سیروس مهاجری متولد سال ۱۳۴۵ در شهرستان دشتی و ساکن کنگان است.از حدود ۳۰سال پیش کار شعر را شروع کرده و در قالب نیمایی، سپید، دوبیتی، مثنوی و غزل شعر می سراید.
ندارد روغنی فانوس فرهنگ
در این امواج شنگ اما بدآهنگ
شده چون غول ضربه هیکل شهر
ولیکن پای فرهنگش شده لنگ
کنار ساحل آرام بندر
نشسته صنعت و با او کند جنگ
هوا آلوده، دریا خالی از لطف
بگرید بهر کوهستان دلسنگ
دمی بر آسمان شهر بنگر
ز دود شعلهها گردیده بیرنگ
به تابستان هوای شرجی و گاز
به جان شهروندان میزند چنگ
نه مانده کفتر چاهی نه تیهو
نه آید بلبل خرما، سر پنگ
شده سرطان خون و سکته شایع
فراوان گشته اینجا شیشه و بنگ
در این ترکیب اقوامی که اینجاست
چه گردد عاقبت تکلیف فرهنگ
خطرناک است این اخلاط اقوام
نگردد گرهمه باهم هماهنگ
گرانی وفساد وهم ترافیک
شده بر داستان شهر پیرنگ
نیندیشیم اگر امروز چاره
بگردد عرصه بر آیندگان تنگ
بیا تا دست هم محکم بگیریم
کزین کنگان مبادا بشکند کنگ
سیروس مهاجری
متن
بسام کریمی- من بی ثوادم و این مهمترین ...
مش مختار گفت: چته ملا مُنگ الدین اول ...
ندارد روغنی فانوس فرهنگ در این ...
از آسانسور که برگردند برمی گردند ...
بسام کریمی: وقتی در سال ۲۰۱۶ میلادی ...
یه صبح دیگه و یه سلام دوباره به همه شما ...
بسام کریمی (هامور) و اما امروزه ...
خب حضار گرانقدر... همه شما با بیوگرافی ...
ایهاالناس... دولتمردان گرام، سران ...
آقا من اعتراض دارم… یعنی نه تنها من ...
سپاس فراوان
بسیار ستودنی است