بروز شده در : پنجشنبه 30 فروردین 1403 ساعت 10:46 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 12758
تعداد نظرات:۷ دیدگاه
تاریخ انتشار:سه شنبه 28 بهمن 93 11:11 ب.ظ

گز نکرده قیچی نکنیم /

نجیرُم واقعی بردستان است

به گزارش ثلاث ؛ در پی انتشار مقاله” نجیرم واقعی کجاست” به قلم اکبر اندایشگر در سایت خبری ثلاث؛ دو تن از محققان با انتشار یادداشتی نظر خود را در خصوص مکان نجیرم به شرح زیر بیان داشته اند که در زیر می توانید این نوشتار را دنبال کنید.

به گزارش ثلاث ؛ در پی انتشار مقاله” نجیرم واقعی کجاست” به قلم اکبر اندایشگر در سایت خبری ثلاث؛ دو تن از محققان با انتشار یادداشتی نظر خود را در خصوص مکان نجیرم به شرح زیر بیان داشته اند که در زیر می توانید این نوشتار را دنبال کنید.

حول تحقیقات اخیر مبنی بر بازیابی مکان نجیرم ، نظرتان را به سطوری چند در تبیین و تنویر افکار عموم و نویسندگان جوان جلب می کنیم تا با عینک انصاف و به دور از تعصب ، با « سفر زمینی » – نه چون سفر هوایی برخی نویسندگان استان و قلم فرسایی در زاویه های کتابخانه های عمومی و جَستن ها و جُستن های غیر علمی – در پی واکاوی شهر تاریخی نجیرم با تمدن کهن بر آییم .

آنچه تا کنون گفته یا نوشته شده ، اگر منطبق بر تحقیقی « جامع و مانع » ، میدانی و تحلیلی نباشد ، نه تنها خدمتی به تاریخ جنوب نیست ، که خیانتی نابخشودنی است . پرداختن به جزئیات مساله صد البته که در حوصله ی این نوشتار نیست و عرصه ای وسیع در میدان کتابت می طلبد که اگر خدا بخواهد به دست « محققان باسواد » به انجام خواهد رسید ، اما نجیرم را در اطراف روستای زیارت جُستن، اگر خطایی عظیم ندانیم ، شوخی بی مزه ای است .

جناب عالی که سالها از عمر خود را به مطالعه ی تاریخ اسلام ، ایران و جهان مصروف داشته اید ، به خوبی می دانید که چه مقدار « تحریفات تاریخی » بر صفحات کتب نقش بسته که گاهی شخصی مغرض یا ناآگاه مسبب اصلی آن بوده است . این مهم در نگارش تاریخ جنوب ایران ، خاصّه شهرستان دیّر که فاقد منابع تاریخی لازم است ، هر مورّخ یا نویسنده ای را با مسؤولیتی دو چندان روبرو می سازد تا با وسواسی مضاعف ، بخواند ، بیندیشد و بنگارد .

آنچه بیش از همه ، رهزن اندیشه ی تاریخی بوده و هست ، لاطائلاتی است که برخی قلم بدستان بر مبنای منابع شفاهی ، مکتوب کرده و بدون حضور در عرصه ی پژوهش میدانی ، همه را به خطا انداخته اند . ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسی از نویسندگان قرن چهارم هجری در کتاب جغرافیایی – تاریخی اش به شهر نجیرم نیز پرداخته است ، نقل کرده : « پیری را نیز در سرخس دیدم که نقشه ای مفصل از کشورهای کفر و اسلام کشیده . جز اندکی ، همه را نادرست کشیده بود . پرسیدم : آیا به جایی سفر کرده ای ؟ گفت : از سرخس بیرون نشده ام . گفتم : شنیده بودم کسانی گزارش سرزمین ها را از روی نشنیده ها نوشته و آشفته کرده اند ولی ندیده بودم جز تو کسی ، نقشه ی نادیده بکشد . » ( مقدسی ، احسن التقاسیم ، ص۸)

اگر حکایت پیر سرخسی صحت داشته باشد ، شاید در فضای علمی قرن چهارم هجری قابل توجیه باشد ولی در فضای علمی – تحقیقی دنیای امروز چرا اغلاطی تاریخی در نوشته های زیر به چشم می خورد ؟

۱- در کتاب مجموعه ی مقالات کنگره ی بین المللی سیراف که به اهتمام دکتر عبدالکریم مشایخی و غلامحسین نظامی تهیه شده ، خانم بتول ریاحی دهنوی عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز نوشته اند :

« رودی که از خلیج فارس منشعب و شهرهای قیر ، جهرم ، صیمکان و میمند را آبیاری می کند ، سکان نام دارد که از شهر سیراف می گذرد » . ( مجموعه مقالات ج ۲ ، ص ۳۷۲ ) کدام نقشه ی جغرافیایی سراغ دارید که در آن رودخانه ای را ترسیم کرده باشد که از سیراف بگذرد ؟

۲- حسن حسین زاده شانه چی عضو هیأت علمی دانشگاه اصفهان ، طی مقاله ای جهت ارائه به کنگره مذکور نوشته اند : « در جنوب کران ولایت و شهر میمند در نزدیکی لنگرگاه نای بند از دیگر لنگرگاههای فارس واقع بود » . ( همو ، ص ۲۵۵ ) در حالی که میمند در شمال شهر فیروز آباد واقع شده است !

۳- مرحوم علامه دهخدا ذیل مُند نوشته اند : « رودی است در جنوب ایران که در شمال روستای زیارت وارد می شود » ( لغت نامه ، ج۴۶ ، ص ۱۳۳۴ ) در حالی که می دانیم رود مند در سمت جنوب روستای زیارت واقع شده است !

۴- برخی نویسندگان که به بیوگرافی مفتون – شاعر بردخونی – پرداخته اند ، در شرح حال وی نوشته اند که ایشان سال های آخر عمرشان را در روستای « گورک سادات از توابع شهرستان تنگستان » گذرانده است. اما می دانیم که مفتون سنوات آخر عمرش را در روستای کورک از توابع شهرستان دیّر سپری نموده است !

۵- در نقشه ای که توسط سازمان جغرافیایی کشور با استفاده از عکس های هوایی در سال ۱۳۳۴ هجری شمسی به طریق فتوگرامتری تهیه گردیده به جای روستای دوراهک در شهرستان دیّر نام روستای گنبی قید شده است .

این گونه « غلط نویسی ها » برخاسته از « نادیده نویسی ها »  ست . امروز اگر کسی داعیه ی خدمت فرهنگی – تاریخی دارد ، شایسته نیست که گز نکرده قیچی کند . لذا امید می رود با طرحی نو و عزمی استوار در پی یافتن نجیرم برآییم . شهری که قرن ها پیش ، « بندری » پررونق و آباد بوده ولی طی حوادث یا بلایای طبیعی ، بی صدا ، به ویرانه ای تبدیل شده است . اکنون ماییم و توصیفاتی چند که در متون تاریخی از آن ثبت نموده اند . واقع بینی ، انصاف علمی ، پرهیز از تعصب ، اتّکا به منابع دست اول ، توأم با پژوهش میدانی ، می تواند یابنده ی آن گوهر مدفون باشد . ما به برخی از آن توصیفات اشاره می کنیم ، تا راهنمای جویندگان باشد :

الف ) نجیرم « در کنار دریاست » . دو جامع دارد که صحن یکی ، از سنگ تراشیده شده ، است . بازاری نزدیک در بیرون شهر دارد . از « چاه و برکه ها » می آشامند که از باران انباشته شده اند . ( احسن التقاسیم ، ص ۶۳۷ )

ب ) نجیرم « شهرکی است و حورشی دهی است » و جمله از اعمال سیراف است و گرمسیر عظیم است . ( فارس نامه ی ابن بلخی ، ص ۱۴۰ )

ج ) نجیرم در حوالی بندر دیّر باید جست . ( جغرافیای تاریخی نوشته پاول شواتس . ترجمه کیکاووس جهانداری ، ص ۹۶ )

د ) نجیرم در ۱۲ فرسنگی غرب سیراف و ۶۵ فرسنگی شیراز قرار دارد. ( استخری – ابن بلخی – به نقل از کتاب از مروارید تا نفت به قلم رضا طاهری ص ۶۶ )

هـ ) نجیرم در سال های افول سیراف ، رونق بیشتری پیدا کرد . اما این رونق ، سالیان درازی پایدار نبود . نجیرم « بارانداز و بندری در کنار سیراف » بوده است ، که بازارچه و کاروان سرا داشته است . ( از مروارید تا نفت ، طاهری ، ص ۶۷ )

اگر توصیفات مذکور را با مقیاسی دقیق ، سنجیده و علمی ، توأم با پژوهش میدانی با شهر امروزی بردستان منطبق نماییم ، اذعان خواهیم کرد که نجیرم واقعی ، بردستان است . شهری با عظمت یک تاریخ ، در شمال غرب رودخانه ی بردستان که روزگاری محل تجارت و کسب و کار بوده است . آن شهر ، پناه گاهی امن برای شناورهای تجاری محسوب می شده که بعد از زلزله سیراف در سال ۳۶۷ رو به ویرانی نهاده است و پس از افول این بندر تجاری ، حورشی که دهی در حومه آن بوده ، رو به آبادانی نهاده و کم کم به بندر خورشید شهرت یافته است .

رودخانه ی بردستان که قسمتی از آن « سکان » نامیده می شده ، تا زمانی نه چندان دور محل تخلیه ، بارگیری و پناه گاهی امن برای کشتی ها بوده است . برخلاف رودخانه ی مُند که بسیار پر خروش و ویرانگر بوده ، از آرامش و سکان مطلوب برخوردار بوده است و جایگاهی امن برای شناورها به حساب می آمده است . خرابه های « بردو » که نام قدیمی تر بردستان فعلی است ، همراه با آثار مکشوفه در آن ، سندی است غیر قابل انکار از قدمت بیش از دو هزار ساله ی بردستان . سنگ نوشته ها ، تعدد قبرستان های موجود در غرب و جنوب غربی بردستان فعلی که متعلق به زرتشتیان و مسلمانان بوده ، آب انبارها ، چاه ها ، مساجد ، گوری ها ، گمرک ، آسیاب ها ، کارگاه های سنگ بری ، پنت ها ، فلج ها ، جداول ، قلعه و امام زادگان ، اسنادی خدشه ناپذیرند که قدمت این شهر باستانی را به خوبی نشان می دهند .

در پایان توصیه می شود :

۱- توصیفات تاریخی شهر نجیرم را با روستای زیارت و شهر بردستان منطبق نمایید .

۲- نقشه های جغرافیایی موجود در کتب تاریخی را مجدداً بررسی و کپی برداری های تحریف شده را مشخص کنید .

۳- آثار تاریخی موجود در زیارت و بردستان را زیر تیغ تاریخ برده و قدمت آن را تعیین نمایید .

۴- سکه ها ، سفال ها ، ابزارهای سنگی، پاره شیشه ها ، جوش کوره  و اشیاء قیمتی مکشوفه در بردستان و حومه را با معیارهای باستان شناسانه ، قدمت یابی کنید .

۵- زبان و گویش بومی روستای زیارت و شهر بردستان را با گذشته ی تاریخی ایران مقایسه کنید .

۶- حورشی را که روزگاری دهی از توابع نجیرم بوده ، بازیابی نموده و نسبت جغرافیایی آن را با بندر نجیرم مشخص کنید .

۷- بندر خورشید در چه نقطه ای از خلیج فارس قرار داشته ؟ نسبت ، جهت و فاصله ی آن را با شهر قدیمی نجیرم معیّن کنید .

با نهایت سپاس و امتنان از حوصله ی جناب عالی و همه ی خوانندگان محترم ، منتظر نظرات ، تکمله ها و نقدهایتان هستیم .

 

مرتضی حامدی – بهمن زبیری

نظرات

  1. ناشناس says:

    با توجه به شواهد واسنادبا ستانی ازجمله مسجد بردستان که سابقه بسیارزیادی دارد به نظرمی رسد که نجیرم یابردستان بوده ویا ازشهرهای ان بوده وبعیداست که نجیرم زیارت باشد چراکه زیارت نه درحال حاضر اسنادی که اثبات کند که یک شهرقدیمی بوده دارد ونه تاریخ نگاری درهیچ کدام ازسفرنامه ها به ان اشاره ای نموده است

  2. فاطمه says:

    عالى بود
    کاملا درسته
    زنده باد بردستان

  3. فاطمه says:

    بردستان از قدیمى ترین مناطق استان هست

  4. فرخ says:

    سلام
    چشم ها را باید شست.جور دیگر باید دید…
    به آثار موجود در بردستان اگر توجه شود قدمت آن هم باید دید…
    پیروز و سربلند باد بردستان

  5. حسن says:

    با توجه به اسناد موجود که مطالعه شده قطعا بجیرم ،بردستان فعلی میباشد

  6. ناشناس says:

    موضوعات تاریخی باقطعیت نمی توان بیان کرد بهتراس بگوییم احتمال دارد درضمن چه اصراری است که نجیرم همان بردستان است زیرا چیزی را اثبات نمی کند بردستان بردستان است امروزت راابادکن

  7. علی از بوشهر says:

    لازم است که موضوعات تاریخی و.باستانی سازمان میراث فرهنگیوگردشگری موردبازرسی وتحقیق قراردهدومردم روشن نماید مطالب خوب است امانیازبه تحقیق علمی دارد

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن