ثلاث- سالهای دهه شصت و اوایل هفتاد بود، سال هایی که هیچ تبلت و آیفونی نبود و کودکان، با کتانی میخی و زانوهای وصله دار در کوچه های محل و بازی های شاد و گل کوچیک روز را شب میکردند.
سالهای دهه شصت و اوایل هفتاد بود، سال هایی که هیچ تبلت و آیفونی نبود و کودکان، با کتانی میخی و زانوهای وصله دار در کوچه های محل و بازی های شاد و گل کوچیک روز را شب میکردند. روزگاری که توپ دولایه بنفش نقش برازوکا را در محل داشت و تمامی انرژی ها با همان یک لقمه نان و پنیر و سبزی ای که مادر با عشق درست میکرد، تامین میشد.
در کنار همه این بازیها و زندگی بدون تکنولوژی و پلی استیشن، تلویزیون سیاه و سفید کوچک هم نقشی مهم در ساختن آن روزهای شیرین برای کودکان دیروز داشت. کارتونهای خاطره سازی که بهانهای بود برای لذت بردن از حضور در خانه، لذت با هم بودن پای تلویزیون. کارتون هایی با دوبلاژهای خاطره انگیز که در یاد و خاطره همه ما ثبت شده اند.
تلویزیون برای نسل گذشته نوستالژی خاصی دارد. نسلی که دوکانال بیشتر نداشتند و پخش برنامه ها هم از بعد از ظهرها شروع میشد و ساعت ده تا یازده شب به پایان میرسید. بعد از آن هر چه بود برفک بود.
حالا اما همه چیز تغییر کرده است. تعداد شبکههای تلویزیون به چندین و چند شبکه رسیده و هر روز هم تعدادشان زیادتر میشود. سریالها و فیلمهای متنوع از تلویزیون پخش میشوند و بیشتر شبکه ها هم ۲۴ ساعته برنامه دارند. با این حال باز دیدن سریالها و فیلمها و کارتونهای قدیمی بسیار نوستالژیک است و خاطرههای سال های دور رابه یاد میآورد.
در میان برنامه های کودک و نوجوان هرچند سهمی عمده به تولیدات داخلی اعم از برنامه های عروسکی، انیمیشن، مجموعه های داستانی و… اختصاص داشت، اما سریال های انیمیشن خارجی حضوری پررنگ و تاثیرگذارتری داشتند.
در همان سال های آغازین بعد از انقلاب، چند کارتون و انیمیشن که در فاصله زمانی کوتاه از تلویزیون پخش شده بود، پخش مجدد شدند که البته این بار ملاحظاتی در پخش و انتظارشان را می کشید.
مجموعه انیمیشن هایی مثل سندباد، پینوکیو و گالیور هم بودند که با تعدیل، بازپخش شدند و امروز همچنان تماشای آنها جذابیت دارد. همان طور که «گالیور» امروز همچنان در معرض اقتباس های متعدد سینمایی و… قرار دارد و قصه این آدم عادی یا درواقع غول سرزمین لی لی پوت در کنار دشمن همیشگی به نام کاپیتان لیچ برای مخاطب جذابیت دارد. از پیشینه «سندباد» نیز همین بس که قصه سفر ماجراجویانه این دریانورد تاجر که در مجموعه داستان های هزار و یک شب جای دارد تا امروز به شیوه های مختلف بازخوانی و بازنمایی تصویری شده است.
به تدریج که این انیمیشن های حرفه ای و پرمخاطب، پیوند تماشاگران را با رسانه محکم کردند، پخش کارتون های سریالی جدید « اکثرا ژاپنی » با دوبله های خاطره انگیز، این عرصه را پربارتر کردند.
ویژگی مهم بخش اعظم این انیمیشن ها، برجسته شدن عنصر خانواده در آنها و تاکید بر روابط و مناسبات میان اعضای خانواده در شرایط و موقعیت های مختلف با فرهنگ و جغرافیای متفاوت بود. این وجه بخصوص در آن دهه که خانواده های ایرانی وابستگی بیشتری به یکدیگر داشتند، تماشای این مجموعه ها را به تجربه ای جذاب تبدیل می کرد.
مهاجران، بچه های کوه آلپ، خانواده دکتر ارنست و بلفی و لی لی بیت برخی از این سریال ها بودند که در آنها خانواده و گروه هایی که دسته جمعی زندگی می کردند، محوریت داشتند.
در گروهی دیگر از سریال های انیمیشن دهه ۶۰ هرچند خانواده محوریت داشت، اما بستر پرداختن به آن، گروه های مختلف حیوانات بود که به شکل فانتزی جایگزین روابط اجتماعی انسان ها شده بود. از این جنس مجموعه ها می توان به پسر شجاع و دهکده حیوانات اشاره کرد.
گروهی پرتعداد از سریال های انیمیشن هم بودند که مولفه مشترک آنها فرزندان دورافتاده از خانواده و بخصوص بدون مادر بودند. مجموعه هایی که این قصه تلخ را در یک اجتماع انسانی یا بین اجتماع حیوانات روایت می کردند برای یک سویه و غمناک نشدن فضا از عوامل مختلفی استفاده کردند که مهم ترین آن انتخاب فضا و موقعیتی جدید و کنجکاو برانگیز بود.
دختری به نام نل، حنا دختری در مزرعه، بینوایان، رامکال، هاچ زنبور عسل و بنر برخی از این مجموعه ها با محوریت فرزندان دورافتاده از مادر و خانواده بودند که قصد داشتند روحیه و عزم قهرمانان این کارتون ها یعنی کودکان را به دور از شعارزدگی برجسته کنند.
در میان مجموعه هایی که در دهه ۶۰ سفره برنامه های کودک را در دو شبکه رنگین کردند، سریال های دیگری هم بودند که با کمی اغماض، اغلب در همین قالب گروه بندی می شدند و کارکردشان در همین خصوص بود.
در این میان نمی توان از یک مجموعه انیمیشن خاص در میان سریال های دهه ۶۰ یادی نکرد؛ یعنی «تام و جری». انیمیشنی با تکیه بر دو قهرمان کلاسیک و قصه هایی که پایانش محتوم بود، اما آنچنان هوشمندی در شخصیت پردازی این دو کاراکتر و داستان هر قسمت از مجموعه به کار رفته بود که نه تنها از جذابیت آن در طول این سال ها کاسته نشد، بلکه باید لقب (انیمیشنی برای تمام فصول) را به آن داد. آن چیزی که وجه مشخصه این برنامه ها بود، سختکوشی شخصیت های این برنامه برای رسیدن به اهدافشان بود که هر کدام از اینها از هاچ زنبور عسل گرفته تا پسر شجاع برای هدف خود، نهایت تلاش و درایت را به کار میبستند و تلاش میکردند مفید واقع شوند، هرچند خودشان به دردسر بیفتند. به عبارت دیگر شرایط اجتماعی آن روزهای ایران با شرایط محتوایی برنامه های کودک همخوانی شگرفی داشت که نباید آن را نادیده گرفت و از کنار آن بسادگی گذشت.
از برنامه های دیگر دهه شصت که هر کسی با لبخند بر گوشه لبش از آن یاد می کند می توان به ملوان زبل، پلنگ صورتی، فوتبالیستها، دوقلوهای افسانهای، خاله ریزه و قاشق سحر آمیز، جدی آبوت، پینوکیو، لوک خوش شانس، خونه مادر بزرگه، پت و مت، گوریل انگوری، میگ میگ، مجید دلبندم و…. اشاره کرد.
منبع: فریبا کرمی// سلام بوشهر
متن
بسام کریمی- من بی ثوادم و این مهمترین ...
مش مختار گفت: چته ملا مُنگ الدین اول ...
ندارد روغنی فانوس فرهنگ در این ...
از آسانسور که برگردند برمی گردند ...
بسام کریمی: وقتی در سال ۲۰۱۶ میلادی ...
یه صبح دیگه و یه سلام دوباره به همه شما ...
بسام کریمی (هامور) و اما امروزه ...
خب حضار گرانقدر... همه شما با بیوگرافی ...
ایهاالناس... دولتمردان گرام، سران ...
آقا من اعتراض دارم… یعنی نه تنها من ...