بروز شده در : جمعه 28 اردیبهشت 1403 ساعت 2:07 بعد از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 221
تعداد نظرات:۴ دیدگاه
تاریخ انتشار:شنبه 27 اردیبهشت 93 7:44 ب.ظ

حکایت دردناک یک بیمار اورژانسی از بیمارستان کنگان

به گزارش ثلاث سایت خبری پارس خلیج نوشت:رسیدگی به وضعیت بیماران و نگاه مسئولانه به آنها، واقعیتی است که به دلیل عدم نظارت صحیح و گاه بی توجهی در سامانه بهداشت و درمان کشور، دچار روزمرگی شده است.و عدم وجود فرآیند و سیستم یکپارچه در ارائه خدمات درمانی و عدم توجه ویژه به نقطه اتصال این […]

به گزارش ثلاث سایت خبری پارس خلیج نوشت:رسیدگی به وضعیت بیماران و نگاه مسئولانه به آنها، واقعیتی است که به دلیل عدم نظارت صحیح و گاه بی توجهی در سامانه بهداشت و درمان کشور، دچار روزمرگی شده است.و عدم وجود فرآیند و سیستم یکپارچه در ارائه خدمات درمانی و عدم توجه ویژه به نقطه اتصال این سیستم -یعنی بیمار- مشکلات را دو چندان خواهد کرد.

هر بار که شخصی قلمی به سمت وضعیت بیمارستان های استان بوشهر چرخانده و از کمبود امکانات و بی توجهی کادر و مسئولان آن سخن گفته با هزاران توجیه و وعید او را از گردونه انتقاد خارج کرده اند.
اما این نگارش نه از حیث نقد که دیگر کار از نقد گذشته بلکه از باب پرسشگری مطرح می شود تا بدانیم: “تا کی و چقدر؟!” تا کی قرار است بیمارستان امام خمینی کنگان بعلت بی توجهی و بی مسئولیتی کادر و پرسنل اش که از بی مسئولیتی به اصطلاح مسئولان! بهداشت منبعث شده، نقش عزرائیل را ایفا کند؟!
تا کی قرار است عزیزانمان را با وضعیتی نسبتاً خراب به بیمارستان کنگان منتقل کنیم و بیمارستان نسخه گور و کفن برای او بپیچند؟ چندین هم استانیمان باید کشته شود؟ چندین خانواده باید داغدار شوند تا مسئولی از خواب گران بیدار شود، تا انسانیت معنا شود؟ تا جان انسان ارزش از دست رفته اش را در شهرمان باز یابد؟

بارها از زبان مردم سخن از پول زیر میزی برخی پزشکان متخصص در شهرستان کنگان شنیده بودیم اما به باورمان نمی رسید که پزشکان با سوگندی که یاد نموده و تعهدی که در قبال جامعه خویش دارند مرتکب چنین اعمالی شوند.

ریاست محترم دانشگاه علوم پزشکی بوشهر چشمتان روز بد نبیند در تاریخ ۹۲/۲/۲۴ به همراه بیمار خانمی که از ناحیه پا دچار شکستگی شدید شده بود به  اورژانس بیمارستان امام خمینی کنگان مراجعه کرده و پس از صرف وقت بسیار آقای دکتر “ر” برای مشاوره به بالین بیمار آمده و با اظهار شدت شکستگی و سخت بودن عمل دستور ترخیص بیمار را داده که بیمار را به خانه ببرید وفرداعصربیاورید مطب تا ازآنجا به بیمارستان جهت انجام عمل جراحی معرفی شود.(مدارک ضمیمه می باشد)

همراهان بیمار که با دور باطل ولقمه دور سرچرخاندن آقای دکتر مواجه شدند به صرافت افتاده که حتما مشکل همان بلای زیر میزی است.  سراغ از سوپروایزر بیمارستان را گرفتند که متاسفانه با توجه به تماس نگهبان بخش با ایشان امکان ملاقات  میسر نگشت و بیمار و همراهان مایوس و نا امید راه بوشهر را در پیش گرفته که شاید زیر میزی های آنجا ارزشی چند برابر جان مردم فقیر کم زبان نداشته باشد حالا حکایت درد کشیدن بیمار تا صبح و هزار اتفاق دیگر نیز بماند .

ریاست محترم دانشگاه علوم پزشکی بوشهر آیا وقت آن نرسیده است که از وقایع گذشته در بیمارستانهای استان بوشهر بویژه بیمارستان کنگان درس گرفت؟ آیا ناله های پدر و مادر دوقلویی که  بدلیل بی توجهی دست اندرکاران بیمارستان  امام خمینی کنگان دو فرزند خود را از دست داد عبرت نیست؟ (اینجا) آیا نارضایتی هزاران مراجعه کننده که زبان و قلم شکایت ندارند نباید به گوش شنوایی برسد؟(اینجا)

راستی پس از اجرایی شدن طرح ارتقای سلامت توسط دولت محترم، مسئولان بهداشت و درمان استان و مدیران درمان در کنگان هنوز متوجه این معادله ساده نشده اند که آنچه در بیمارستان باید اهمیت داشته باشد  جان مردم است نه جیب ؟؟؟

بیش از ۳۰ ساعت معطل کردن بیمار صرفا بخاطر گرفتن پول بی سبب چه توجیه منطقی دارد؟

اگر بازرسی و نظارتی در حد معقول بر این بیمارستان وجود داشت آیا بازهم از این اتفاقات می افتد؟؟

آقای رییس دانشگاه این چه اوضاع قمر در عقربی است که در بیمارستان کنگان شاهد آن هستیم؟؟؟

آیا وقت آن نرسیده که جان و زندگی و سلامت مردمی که حضرت امام فرمودند همین مستضعفین ولی نعمت ما هستند ارزش قائل شویم؟؟؟؟

1 2

منبع : پارس خلیج

برچسب ها:

اخبار مرتبط

  • مطلب مرتبطی پیدا نشد.

نظرات

  1. salas says:

    باید در این زمینه بررسی بیشتری شود

  2. ناشناس says:

    ثلاث محترم شما به موجب کدام قانون اسناد پزشکی منتشر کردید؟

  3. ناشناس says:

    ثلاث اگر محترم بود دروغ نمینوشت

  4. درمان says:

    چند روز پیش مادر دو قلوهای معروف اومد زایشگاه گفت من فلانی هستم این فامیلمه اونم مثل من شده گفتم خانم تو دوقلوهات چند ماهه بودن توشکمت مردن گفت ۴ ماهشون بود ولی از ٢ ماهگى مرده بودن کفتم خانم پس جرا شوهرت اومد تقاضای جسد بچه ها از سرد خونه کرد گفت خانم شوهرم که سواد نداره !!!!! گفتم عجب این همه جارو جنجال برای حرف ىه ب……… 

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن