوق مشخص می گردد، تعزیه خود یک فعالیت هنری است که هم می تواند جنبه ی سازندگی وهم جنبه ی تخریبی داشته باشد،اما تعزیه در بردستان خود نماد سازندگی آن بوده است هرچند که در جاهایی اشکالاتی بر آن وارد است، مثل پوشیدن لباس زنان توسط مردان و پذیرفتن نقش شخصیت های مهمی چون حضرت زینب(س)، ام کلثوم، رباب، سکینه و دیگر زنان توسط مردان؛ که لازم است توسط هنرمندان این دیار تعزیه را بازسازی کرده و هرکس در نقش خود نقش آفرینی نماید. با بررسی هایی که صورت گرفته تعزیه در بردستان جدا از دیگر تعزیه های سایر شهرها و استان ها می باشد،چون تعزیه در دیگر جاها حالت حماسی داشته و جنگ ها و نبردهای بین یاران امام حسین(ع) ولشکر ابن سعد صورت می گیرد. ولی در این تعزیه وقایع بعد از شهادت به نمایش گذاشته می شود . جالب این است که تعزیه از حسینیه آغاز شده و به مسجد ختم می گردد؛ یعنی اینکه طراحان این تعزیه در دوران گذشته حسینیه را سرزمین کربلا و مسجد را، مسجد اموی حساب می کردند. دیالوگ های موجود در تعزیه بیشتر مکالماتی است که بین شمر وجمعی از اسراء کربلا صورت می گیرد. در این تعزیه امام سجاد(ع) به عنوان شخصیتی بیمار به نمایش گذاشته و حضرت زینب (س) آن شیر زن کربلا علاوه بر حمایت جانی از فرزند برادرش،مطیع امام عصر خود بوده و کاملا فرمانبردار امام زین العابدین می باشد.

در این تعزیه شمرنماد خشونت و کینه ورزی تمام، معرفی شده و بیشتر با آل علی (ع) مخالفت می ورزد و با خشونت خود خیمه ها را به آتش کشیده و اسراء را تا کوفه و شام همراهی می کند.در  تعزیه علاوه بر اسراء آل الله و شمرو سپاهیانش، جسم خون آلود حسین(ع) در یک نعش(جنازه) جای داده و همراه با اسراء در صحنه ی تعزیه به نمایش می گذارند. حاملان نعش چهار نفر سفید پوش بوده که آنها فرشتگان حامل جسم خونین حسین از فرش به عرش در عالم معنا می باشند. جالب است بدانید تا آنجاییکه من به یاد دارم افراد زیر در نعش خوابیده بودند که از نظر اجتماعی و شخصیت معنوی دارای ویژگی های خاص خود بوده اند. و ثمره ی این خوابیدن، پاداش شهادت نصیب آنها شد از جمله شهید سید محمد پوزش، شهید اصغر امینی، شهید یدالله امینی، شهید محمد اندرخور،شهید سید عبدالهادی موسوی کراماتی ،شهید احمد اندرز و جانبازمرحوم حاج حسین رسولی.

شیوه ی درست کردن نعش

فرد مورد نظر را در نعش خوابانده و پاهای آن را بالای نعش قرار می دادند و قبای ویژه بر او می پوشاندند. دستهایش را به هم گره کرده بر سینه اش می چسبانند ،بعد به جای سر، تکه چوبی تراشیده و عوض گردن بالای تن قرار می دادند. یک کبوتر خون آلود پاهایش را بسته و در قسمت بالای سر جای می گرفت. هر بیننده ای این حالت را می دید علاوه بر اینکه محزون می شد متعجب بود آیا این شخص است که پا و گردن داردولی سر ندارد؟ همراهی جسم امام حسین(ع) با اسرا، خود  تقویت قلوب برای آل الله و نماد عظمت جسمی است که هر چند به ظاهر بر خاک، در خون خود غلطیده ولیکن عرشیان مانع ماندن این جسم  مطهرومعطر بر زمین می شوند. در یک پیام هنری این استنباط می شود که شهدا روحاً و جسماً در همه ی زمان ها و مکان ها حضور دارند ومهم این است که ما باید چشم بینا داشته باشیم تا حضورشان را درک کنیم.

نقش آفرینان در تعزیه

امام زین زین العابدین و فرزندانش امام محمد باقر(ع)، حضرت زینب، ام کلثوم، رباب ، سکینه، خاتون و سه تن دیگر از زنان از جمله فضّه ی خادمه.

شمر و ۴نفر از متابعان و غلامان او

اعرابی: شخصیتی است که نامه ی فاطمه صفری از مدینه به کربلا می آورد

هلال ابن نافع: شخصیتی است که کوزه ی آب بر دست گرفته تا برای امام حسین(ع) در قتل گاه آب ببرد.

شیر: به نقل بعضی از مقتل نویسان، حضرت علی (ع) در قالب شیر غم آلود به سرزمین کربلا آمده و دور نعش امام حسین(ع) در میدان تعزیه می چرخد و خاک را برداشته و بر سرو صورت خود می پاشد.

طفلان مسلم: محمد و ابراهیم

در گذشته ها افراد زیر نقش های مختلف تعزیه بر عهده داشته اند. که عبارتند از:

نقش امام زین العابدین:مرحوم آغ بابا، مرحوم میر صفی و مرحوم سید محمد رفیع کراماتی

نقش حضرت زینب(س): مرحوم سید عبدالله کراماتی ، مرحوم میر کمال، رضا شاهدی ، صالح اندر بای و سید احمد پوزش

نقش شیر: مرحوم حاجی قنبر ( کاظمی)، حاج حسن نادری(حسن علی منو) عباس بشیری (فرزند بشیر) و حاج علمدار بشیری

تهیه کنندگان و گریم کنندگان شیر: مرحوم عبدالعلی خلیجی، حاج حسن نادریان، حاج علمدار بشیری

نقش شمر: مرحوم محمد علی محمد(هوشمند، محدو علی محد)، مرحوم محمد تقی سیفی،  مرحوم مشهدی ماندنی سیفی، مرحوم حاج کمال صالح(عمرانی)، مرحوم علمدار پوپ، مرحوم خلیل اسدی، مسلم نوروزیان، عباس قاسمی(عبدالله مهدی)، غلام محمد زاده (در تاریخ تعزیه بهترین نقش شمر را مرحوم مشهدی  ماندنی سیفی و غلام محمد زاده بر عهده داشتند.)

نقش غلام شمر: مرحوم جعفر اندرخور، مرحوم قاسم عبدالرسول، مختار سرکوهی و عباس بشیری

نقش اعرابی: مرحوم حسن درویش(عمرانی)، مصطفی گلچمن، عباس بشیری(فرزند بشیر)

متن تعزیه

نسخه های تعزیه به صورت مدون و دست نوشته ی مخصوص وجود ندارد. اگر هم بوده متأسفانه در حال حاضریافت نمی شود ولی دیالوگ ها بیشتر به صورت اشعار بوده و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است،.این جانب مطالب زیر با همکاری برادر عزیزم غلام محمد زاده، که از حافظه ی سرشاری برخوردار می باشد، و توانسته از مطالب گذشتگان خوب محافظت و نگهداری کند، تهیه نمایم. امید است مورد رضایت خامس آل عبا(ع) و اسیران کوفه و شام گردد.شبیه را در منزل مرحوم میر محمد رفیع درست می کردند یک ساعت ونیم قبل از اذان ظهر شبیه جلو درب حسینیه ایستاده بود. مرحوم زار حسن زار حاجی  روضه خوان معروف، نزدیک به دو ساعت در پله ی اول منبر کتاب روضه الشهداء را قرائت می کرد. بعد از اتمام کتاب روضه، روضه خوان اصلی بدون هیچ حرکتی اضافی و گفتارهای غیر عزاداری و مطالب حاشیه ای با گام های آهسته بر منبر قرار می گرفت . حزن حاکم بر ماتم، غمگین بودن مردم عزادار و آمادگی گروه شبیه همه حکایت از سنگینی و عظمت روز عاشورا و وقایع آن دارد.روضه خوان اصلی بعد از بیان وقایع وداع امام حسین (ع) از اهل بیت(ع) و خداحافظی آخر با فرزند بیمارش امام زین العابدین (ع) و سفارشات ویژه به ام المصائب  کربلا، حضرت زینب (س)، رجز خوانی و مبارز طلبی امام را با لشکر اعدا عنوان نموده و با دشمنان در میدان نبرد می رزمد. بعد از مدتی کارزار، امام تاب ادامه ی جنگ نداشته و گوشه ای جهت استراحت انتخاب می نماید. آن زمانی که سنگ بر پیشانی امام اصابت و تیر سه شعبه بر قلب آن حضرت فرو می رود جمله ی بسم الله و باالله و علی ملت رسول الله بیان کرده و فریاد الله اکبر سر می دهد. در این هنگام درب حسینیه توسط فرد مخصوص باز می شود و آنگاه تعزیه رسما از اینجا آغاز می گردد.شمر با چوب در دست روبه غلامش کرده و با فریاد بلند می گوید:ای غلام پیش کش( منظور غلامی است که عابد بیمار را در غل و زنجیر همراهی می کند)گروه شبیه با پیش قراولی نعش امام حسین (ع) وارد حسینیه می شوند و شمر با به جولان در آوردن خود و متابعانش متن زیر را به صورت غرّا بیان می کند: منم شمر که از خدا و رسول خدا نمی ترسم شما را خوار میکنم تا یزید مرا خلعت دهد.

خطاب شمر به حضرت زینب (س)

شکر خدا که کار جهان شد به کام من                           زینب اسیر و عابد بیمار غلام من

دیدی چگونه عدل خدای جلیل کرد                              دیدی چگونه آل علی را ذلیل کرد

می کاشت تخم فتنه ی آفت برادرت                              می کرد ادعای خلافت، برادرت

بعد از حرکت دور ستون های حسینیه و زدن چوب بر در و دیوار و بعضا اسائه ی ادب به اهل بیت(ع) با گریه و فغان مردم عزادار از حسینیه خارج می شوند. گروه سینه زن پشت سر نعش به حرکت در آمده و با خواندن نوحه ی

«فدای نعش بی سر                                        کسی نبود بالای سر

ای ذوالجناح باوفا کوحسین کوحسینم                   کوصاحب وسردار ما کوحسین کوحسینم»

گروه تعزیه را همراهی می کردند. شمر جمعیت را در یک نقطه همراه با گروه شبیه متوقف می کند، و با حالت عصبانیت این شعر را قرائت می نماید:

شیعیان گوش نمایید بدین شیون وشین             یادم آمد ز یکی حرف حسین

وقتی افتاد بر خاک سیه                             زیر شمشیر به من کرد نگه

با اشاره سخنی با من گفت                          همچنان گفت که گوشم نشنُفت

گرچه من آن سخنش نشنیدم                          به خدا مطلب آن فهمیدم

آب می خواست که بادا خاکم بر سر

جمعیت از حسینیه تا میدان اصلی که خیمه و خرگاه امام حسین(ع)  توسط مرحوم غلام علی(دوراهکی) درست شده بود، گروه شبیه را همراهی می کردند.( از قبل میدانی بزرگ جهت هنر نمایی گروه تعزیه مهیا شده بود.) شمر با چوب در دست، جمعیت را به سکوت دعوت می کند، گفت و گوی زیر بین او و حضرت زینب(س) صورت می گیرد.

شمر:از چیست تو را این همه افتان و خروش   حضرت زینب: از دست تو ای ملحد کافر دارم

شمر: دیدی که وقت جهان یاور ماست؟              حضرت زینب: امید من از یاری داور دارم

شمر: صد شکر خدا را که شما خار شدید         حضرت زینب: از خوار شدن منّت دیگر دارم

شمر: ای زینب غمدیده حسین تو کجاست؟        حضرت زینب: اینک سر او را به برابر دارم

شمر: ای خون شده دل از بهر چه دل خون شده ای؟  حضرت زینب: از به دل داغ مکرر دارم

شمر: ای خسته جگر داغ که داری بر دل؟         حضرت زینب: داغ پسر و مرگ برادر دارم

شمر با غضب رو به جمعیت کرده و رجز زیر را می خواند.(در میدان تعزیه شمر در حال حرکت است)

لشکر کش و لشکرکُش لشکر به هم آور                 نمرودم و فرعونم و شداد زمانم

از وعده ی زرتیغ کشم، می کشم این عابد بیمار        بی باکم وصفاکم و صفیان زمانم

(در حین خواندن این بیت ریسمان را از گردن امام زین العابدین می کشد)

من دشمن دین نبی، آل علی، شمر شریرم                بد منصب و بد طنیت بی نام و نشانم

(بعد از کمی توقف در میدان دوباره به طرف گروه شبیه آمده و خطاب به زینب (س):)

ای زینب غمدیده و ای دختر زهرا                     ای خواهر عباس و حسین بین توسنانم

کز خون عزیزان تو رنگین بنمودم                      هم نیزه و خنجر، هم چوب و سنانم

اینک ببرم کوفه و شامت که ببینی                من تا به کجا دشمن قرآن وخداوند جهانم

از سر بکشم معجر و زنجیر به بازو             بندم که شود شاد، همی روح وروانم

(آنگاه به امام سجاد(ع) حمله ور شده و او را از جا بلند وبه سوی خیمه می برد و فریاد می زند: غلام آتش بیاورید تا این عابد را با آتش قهر خود بسوزانم )

شمر خطاب به امام سجاد(ع):

اگرچه نیست این سخن در شرافت پدرت           چه نفع داشت زعامت خلافت، پدرت

سر از کمند رضای خلیفه چون پیچید               سزای خویش ز شمشیر آل مروان دید

دوتن خلیفه به یک عصرخود،شنیده کسی          یکی به شام و یکی در مدینه، دیده کسی

نداشت باب تو یک لحظه استقامت من               چراست جرأت افکار برامامت من

(آنگاه با غصب و عصبانیت تمام آتش را از دست غلام خود گرفته در حین اینکه امام در خیمه است آن را به آتش می کشد. زنان اسیر با دویدن به سمت خیمه امام را از آتش غضب و قهر شمر نجات می دهند. شمر نیز بازوی غل بسته ی امام سجاد(ع) را گرفته  و خطاب به او می گوید:)

اگرتو نیز به سر شورشِ پدر داری                 هزار فتنه ی خوابیده زیر سر داری

اگرخلاف رأی من سر زدی ای دل ریش             ببین در آینه ی باب ، صورت خویش

(در این قسمت امام محمد باقر(ع) از جمع اسیران بر خود ستم و بالای نعش امام حسین (ع) لا صدای زیبا سوره ی حمد می خواند. شمر بعد از اتمام سوره ی حمد به نام قدرت آن را بلند کرده و سوی جمع اسیران می برد.

ناگاه سکینه خاتون دختر امام حسین(ع) از جمع اسیران بلند شده و سوی نعش پدر می رود پایین پای پدر قرار گرفته و می فرماید:

بابا تو کشته گشتی و من در کشا کشم             آخرشدم یتیم، یتیمی زد آتشم

بابا دل کسی،به یتیم کسی نمی سوزد             پارگی جامه اش را کسی نمی دوزد

(در این قسمت امام محمد باقر(ع) از جمع اسیران بلند شده و بالای نعش امام حسین(ع) با صوت زیبا سوره حمد می خواند.شمر بعد از اتمام سوره حمد آن را با تمام قدرت از جا بلند کرده و به جمع اسیران می برد.)(دوباره شمر با عصبانیت تمام چوبی دیگر از غلامش می گیرد و با فریاد، زینب (س) را از جا بلند کرده و به او خطاب می کند:)

دیدی چه سان که بنی هاشم شدند اسیر            مردان شدند کشته ی تیغ و زنان اسیر

می کاشت تخم فتنه ی آفت، برادرت               می کرد ادعای خلافت، برادرت

منت خدای را که به خواری شهید شد             دنیا به کام ابن زیاد و یزید شد

دیدی چگونه عدل خدای جلیل کرد                دیدی چگونه آل علی را ذلیل کرد

دیدی برادر تو که چندان امید داشت               سودای غصب کردن حق یزید داشت

آخر سزای خویشتن از روزگاریافت               دیدی که حق چگونه به مرکز، قرار یافت

(زینب(س) دست خود را به آسمان بلند کرده و با تضرع و زاری می گوید:) خدایا چون تو این ستم عظما بر ما پذیرفته ای، پس راضی به رضای تو هستیم. و همه چیز را در اینجا جمیل و زیبا می بینیم و رو به شمر کرده و می گوید:)الله معنا و مع ابائنا  ومع اخواننا و انصرنا علی القوم الظالمین

(شمر با چوبی که در دست دارد به نعش خونین حسین اشاره کرده و خطاب به امام حسین (ع) می گوید:)

ای حسین ای زیب آغوش بتول                    ای حسین ای زینت دوش رسول

مرحبا بر این لب و دندان تو                       آفرین بر طلعت خندان تو

آرزوی پادشاهی داشتی                             از پی این کار سر برداشتی

(در اینجا هلال ابن نافع به قصد بردن آب به امام حسین (ع) به طرف قتلگاه می رود با شمر روبرو شده و این گفت و گو بین او و شمر صورت می گیرد:)

شمر: ای هلال به کجا می روی؟

هلال: می خواهم قطره ی آبی به لب عطشان حسین برسانم.

شمر: برگرد ای هلال، من حسین را سیراب کردم و با لب تشنه سر از بدنش جدا نمودم.

( شمر با حالت اندوه و حزن رو به جمعیت کرده و در حین حرکت در میدان تعزیه این شعر را می خواند:)

از کثرت درد و زخم بسیار                     وا مانده چه است او ز پیکار

آخر طلبید با دل ریش                              آبی ز برای عطرت خویش

زین قوم کسی نداد آبش                           دادند به ناسزا جوابش

آن دم که حسین به جسم صد چاک               افتاد ز ذوالجناح، بر خاک

من رحم به حال او نکردم                         شرمی ز عیال او نکردم

لب تشنه،تنش به خون کشیدم                     خاکم به سر، سرش بریدم

(شمر در میدان معرکه به فرزندان و زنان اسیر حمله ور شده وبا چوب دستی خود به آنها اسائه ی ادب می کند و حضرت زینب(س) با التماس مانع شرارت او می شود ولی شمر در حین جولان خود، خطاب به او می گوید:)

زدین گذشته ام ازبغض آل ابراهیم                مرا یزید امام است و واجب التعظیم

منم که می کشم اینک مقابل نظرت               کمر به خسم جد و برادر و پدرت

جوی ز احمد رسل،هراس تیست مرا            ترحمی به تو زین التماس نیست مرا

ز انتقام خدا و رسول، بی خبرم                  جز افتضاح شما، نیست مطلب دگرم

(آنگاه چهارنفر سفید پوش نعش حسین را از زمین بلند کرده و به سوی مسجد حرکت می کنند) گروه سینه زن پشت سر آنها نوحه می خوانند.

(شمر در حین حرکت با چوب دستی خود اسائه ی ادب به نعش امام کرده و این مقال را می خواند و وارد مسجد می شود.)

دیدی که آخر کرد، یاری بخت ما                 آمدی با سر به پایِ تخت ما

پادشاها، کو سپاه و لشکرت                        کو علمدار و علیِ اکبرت

ای دریغ از اکبر ناشاد تو                          ای دریغ از قاسم داماد تو

چشم بگشا و نظر کن یا حسین                    خواهرانت را ببین با شور و شین

یک طرف زینب اسیر و خوار وزار            یک طرف کلثوم با چشم فگار

یک طرف لیلا اسیر و دربدر                    همچو مجنون از غم مرگ پسر

دیدی گریان، دختران زار تو                      زیر زنجیر گران، بیمار تو

وقتی گروه تعزیه یک دور کامل در مسجد چرخیدند مرحوم میر محمد رفیع  که نقش امام زین العابدین (ع) در تعزیه بر عهده داشت با غل و زنجیر در وسط مسجد قرار می گرفت و با نوای مخصوص خود می خواند:

زیر خنجر گفت شاه لب تشنه                  مهلتی ای شمر تشنه ام تشنه

و جمعیت عزادار دور آن عارف زاهد حلقه ی سینه زنی درست کرده و بیش از ۵۰ دقیقه سینه می زدند. و با نوحه ها و واحد های خود مانایی تعزیه ی بردستان را به ثبت رساند. روحش شاد و یادش بخیر……..

  1. شام غریبان

شام غریبان نیز یک برنامه ی زیبایی بود. به مدت سه شب از شب یازدهم تا سیزدهم، خیل عظیم جمعیت با در دست داشتن یک فانوس و علم عزای حسینی با خواندن اشعار مخصوص

(امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است        شام غریبان است)

تمامی امامزاده ها و پیرهای محل دور می زدند و با حزن واندوه فراوان اسارت آل علی (ع) راهمراهی می کردند.نوحه خوان شام غریبان افراد زیر بودند:

– مرحوم سید محمد کراماتی

– مرحوم سید علی پوزش

– مرحوم خلیل اسدی

– مرحوم سید احمد پوزش

  1. طایفه ی بنی اسد

طایفه ی بنی اسد در بردستان برخلاف دیگر جاها در مقبره(امامزاده سید جمال الدین) برگزار می شد. بانی این کار مرحوم سید علی پوزش بود. زیرا معتقد بودند که جسم شهدا همه جا نمی شود قرار داد. تعدادی جسم با پارچه ی سفید درست می کردند. دقیقا یادم است مرحوم میر کمال کراماتی بر اسب سوار بود و از سمت شمال مقبره، باغ حاج حسن نادریان به سوی جمعیت آمد. خود را با پارچه ی سبز پوشانده بود و همه احساس کردند امام زین العابدین آمده است. هرچند که بچه بودیم،ولی هنوز فغان و گریه ی جمعیت را در گوشم نجوا می کند. زنان و مردانی  دور کشته ها حلقه زده بودند و نمی دانستند که چگونه اجساد شهدا را دفن کنند آن سید بزرگوار از اسب پیاده شد  و به هر کشته ای که می رسید شعری می خواند و آهی از جگر می کشید و نوای آسمانیاش فرشیان را( انس و جن) به گریه وا میداشت. در خود مقبره اجساد را دفن می کردند.

  1. توسعه ی حسینیه ها

با افزایش جمعیت و گسترش محل، حسینیه هایی جدید در بردستان احداث گردید.بیت العباس(ماتم زایرحسین) و مسجد آیت الله طالقانی اولین مکانی بودند که قبل از انقلاب در کنار حسینیه ی اعظم ساخته شدند. اما برنامه های آنها با حسینیه ی بالایی کاملا هماهنگ بود. جلسات وعظ و سخنرانی در روزها، قبل از حسینیه اعظم تمام می شد. خدا رحمت کند حاج حسین محسین(سناسیری) ، حاج فرج ناتوان ، حاج عوض حسن زاده،حاج غلام رستمی با جمعیت زیادی از محله ی پایینی قبل از شروع برنامه ی رسمی حسینیه ی اعظم، وارد می شدند و با رفتار وحدت گونه ی خود، نمی خواستند وحدت شکن محل شوند و چقدر به هم دیگر احترام می گذاشتند. ای کاش ادب بزرگان محل و آداب خالصانه و صادقه ی اجدادمان دوباره برمی گشت و ما مؤدب می شدیم ولی حسرت آن روزها را می خورم.

  1. زنان و ماه محرم

سه الی پنج  روز ماه محرم از شب یازدهم تا پانزدهم مسئولیت اجرای برنامه و هزینه ها و پذیرایی از عزاداران بر عهده ی مرحوم شیخه بنت شیخ محمد بحرانی بردستانی الاصل بود. حقاً بزرگان محل به خلوص و مدیریت آن زن واقفند. چهار زن در کنار  برنامه ی سینه زنی مردان، مسئولیت نوحه خوانی و سینه زنی زنان بر عهده داشتند. مرحومه بی طیبه، مرحومه بیبی زکیه موسوی کراماتی(مادر سید جمال کراماتی) مرحومه سکینه قانون (مادر احمد زبیری) و مرحومه فاطمه دوراهکی(والده ی علی دوراهکی
). مراسم سینه زنی نیز در منزل مرحوم شیخه برگزار می شد.

احساسم بر این است که مطالب را خیلی ناقص بیان کردم اما دینی از بزرگان برگردن داشتم و باید ادای دین می نمودم. امید است نسل جوان ما با خواندن مطالب فوق به خلوص نیت اباء و اجداد خود پی برده و بکوشند رسم صداقت و جوانمردی ،رسم ساده و بی ریا بودن را از گذشتگان آموخته و در زندگی خود عمل نمایند.

و در انتها لازم می دانم از آقایان حجه الاسلام حاج سید عباس موسوی کراماتی ، حاج سید اسدالله کراماتی، حاج عباس عباسی و غلام محمد زاده و سرکار خانم ملکی امینی والده ی سید احمد پوزش کمال تشکر به عمل آورم و امیدوارم که روح پر فتوح امام حسین (ع) و یاران با وفایش راضی و خوشنود شوند.

  • §         اکبر اندایشگر
  • §         بوشهر-مهرماه۱۳۹۳

 

منابع مأخذ:

۱-معارف و معاریف جلد نهم -آیت الله سید مصطفی حسینی دشتی

۲-حجه الاسلام علی خازم از پژوهشگران لبنانی – مرکز خبر حوزه

۳-عاشورا شناسی پژوهشکده تحقیقات اسلامی (ص ۳۸)

۴- مبارزه علمای اصلاح طلب لبنان با تحریفات عاشورا(ص ۷۰)

۵-مبارزه علمای اصلاح طلب لبنان با تحریفات عاشورا(ص۷۴)

۶-همان(ص۷۰)

 

نظرات

  1. بردستونی says:

    با تشکر فراوان از آقای اکبر اندایشگر چهره ارزشی شهر بردستان
    و تشکر از سایت خبری ثلاث که راه دیگر سایت های خبری رو ادامه نداده و به جنجال های بردستان دامن نزدن و این مطلب گرانبها رو اشتراک گذاشته

  2. فاطمه says:

    خیلی جالب و مفید بود واقعا ما از این رسوم زیبا داشتیم

  3. م....ف says:

    سلام
    احسنت

  4. امیر حسین says:

    باز هم مثل همیشه عالی بود

  5. هم شهري says:

    عالی بود

  6. دینا says:

    ثلاث جان ؛؛؛؛؛ چرا خبرو ایقد طولانی و چند صفحه ای نوشتین…والا ما م حوصلمون نشد همشو بخونیم…..لطفا کوتاه و مفید بنویسین….

  7. najvaye-kangan.عبدالمجید اورا says:

    با تشکر/ اطلاعات جامعی بود

  8. سید حسن کراماتی says:

    سلام مطالب بسیار عالی بود واقعا خیلی از ارزشها ی دینی در بردستان بوده و تعداد زیادی از افراد که من در این سابت خواندم خدا خیرتان بدهد به اندوخته هایمان چیزهای زیادی اضافه کردیم

  9. محمود says:

    احسنت بردوست عزیز وبرادر بزگوارم جناب آقای اندایشگر ، بسیار عالی بود خداوند شما نیز در زمره یاران واصحاب امام قرار دهد،وهمه ذاکران وخادمان را برسر سفره پر برکت امام حسین (ع) مهمان نماید

  10. Seyyed says:

    سلام خسته نباشید..نوحه زیر خنجر گفت شاه لب تشنه… مهلتی ای شمر تشنه ام تشنه را بصورت صوتی میخواهم جایی نتونستم لیکن دانلود را پیدا کنم… اگه در سایت بگذارید ویا به ایمیل ارسال کنید بینهایت سپاسگزارم

  11. فالی says:

    خداوند رحمت کند مرحوم مشهدی غلام ازادی و سایر تعزیه خوانهای حسینیه اعظم کراماتی بردستان

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن