بروز شده در : پنجشنبه 30 فروردین 1403 ساعت 10:46 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 20713
تعداد نظرات:یک نظر
تاریخ انتشار:جمعه 20 شهریور 94 12:25 ب.ظ

خلیج فارس"

از آلودگی تا راه اندازی فازهای پارس جنوبی در گفتگوی شفاف با مهندس یوسفی؛

ثلاث به نقل از خلیج فارس: «آلودگی در مناطق صنعتی را انکار نمی‌کنیم»؛ این اولین نمایی است که می‌توان از اظهارات مدیرعامل منطقه ویژه اقتصاد انرژی پارس به تصویر کشید. منطقه‌ای که این روزها همه آن را پارس جنوبی می‌نامند و قرار است در روزی نه‌چندان دور، روزانه ٧٠٠ میلیون مترمکعب گاز تولید و تصفیه […]

ثلاث به نقل از خلیج فارس: «آلودگی در مناطق صنعتی را انکار نمی‌کنیم»؛ این اولین نمایی است که می‌توان از اظهارات مدیرعامل منطقه ویژه اقتصاد انرژی پارس به تصویر کشید. منطقه‌ای که این روزها همه آن را پارس جنوبی می‌نامند و قرار است در روزی نه‌چندان دور، روزانه ٧٠٠ میلیون مترمکعب گاز تولید و تصفیه کند.

این منطقه این روزها منتظر افتتاح فازی دیگر است تا بار دیگر شادی ملی را به ارمغان بیاورد، اما در کنار تمام این خوشحالی، نگرانی‌های پنهانی هم وجود دارد؛ مانند استشمام بوی گاز در منطقه‌ای که ساکنان بومی دارد یا مشکلاتی مانند کیفیت آب و برق و معضلی به نام اعتیاد!

بااین‌حال یوسفی، مدیرعامل منطقه ویژه اقتصاد انرژی پارس، به تمام این نگرانی‌ها پاسخی شفاف می‌دهد و معتقد است توسعه صنعتی در هر منطقه‌ای عواقبی دربر دارد که تنها با اعمال مدیریت مناسب و ایجاد راهکارهایی مناسب می‌توان آن را به حداقل رساند.

اگر از اظهارات مهدی یوسفی درباره افتتاح فاز ١۵ و ١۶ پارس جنوبی و به‌تصویرکشیدن وضعیت این دو فاز بگذریم، باید این گفت‌وگو را در یک جمله خلاصه کنیم: «بوی گاز مهمان همیشگی خانه‌های عسلویه» .

آنچه در ادامه می خوانید، گفتگوی “آذر جزایری” در روزنامه شرق با مدیرعامل منطقه ویژه پارس است:

‌آقای یوسفی ظاهرا توسعه فازهای ١۵ و ١۶ پارس جنوبی به اتمام رسیده است. از این دو فاز چه خبر؟ 

این دو فاز در آینده‌ای نزدیک افتتاح خواهند شد. همان‌طور که می‌دانید فازهای ١۵ و ١۶ پارس جنوبی در کنار فازهای ١٧ و ١٨ و همچنین ١٢ که معادل سه فاز، گاز تولید خواهد کرد، به ‌نوعی نسل قدیم قراردادهای این منطقه محسوب می‌شوند که عملیات ساخت آنها از سوی پیمانکاران داخلی در حال اجرا بود و در یک مقطعی با افت‌وخیزهای فراوانی مواجه شد؛ چراکه بعد از این قراردادها بحث ٣۵ماهه اجراشدن ١٠ فاز دیگر مطرح شد که متأسفانه منابع مالی و حتی نیروی انسانی متخصص در میان تمام فازها تقسیم شد و همین امر بر تأخیر افتتاح این فازها افزود.

مخصوصا اینکه پیمانکار فاز ١۵ و ١۶ که بسیار هم موفق بود در دیگر فازها هم مشغول به فعالیت شد و انرژی متمرکز بر فاز ١۵ و ١۶ که شامل منابع مالی، تجیهزات و حتی نیروی انسانی می‌شد، در دیگر فازها تقسیم شد. مجموع اینها باعث شد افتتاح این فازها با تأخیر درخور‌توجهی مواجه شود تا اینکه در سال ٩٢ با تغییر مدیریتی در دولت جدید، وزیر نفت برنامه اولویت‌بندی فازها را برای تقسیم‌نشدن انرژی‌ها در نظر گرفت تا بتوان به‌صورت متمرکز فازها را مدیریت کرد. 

‌برای تأمین تجهیزات مورد نیاز در شرایط تحریم چه چاره‌ای اندیشیده شد؟ 

با تصمیم وزیرنفت تجهیزات مورد نیاز فازها به‌صورت متمرکز تأمین می‌شود. بدین معنا که شاید یک فاز درحال‌توسعه یک کالایی را داشته باشد که با پیشرفت پروژه فعلا مورد نیاز نباشد اما فازی دیگر که در مرحله بهره‌برداری قرار گرفته آن کالا را برای سرعت بیشتر کار نیاز داشته باشد؛ بنابراین کالاها به‌صورت متمرکز بررسی و ثبت شد و براساس اولویت افتتاح پروژه‌ها و همچنین ضرورت نیاز کالاها به فازهای مختلف ارسال شد.

بنابراین به‌نوعی این تصمیم توانست تحریم‌ها را دور بزند و شاید افتتاح امروز فازهای ١۵ و ١۶ حاصل چنین تصمیمی باشد. البته این فقط معطوف به تجهیزات نبود بلکه در تمام بخش‌ها چون منابع مالی و حتی نیروی انسانی متخصص نیز همین کار به ترتیب میزان پیشرفت فازها انجام شد. 

‌این تصمیمات البته در رسانه‌ها هم واکنش‌هایی به‌همراه داشت. 

دقیقا، اما خوشبختانه با وجود تمام این مخالفت‌ها امروز شاهد هستیم که پالایشگاه‌ها در پارس جنوبی فعال هستند و حتی پالایشگاه فازهای ٣۵ماهه هم تعطیل نشده‌اند تنها تفاوت امروز نسبت به پیش از سال ٩٢ این است که تمرکز بیشتر منابع معطوف به فازهای قدیمی شده است.

نتیجه این تصمیم هم افتتاح فاز ١٢ پارس جنوبی بود که در اولویت اول وزارت نفت قرار گرفته بود و خوشبختانه سال گذشته توسط رئیس‌جمهور به بهره‌برداری رسید و توانست حدود ٨٠ میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید گاز کشور اضافه کند. به‌همین‌صورت منابع در فاز ١۶ پارس جنوبی هم که پیمانکار آن، قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء است متمرکز شد که این پالایشگاه هم فعال شد و درحال‌حاضر آمادگی تصفیه ۵٠میلیون مترمکعب استانداردی را که برای هر دو فاز پیش‌بینی شده است دارد. به‌خصوص که مسائل جانبی فاز هم به‌طور هم‌زمان حل شده است. مثل مشکل سوختن ترکیبات گوگردی در این پالایشگاه که با نگرانی‌هایی در منطقه روبه‌رو بود و خوشبختانه این مشکل نیز مرتفع شده است. 

‌درحال‌حاضر تمرکز روی کدام فازها برای بهره‌برداری است؟ 

بعد از فاز ١۵ و ١۶ که ان‌شاءلله به‌زودی به بهره‌برداری می‌رسد نوبت فاز ١٧ و ١٨ که در لیست فازهای قدیمی قرار گرفته‌اند خواهد بود که امیدواریم در نیمه دوم امسال نیز این دو فاز به نتیجه برسند؛ اگر این اتفاق رخ دهد که ان‌شاءالله اتفاق خواهد افتاد عملا امسال پرونده فازهای قدیم در پارس جنوبی که به‌صورت نیمه‌کاره باقی مانده بودند بسته خواهد شد و بخشی از عقب‌ماندگی تولید در پارس جنوبی از حریف جبران می‌شود. 

‌شما زمانی مدیریت منطقه ویژه اقتصاد انرژی پارس را برعهده گرفتید که اجرائی‌شدن فازهای پارس جنوبی در دولت یازدهم به‌طور جدی در حال آغازشدن بود. تصویری از آن روزها بالاخص در فازهای ١۵ و ١۶ دارید؟ 

بنده اگرچه سال گذشته مدیریت منطقه را برعهده گرفتم اما حضور من در منطقه به ١٨ سال پیش برمی‌گردد و به‌نوعی تمام فراز‌و‌نشیب‌های توسعه منطقه را به چشم دیده‌ام.

شاید پاسخ بنده به این سؤال بیشتر از منظر حضور ١٨ساله‌ام در این منطقه و نگاه کارشناسانه به موضوع باشد. پیش از حضور دولت یازدهم، تمام فازهای درحال‌توسعه که با احتساب فازهای قدیم مانند ١۵ و ١۶، ١٧ و ١٨ و ١٢ و همچنین فازهای مشهور به ٣۵ ماهه به ١۵ فاز می‌رسید، حتی در جذب نیروی انسانی متخصص هم با مشکل مواجه بودند. درعین‌حال فشارهای بین‌المللی نیز باعث شده بود به لحاظ تجهیزات و منابع انسانی هم محدود شویم. در پالایشگاه‌ها کار صورت می‌گرفت، اما این کارها تعیین‌کننده و کافی نبود. از سال ٩٢ به بعد سیاست خوبی به ‌کار برده شد، که بحث بسیار کمک‌دهنده اولویت‌بندی‌ها بود.

به نوعی به نظر می‌رسد در دو سال گذشته تبلور اقتصاد مقاومتی به معنای واقعی در پارس جنوبی دیده شده است؛ هرچند پیش‌ازاین به‌هرحال دو سال هم کارهایی صورت گرفته بود؛ اما تصمیم تمرکز انرژی در فازهای پارس جنوبی باعث نتیجه‌گیری زودتر شد؛ ولی نکته درخور‌تأمل این است که نقدینگی‌ای که در این دوسال در پارس جنوبی تزریق شده است شاید یک‌چهارم نقدینگی‌ای باشد که دو سال پیش‌ازآن به این منطقه تزریق شده؛ اما تصمیم مدیریتی مناسب توانست با همین نقدینگی کم ناشی از فشارهای بین‌المللی بازهم فازهای باقی‌مانده را به سرانجام برساند. 

‌آقای یوسفی اشاره‌ای به جلوگیری از سوختن گوگرد در یکی از پالایشگاه‌های فعال منطقه داشتید. قرار بود یک طرح محیط زیستی برای کاهش آلودگی در منطقه اجرا شود. این طرح به کجا رسید؟ 

در ابتدا باید تأکید کنم من یکی از منتقدان اصلی نوع نگاه حاکم بر محیط زیست در کشور هستم. درحال‌حاضر به نظر می‌رسد نگاهی که در رسانه‌ها، فضاهای مجازی و حتی NGOها وجود دارد نگاهی احساسی، سیاسی و غیرکارشناسی است. نگاه به آلودگی هوا در منطقه از نگاه کارشناسان گرفته تا حتی رسانه‌ها، فقط در فلرها خلاصه می‌شود؛ درحالی‌که لزوما مشعل‌ها تنها منبع آلایندگی نیستند؛ چه‌بسا آلایندگی‌هایی در منطقه باشد که دیده نشود؛ مثلا بعضی از پتروشیمی‌ها شاید آلودگی بیشتری ایجاد کنند تا مشعل‌ها و سوختن متان در فلرها! نباید فراموش کنیم که پالایشگاه‌ها براساس فلر طراحی شده‌اند و این صورت‌مسئله‌ای است که امکان پاک‌کردن آن وجود ندارد؛ به‌عنوان مثال در فاز ٩ و١٠ و براساس طراحی صورت‌گرفته شما مجاز هستید تا یک‌ونیم میلیون مترمکعب در هفته گاز فلر کنید.

اکثر پالایشگاه‌هایی که در منطقه هستند در محدوده طراحی کار می‌کنند، بنابراین نمی‌‌توان هر پالایشگاهی را به‌تنهایی ملامت کرد؛ چراکه در چارچوب طراحی تعیین‌شده مشغول فعالیت هستند. مشکل زمانی ایجاد می‌شود که ١٠ پالایشگاه به‌طور هم‌زمان در چارچوب طراحی کار می‌کنند و اثر تجمعی اینها زیاد می‌شود؛ برای مثال ماشینی را در نظر بگیرید که به‌خوبی کار می‌کند و هیچ مشکلی هم ندارد؛ اما اگر ٢٠ خودرو را در یک محوطه دربسته و سرپوشیده به‌صورت روشن قرار دهیم، قطعا آلودگی ناشی از سوختن بنزین در موتور این خودروها کاملا محسوس خواهد بود.

هر چند بخشی از این آلودگی ناشی از سوختن گاز در فلر پالایشگاه‌ها را، می‌توان از طریق اصلاح فرآیند کاهش داد که درحال‌حاضر در پروژه‌های پارس جنوبی در حال اجرا است. به‌عنوان مثال در پالایشگاه فجر جم این اتفاق افتاد و فلرها تقریبا خاموش شده‌اند، اما عمدتا فلر نباید خاموش شود به‌دلیل‌اینکه نقش شیر ایمنی پالایشگاه را دارد؛ ولو تصنعی هم باشد باید فلر روشن بماند؛ اما می‌توان میزان گازی که درون فلرها در حال سوختن است و ارزش سوختی که در این فلرها می‌سوزد را مدیریت کرد.

‌آماری هم از روند کاهشی سوختن گاز در فلر پالایشگاه‌های پارس جنوبی هم دارید؟ 

در سال ٨٧ هفته‌ای حدود ۵۶ میلیون مترمکعب گاز در فلرهای ١٠ فاز دود می‌شد که این عدد به هشت میلیون مترمکعب درهفته رسیده است. فقط در فاز ٩ و١٠ سال گذشته ٣٠درصد کاهش فلرینگ داشته‌ایم که همه این مسائل ناشی از اصلاحاتی است که در عملیات انجام شده است، اما به‌هرحال فازهای جدید کم‌کم وارد مدار می‌شوند و باید برای حل مشکل فلرها فکر اساسی کرد. 

‌چه فکر اساسی؟ 

همیشه دو ایده طرفدار داشته است. اول، فروختن این گازها به بخش خصوصی است. دوم، بررسی مشکلات و ارائه طرح محیط زیستی برای کاهش آلودگی‌هاست. خوشبختانه شرکت ملی نفت در حال مذاکره با یک شرکت فرانسوی است که طرحی ویژه برای این کار ارائه شود.

البته این مسئله بلندمدت خواهد بود که حداقل چهار سال طول خواهد کشید. همچنین شورای‌عالی محیط زیست منطقه هم که با حضور همه شرکت‌های فعال در پارس جنوبی و بنده برگزار می‌شود، ایده‌هایی را از سوی این شرکت‌ها دریافت می‌کند و سعی دارد تا تمام ایده‌ها و برنامه‌های تأثیرگذار برای کاهش آلودگی‌ها را اجرائی کند.

‌درباره کنترل آلودگی ناشی از پتروشیمی‌ها کاری کرده‌اید؟ 

درحال‌حاضر هشت ایستگاه پالایش آنلاین داریم و به‌صورت لحظه‌ای آلودگی ناشی از فعالیت این صنعت در منطقه را بررسی می‌کنیم و از مجتمع‌ها نیز خواسته‌ایم که در کاهش آلودگی به ما کمک کنند. البته در بعضی از نقاط با موانعی روبه‌رو هستیم. 

‌چه موانعی؟

پیش از این مناطق ویژه از پرداخت عوارض آلایندگی معاف بودند، اما به‌تازگی مجلس در قانونی مناطق را موظف به پرداخت عوارض آلودگی کرده است. همین امر دست و پای ما را تا حدودی بسته است.

این طبیعتا موجب شده مقداری کاهش انگیزه در شرکت‌های پتروشیمی ایجاد شود چراکه بعضی می‌گویند اگر قرار براین است که عوارض آلایندگی را پرداخت کنیم چرا برای کنترل آلایندگی تلاش کنیم. در تلاش هستیم که این مطلب را با رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و همه کسانی که درگیر این مسئله هستند در میان بگذاریم که انشالله در قانون سال آینده این تصمیم مقداری تعدیل شود که هم به نفع مردم و هم به نفع محیط زیست باشد. از دیگر اقدامات ما در بخش محیط زیست منطقه حل مشکل انبارکردن روباز گوگردهاست. بر همین اساس یک انبار مکانیزه گوگرد با تمام سختی‌هایی که وجود داشت راه‌اندازی شد. 

‌در مورد آلودگی آب چه کرده‌اید؟

یک پیمانکار برای تخمین میزان آلایندگی آب انتخاب شده است. همچنین در بحث محیط زیست، توسعه فضای سبز در منطقه از جمله برنامه‌های درنظرگرفته‌شده است که امسال ٢٠٠هکتار را هدف‌گذاری کرده‌ایم، اگرچه فصل کاشت در منطقه عسلویه در شش‌ماهه دوم است. همه این موارد را انجام می‌دهیم. البته هرجا که صنعت هست، طبیعتا آلودگی هم وجود دارد و مهم این است که ما هیچ‌وقت این را انکار نکرده‌ایم اما همیشه هم تلاش می‌کنیم این عدد را نسبت به سابق کم‌تر کنیم. 

‌به نظر شما روزی می‌رسد که مردم این منطقه دیگر بوی گاز را استشمام نکنند؟ 

خیلی سخت خواهد بود که چنین وعده‌ای بدهیم چراکه به‌هرحال قرار است ٧٠٠ میلیون مترمکعب گاز در این منطقه تصفیه شود. بنابراین هرچقدر هم بتوانیم جلوی فلرشدن گاز در پالایشگاه‌ها را بگیریم، بازهم بوی گاز احساس خواهد شد. اما بیشتر به‌دنبال این هستیم که میزان آلایندگی به حدی نباشد که سلامت افراد تهدید شود و این به‌عنوان یک هدف‌گذاری است. 

‌درحال‌حاضر خانواده شما در عسلویه زندگی می‌کنند؟ 

بنده ١٢ سال در عسلویه زندگی کردم و حدود سه سال است که به تهران آمده‌‌ایم اما همچنان خانواده مشتاق به زندگی در جم هستند. 

‌در مدتی که در منطقه زندگی می‌کردید با بیماری خاصی ناشی از آلودگی هوا مواجه بودید؟ 

نمی‌شود این‌طور قضاوت کرد. فرض بگوییم چون پنج مورد سرطان دیده شده است، پس در اینجا مردم سرطان گرفته‌اند، این حرف هم ممکن است درست یا غلط باشد. ما باید آمار بیماری در منطقه را مثلا با شهری چون بوشهر مقایسه کنیم که از این آلایندگی‌ها، به‌دور است و بعد بگوییم مثلا میزان سرطان موجود در منطقه بیشتر از دیگر شهرهاست و می‌تواند ناشی از آلودگی موجود باشد.

حوزه سلامت زیرمجموعه وزارت بهداشت است و ما آمار دقیقی از عملکرد آنها نداریم ولی خودمان به‌دنبال این هستیم که مطالعه‌ای در این خصوص داشته باشیم. کاری که از دست متولیان منطقه ویژه اقتصاد انرژی پارس برمی‌آمد، رونمایی از طرح جامعه سلامت است. خوشبختانه این کار در حال انجام‌شدن است و ذی‌نفعان از جمله وزارت بهداشت، مراکز بهداشتی همه شهرستان‌ها، فرمانداری‌ها، شورای‌عالی منطقه‌ای، سازمان بهداشت و درمان نفت مشغول فعالیت در جهت اجرای این طرح هستند. بنابراین احتمال اینکه این طرح در همین ماه رونمایی شود زیاد خواهد بود. اتفاقا یکی از شاخص‌هایی که در طرح ویژه جامعه سلامت دیده شده اندازه‌گیری وضع موجود از لحاظ میزان سرطان در منطقه است. 

‌این شایعه که از مردم منطقه انرژی پارس هیچ وقت خون‌گیری نمی‌شود، تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟ 

این شایعه حداقل سه بار توسط سازمان انتقال خون تکذیب شده است. اگر هم در برخی از مواقع این مسئله متوقف شده، به دلیل رواج بیماری‌هایی شبیه مالاریا در مناطق جنوبی کشور و احتمال وجود این بیماری‌ها بوده که سازمان انتقال خون صلاح می‌دانسته در مواقعی از سال به دلیل احتمالات وجود این بیماری از خون‌گیری خودداری کند اما ربطی به وجود بیماری‌های ناشی از آلودگی هوا و مسائلی که در رسانه‌ها درباره این شایعه مطرح می‌شد، نداشته است. 

 حالا که صحبت از شایعه‌ها به میان کشیده شد به نظر شما تا چه اندازه رواج اعتیاد میان کارگران فعال در منطقه به واقعیت نزدیک است؟ 

اتفاقا بنده با حکم وزیر کشور، رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر در منطقه هستم، بنابراین در جلسات متعددی در شهرستان‌های جنوبی کشور شرکت می‌کنم. این را قبول داریم که اعتیاد یکی از چالش‌های اصلی مناطق صنعتی به‌دلیل وجود قشرهای مختلف با سطح‌های فرهنگی مختلف است. به هرحال هرچه که می‌تواند زمینه‌ساز اعتیاد در افراد باشد، به دلیل دوری از خانواده و وجود مشکلات و فرهنگ‌های مختلف در منطقه است. اما درحال‌حاضر به‌لحاظ آماری اصلا نمی‌توان ادعا یا اثبات کرد که این عدد از متوسط جامعه معمول شهری ما بیشتر است اما روی این موضوع در حال کار هستیم.

ما نمی‌توانیم به‌دلیل هزینه‌های بالای درمان به سمت بهبود افراد پیش برویم که البته مشخص هم نیست نتیجه‌بخش باشد یا خیر. بیشتر باید به سمتی رفت که پیشگیری‌ها با توسعه اماکن ورزشی برای کارگران صورت بگیرد که به نظر من شرکت‌ها در این بخش موفق بوده‌اند. درحال‌حاضر اگر به منطقه مراجعه کنید، در حوزه‌های مختلف چون صنعت پتروشیمی، استخر و سالن‌های ورزشی به میزان کافی وجود دارد. در مورد خوابگاه‌ها، هرچند که استانداردهای متفاوتی دارند، اما به نسبت گذشته وضعیت رفاهی در این مکان‌ها بسیار بهتر شده است. به نظر می‌رسد این شرایط باعث شده رشد تقاضا در منطقه کم‌تر شود. به‌هرحال نمی‌توانیم رؤیایی صحبت کنیم و بگوییم تقاضا صفر می‌شود اما می‌توانیم با این اقدامات رشد تقاضا را کم کنیم. بنابراین اگر بتوانیم در یک برنامه ١٠ساله ١٠درصد از تقاضا را کم کنیم، رقم قابل‌توجهی خواهد بود. 

‌از کارگران فعال در منطقه آزمایش اعتیاد گرفته می‌شود؟ 

به‌صورت موردی آزمایش گرفته می‌شود ولی به‌صورت عام، خیر. 

‌نفت تا چه اندازه به توسعه منطقه جهت رفاه عمومی کمک می‌کند؟ 

باوجود همه محدودیت‌های مقرراتی که وجود دارد قاعدتا صنعت نفت هم مثل دیگر صنایع متعهد به مسئولیت‌های اجتماعی است. بنابراین با وجود آنکه در بودجه سال گذشته هرنوع کمک دولتی به خارج از شرکت ممنوع شده اما باز هم ما به توسعه رفاه عمومی در منطقه کمک کرده‌ایم. به‌نحوی‌که در سال گذشته که سال فشارهای مالی محسوب می‌شد هزینه کمک عام‌المنفعه ١٢,۶ میلیارد تومان بوده که عملکرد ما در پایان سال، ٣٩میلیارد تومان را نشان می‌دهد. بنابراین فقط در سال گذشته حدود سه برابر در حوزه عام‌المنفعه کار کرده‌ایم. 

‌وضعیت آب، برق و گاز منطقه به چه شکل است؟ 

برای تأمین آب منطقه هم راهکارهایی ارائه شده است. به‌عنوان مثال امسال حدود هشت میلیارد تومان هزینه برای تأمین آب شهر نخل تقی با ٢٠ هزار نفر جمعیت صورت گرفته است. اگرچه وزارت نیرو هم با ما خیلی مهربان نیست. چراکه رقمی که برای مناطق شهری حساب می‌شود بسیار کمتر از زمانی است که صنعت نفت آب را تقاضا می‌کند چراکه رقم به‌صورت صنعتی محاسبه می‌شود و گران‌تر است.

در سال‌جاری نفت هشت میلیارد تومان هزینه کرد تا بتواند ۶٠ لیتر آب در ثانیه را از طریق لوله به نخل تقی برساند. شهر کنگان، عسلویه و حتی نخل تقی درحال‌حاضر از طریق لوله‌کشی، گاز دریافت می‌کنند. در حوزه برق هم همین شهرها تأمین برق شده‌اند. هرچند ما متولی توزیع برق نیستیم اما برق را به شبکه انتقال می‌دهیم و شبکه هم به این شهرها می‌فرستد. همچنین نیروگاه بزرگ بعثت را داریم که ١٠٠٠مگاواتی در منطقه است و بخشی از تولید این را به شبکه سراسری برای توزیع در مناطق نیازمند انتقال می‌دهیم.

اینها ازجمله پروژه‌هایی است که صنعت نفت در حال هزینه‌کردن است و به‌عنوان بخشی از مسئولیت اجتماعی این صنعت در این منطقه تلقی می‌شود. برنامه‌ای با عنوان نخبه‌پروری داریم که برای دانش‌آموزهای نمونه منطقه، کلاس کنکور رایگان برگزار کرده‌ایم و به‌نوعی آنها را آماده مدیریت آینده کشور می‌کنیم. نتیجه‌ای که این تصمیم در برداشت این بود که امسال رتبه ٢۴ کشوری در رشته ریاضی داشتیم. تأکید ما بر نخبه‌پروری است که انسان‌ها را بسازیم و سپس خود این انسان‌ها بعدها بتوانند شهرهای خود را بسازند و فرض ما براین است که انسان‌ها معیار توسعه باشند. 

‌به نخبگان اشاره کردید. در منطقه با توجه به نزدیک‌بودن فعالیت قطری‌ها به ایرانی‌ها تا چه اندازه شاهد فرار مغزها بوده‌اید؟ 

همان‌طور که می‌دانید در صنعت نفت، نظام پرداخت و تشویق‌ها تابع نظام هماهنگی صنعت نفت است. به شکل منطقه‌ای به این موضوع نگاه نمی‌شود که بتوانیم مثلا صرفا برای عسلویه تصمیم‌گیری کنیم. گاهی اوقات نیاز به تصمیمات در سطح دولت دارد.  در دوران اخیر یک‌سری افزایش حقوق در سطح صنعت نفت اعمال شد. زمستان سال ٩٢ اتفاقی که در نفت افتاد این بود که حق تخصصی متناسب با آن سطحی از تحصیلات که کارکنان دارا هستند اعمال شد و ترمیم قابل توجهی داشت البته نه‌تنها برای عسلویه بلکه برای کل صنعت نفت، حقوق‌ها به شکل قابل‌توجهی برای کسانی که تحصیل کرده بودند ترمیم شد که خیلی هم تأثیرگذار بود. برنامه‌های دیگری هم وجود دارد که البته به نظر می‌رسد به دلیل محدودیت مالی نفت فعلا متوقف شده است. نباید فراموش کرد فرار مغز‌ها لزوما مربوط به بحث دریافتی‌ها نمی‌شود و باید شرایط کاری را تسهیل کنیم به‌طوری‌که در عسلویه بتوانیم بحث اسکان را حل کنیم که از جمله معضلات این است که فرد در جوانی باید ١۴ روز از خانواده خود دور باشد و زیاد با منطق منطبق نیست.

این موضوع با منافع صنعت نفت و با منطق زندگی کارکنان سازگار نیست. بنابراین صنعت نفت به‌طور جدی بر اسکان در مناطق اقماری کار می‌کند. اگر بتوان امکانات را در شهرهای اطراف صنعت نفت تقویت کرد و زندگی باکیفیت قابل‌توجهی را برای کارکنان ایجاد کرد، فکر نمی‌کنم جوان متخصص، کشور را رها کند. خوشبختانه درحال‌حاضر صنعت نفت به‌طور جد به‌دنبال تقویت رفاهی در منطقه است و شرایط لازم برای استقرار کارکنان در منطقه را فراهم می‌کند. 

‌آقای یوسفی درحال‌حاضر در پروژه‌های منطقه از ۵٠‌درصد پتانسیل نیروی انسانی بومی استفاده می‌شود؟ 

باز هم این موضوع از آن دسته موضوعاتی است که گاهی به‌صورت احساسی در محافل با آن برخورد می‌شود. طبیعتا زمانی که به‌طور مثال ٢٠٠ نفر نیروی انسانی جوشکار می‌خواهیم، اگر براساس توان منطقه توانستید ١٠٠جوشکار بومی را برای آن پروژه معرفی کنید، می‌شود ۵٠ درصد ولی اگر زمانی دو نفر جوشکار پیدا شود، این رقم به یک درصد حضور بومی تقلیل می‌یابد.

متأسفانه در منطقه متناسب با نیازهای صنعت، توانمند‌سازی نیروی انسانی رخ نداده به همین دلیل ما اعداد مختلفی را داشته‌ایم. خوشبینانه‌ترین عددی که تاکنون مورد تأکید قرار گرفته، استفاده ٢٠ تا ٢۵ درصدی از نیروهای بومی در پروژه‌های منطقه است. حداقل در دو سال اخیر به‌طور قاطع می‌توان گفت واقعا در جایی که تخصص‌های بومی وجود داشته، کمتر از نیروهای غیربومی استفاده شده است. اگرچه پارس جنوبی نقش ملی و فراملی دارد و اصلا نباید به‌صورت جزیره‌ای به آن نگاه کرد و در حوزه تخصص باید از هرکسی استقبال شود. نباید فراموش کرد که اگرچه بی‌کاری در کشور وجود دارد ولی در منطقه این درصد بسیار کمتر است. 

‌با برداشتن تحریم‌ها رونق محسوسی در منطقه دیده می‌شود یا هنوز زود است؟ 

در پارس جنوبی همه قراردادها بسته شده و در حوزه بالادست در حال انجام است. در حوزه میان‌دست و پایین‌دست، خیلی از پتروشیمی‌ها منتظر این هستند که فاینانس انجام شود و تجهیزات خود را دریافت کنند و قطعا با افزایش تولید گازی که در منطقه رخ می‌دهد، با فاز ١٢,١۵.١۶ و ١٧ این افزایش گاز تبدیل به محصولات پتروشیمی می‌شود. به‌هرحال امیدواریم با برداشته‌شدن تحریم‌ها صنعت پتروشیمی در منطقه رونق چشمگیری داشته باشد، به‌نحوی‌که ٢٠ میلیارد دلار صادراتی که سال گذشته در منطقه داشتیم بتواند تا ٢۵ میلیارد دلار در سال آینده هم برسد.

اخبار مرتبط

نظرات

  1. omid says:

    گزارش های سفارشی/خیلی ضایع بود

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن