تجربههای جهانی
یکی از روشهای سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی که اکثر شرکتهای جهانی از آن استفاده میکنند، سپردن بخشهای مختلف تولید یک کالا به یک پیمانکار خصوصی است. اما در اجرای این روش از سرمایهگذاری همواره این نگرانی وجود دارد که پیمانکار خصوصی برای جلوگیری از کاهش سود خود و صرفه جویی در هزینه تولید، هزینههای مربوط به بهبود وضعیت کاری و معیشتی نیروی کار را کاهش میدهند. طی دو سال گذشته بسیاری از حوادث کاری در نتیجه اتخاذ همین سیاست بوده است. هنوز یکسال از واقعه فرو ریختن ساختمان محل کار کارگران تولیدکننده پوشاک در بنگلادش و مدفون شدن بیش از ۱۰۰۰ کارگر در آنجا نمیگذرد. کشوری که بزرگترین تولید کننده پوشاک در جهان است و کارخانجات تولیدی مهمترین مارکهای تجاری پوشاک در آنجا قرار دارد. اما آن مارک تجاری در اصل فقط یک مارک تجاری است و هر مرحله از تولید و توزیع خود را به پیمانکارانی در سرتاسر جهان میسپارد، بررسیها نشان میدهد که شرکتهای تجاری جهانی نسبت به مواردی چون نقض حقوق کارگران و نابودی محیطزیست بیتوجهند و ضمن تاکید به پایین آمدن هزینه تولید و بنابراین حفظ و افزایش سود، معیشت کارگران و توسعه پایدار و همه جانبه را که شامل عدالت اجتماعی و محیطزیست است فدای کاهش هزینههای تولیدی خود میکنند.
همچنین همین چند ماه پیش کارگران بخش پوشاک و نساجی در کامبوج در اعتراض به شرایط کاری نامناسب و دستمزد پایین خود راهپیمایی کردند که در برخورد پلیس با آنها، چهار تن کشته، دهها نفر زخمی و صدها نفر دستگیر شدند. پیمانکاران کامبوجی نیز همچون مورد بنگلادش تولیدکننده محصولات شرکتهای تجاری معروفی هستند. شرکتهایی که محصولات آنها در پشت ویترین مغازهها و به زیباترین شکل ممکن در کشورهای مختلف عرضه میشود اما از استثماری که برای تولید این محصولات اعمال میشود حرفی در میان نیست. نمونههای این چنینی در سرتاسر جهان کم نیست. تولید محصولات الکترونیکی اپل در چین از معروفترین این نمونههاست، جایی که از کارگران تعهدنامه دریافت میشود که در نتیجه سختی کار، خودکشی نکنند و اگر دست به چنین کاری زدند از خانواده آنها غرامت دریافت میشود. همچنین وضعیت شغلی کارگران ساختمانی در کشورهای حاشیه خلیجفارس و بهویژه کارگران قطری که آن کشور را برای جام جهانی ۲۰۲۲ آماده میکنند از نمونههای قابل اشاره در این مورد است. در ایران نیز اگر چه حوادث کاری و گستردگی اعتراضات کارگری با نمونههای فوقالذکر در شرکتهای چندملیتی اصلاقابل مقایسه نیست اما بیم آن میرود که عدم رسیدگی به نمونههایی که رخ میدهد دامنه این نوع حوادث را بیشتر کند. از جمله جدیدترین این نوع حوادث میتوان به حادثه آتشسوزی در کارگاه خیاطی در خیابان جمهوری تهران اشاره کرد که طی آن دو کارگر در اثر فقدان امکانات لازم در محیط کار و عدم رسیدگی به موقع، جان باختند.
عدم رسیدگی مسئولین و سوءاستفاده پیمانکاران
کارگران پروژه پارس جنوبی از جمله نیروی کاری هستند که همواره به شرایط کاری نامناسب، دستمزدهای پایین و عدم رسیدگی مسئولان امر به شرایطشان اعتراض داشتهاند. در آخرین مورد از این اعترضات، آنها در نامهای خطاب به شورای عالی کار گزارشی از وضعیت کاری خود را اعلام و خواستار افزایش دستمزد خود شدند.
کارگران پارس جنوبی در نامه اعتراضی خود با اشاره به قوانینی که در گذشته تصویب شد و معیشت کارگران را تهدید کرده بود مینویسند: «اقتصاددانان نئولیبرال با طرح کارمزد منعطف در دولت پیشین و آزادسازی دستمزدها در دولت جدید قصد دارند حداقل حقوق را به کلی حذف کنند و این عمل را از راه قانونزدایی به انجام میرسانند که میتوان به نمونههایی چون حذف کارگاههای زیر ۱۰ نفر از شمول قانون کار و قانون کار مناطق ویژه اشاره کرد.» همچنین در بخش دیگری از این نامه، کارگران به شرایط کاری نامناسب خود در منطقه پارس جنوبی اشاره میکنند و مینویسند: «مقاولهنامههای بینالمللی و قانون کار جمهوری اسلامی ایران تاکید بر روزانه کار ۸ ساعت دارند. اضافه کاری، در صورت موافقت کارگر، نباید از دو ساعت در روز بیشتر باشد و هرروز هم نباید اضافه کاری وجود داشته باشد. این در حالی است که کارگران و همه نیروی کار پروژهای چون شرایط کار پروژهای و زمانبندیهای ضروری آنها چنین ایجاب میکند، روزانه ۱۲ ساعت کار میکنند. در همه کشورهای جهان کارگران پروژهای پس از دو هفته کار، دو هفته به مرخصی میروند و حقوق کامل یک ماه را دریافت میکنند.
کارگران پروژهای در طی دو هفته کار روزانه ۱۲ ساعته با احتساب ۴۰درصد بابت ساعات اضافه کاری در روز (۴ ساعت هرروز اضافه کاری) کار میکنند. جمع کار دو هفته یک کارگر پروژهای میشود ۱۹۳ ساعت که از یک ماه کار کارگری که در شهر زندگی میکند و شب را در کنار خانوادهاش به سر میبرد بیشتر است. از این رو دو هفته کار، دو هفته مرخصی با حقوق کامل یک ماهه، حق قانونی کارگران پروژهای است.» در بخشی دیگر از این نامه آمده است: «از سوی دیگر کارگران پروژهای ۲۴ ساعته در اختیار پروژه هستند، و در خوابگاهها با حداقلهای بهداشتی، مسکن و غذا و بدون هیچ امکانات رفاهی یا ورزشی زندگی عمومی دارند. این شیوه کار با توجه به اینکه امروز یک کارگر پروژهای باید شبانه روز در پروژه و خوابگاههای عمومی با ۱۲ ساعت کار پر شتاب به سر ببرد مناسب با جامعه ما نیست. از سوی دیگر کار در پروژههای پتروشیمی – نفتی همراه با آلودگیهای گازی بسیار خطرناک ،H2S است که بیبو ولی مرگبار است و رقیق شده آن را که ما، در اینجا مرتب تنفس میکنیم صدمات مغزی و قلبی در پی دارد». کارگران در این نامه با اشاره به قانون کار در مناطق ویژه معتقدند چون در قانون کار مناطق ویژه، ماده ۱۳ قانون کار را منظور نکرده اند، پیمانکاران یا بیمه کارگران را پرداخت نمیکنند یا اگر در برخی موارد این کار را بکنند با حداقل حقوق این کار را انجام میدهند و بهرغم اینکه سازمان تامین اجتماعی و اداره کار از این شیوه عمل پیمانکاران اطلاع دارند ولی تاکنون اقدامی در این مورد صورت ندادهاند.
این سوءاستفاده پیمانکار باعث میشود، زمانی که کارگر در اثر حادثه دچار از کارافتادگی میشود با حداقل حقوق ناچیزی مواجه شود. در پایان این نامه اعتراضی کارگران پروژه پارس جنوبی با تاکید بر اهمیت شغل خود خاطر نشان کردهاند اهمیت کار نیروهای کار پروژهای با توجه به دشواریها و سختیهای کارشان در این است که محصول تولیدی آنها یک جفت جوراب نیست. برآیند رنج و زحمتهای این کارگران، تولید صنایع مادر در کشور است که برای هر کشوری حیاتی و ضروری است. ولی بعضا پیمانکار از قانون زدائی در مناطق ویژه سوءاستفاده میکند و ۴ الی ۵ ماه حقوق کارگران را پرداخت نمیکند، در حالی که کارگر تنها داراییاش همین حقوق ماهانه است.
حتی یک درمانگاه هم وجود ندارد!
ناصر آقاجری و از تدوینکنندگان این نامه در گفتوگو با آرمان اظهار داشت نگارش و ارسال چنین نامههای اعتراضی در مورد وضعیت کارگران پروژه پارس جنوبی تازگی ندارد و پیش از این نیز نامههای مشابهی برای ریاست جمهوری، مجلس و دیگر سازمانهای دولتی ذیربط فرستاده شده بود. وی معتقد است بسیاری از مفاد قانون کار در پروژه مذکور اجرا نمیشود. این عضو اتحادیه کارگران پروژهای با اشاره به این موضوع که کارگران پروژه پارس جنوبی در دل فرایند تولید و استخراج اصلیترین منبع اقتصادی کشور هستند خاطرنشان کرد در جایی که دهها هزار کارگر مشغول به کار هستند حتی یک بیمارستان و درمانگاه نیز وجود ندارد و حوادث کوچک کاری منجر به مرگ کارگران میشود چون کارگر صدمه دیده باید به بیمارستانی در کنگان یا بوشهر منتقل شود و نزدیکترین بیمارستان در فاصله ۹۰ کیلومتری با پروژه قرار دارد.
این فعال کارگری سرمایهگذاران اصلی در منطقه پارس جنوبی را شرکتهای داخلی دانست و اظهار کرد شرکتهای خارجی چون شرکتهای کرهای و چینی هم حضور دارند که وضعیت کارگران و تکنیسین آنها بسیار بهتر از وضعیت کارگران ایرانی است و حتی در برخی موارد مواد غذایی آنها از دوبی وارد میشود. وی معتقد است روش کار در پروژه پارس جنوبی به این نحو است که معمولا پیمانکاران اصلی هر قسمت از کار را به یک پیمانکار فرعی میسپارند و بابت آن مبلغی را به آن پیمانکار پرداخت میکنند اما معمولاً پیمانکاران فرعی برای صرفه جویی در هزینههای خود و افزایش دامنه سودشان، هزینههای مربوط به نیروی کار را کاهش میدهند.
منبع:آرمان
سلام
تا وقتی اداره کار استان بوشهر دست در دست کارفرما گذاشته اوضاع به همین منوال است – البته با توجه به وضعیت تعیین دستمزد۹۲ و ۹۳ از وزارت کار هم انتظار زیادی نداریم.
اگر همه کارگرا با هم بودن یکدل و یکصدا ، اونوقت هیچ کس نمیتونست اینجور ظلم و حق خوری کنه ، ولی متاسفانه وقتی همه با هم نباشن و هرکس فقط فکر این باشه که چطور امروز گلیم خودش رو از آب بیرون بکشه کارفرما هم به همین راحتی سواستفاده میکنه
سلام به همه کارگران بومی و غیر بومی شرکت های واقع در منطقه ویژه
متاسفانه مسئله ای که امروز به وفور دیده میشود این است که دفتر مرکزی بیشتر شرکت های پیمانکاری در شهرهای بزرگ و مناطق خوش آب و هوا هستند در صورتی که کارگران مربوط به همان شرکت در هوای گرم و آلوده منطقه با ریختن عرق و خون خود در شرایط بسیار بد کاری در حال امرار معاش می باشند و بیشتر دسترنج این کارگران در جیب پیمانکار و سهامدار صرف خوشگذرانی در مناطق دیگر میشود و از طرفی متاسفانه مسئولان دولتی منطقه اعم از نماینده و شورا و اداره کار و فرماندار و غیره هم در برابر وضعیت بد کارگران سکوت اختیار کرده ! و یا با اقدامات اندک چشم بر روی اهمیت موضوع بسته اند-
اما کارگران تمام شرکت های واقع در منطقه باید بدانند که با اتحاد و ایستادگی میتوان به تمام اهداف خود دست یافت
مرگ بر ظالم
باید ساعت کاری تمام کارگران منطقه دو هفته کار و دو هفته استراحت باشه ، در ضمن طبق قانون باید سختی کار به همه کارگران در منطقه تعلق بگیره ، تا کی باید حق و حقوقمون پایمال بشه ، تا کی باید زیر بار حرف زور بریم
فعلا که تو این مملکت دیواری کوتاه تر از دیوار کارگر نیست !
باید همه کارگرا که تو منطقه از کنگان تا عسلو کار میکنن دو هفته کار دو هفته استراحت باشن ، متاسفانه فعلا استراحت فقط برای اونایی که خونشون قرمزتره انگار این کارگرای بیچاره خونه زندگی و زن و بچه ندارن ، شاید هم اینا اصلا حقی ندارن
سلام
این که درد امروز و دیروزمون نیست ، ما محکومیم به کارگری ، بدبختی ، بیچارگی ، آوارگی ، خیلی وقته زخممون کهنه شده، چرک کرده ، سیاه شده ، دیگه بهش عادت کردیم ، دیگه دردشو حس نمی کنیم ، سر شده اعصابش از بین رفته ، زخممون نمکی شده ،دیگه خودمون هم رومون نمیشه نشون بدیم
اَلظُّلْمُ ثَلاثَهٌ: فَظُلْمٌ لایَغْفِرُهُ اللّهُ وَ ظُلْمٌ یَغْفِرُهُ وَ ظُلْمٌ لا یَتْرُکُهُ، فَأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى لا یَغْفِرُ اللّهُ فَالشِّرْکُ قالَ اللّهُ: «إنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیمٌ» و َأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى یَغْفِرُهُ اللّهُ فَظُلْمُ الْعِبادِ أَنْفُسَهُمْ فیما بَیْنَهُمْ و َبَیْنَ رَبِّهِمْ و َأَمَّا الظُّلْمَ الَّذى لا یَتْرُکُهُ اللّهُ فَظُلْمُ الْعِبادِ بَعْضُهُمْ بَعْضا؛
ظلم سه قسم است: ظلمى که خدا نمى آمرزد، ظلمى که مى آمرزد و ظلمى که از آن نمى گذرد، اما ظلمى که خدا نمى آمرزد شرک است. خداوند مى فرماید: «حقا که شرک ظلمى بزرگ است» و اما ظلمى که خدا مى آمرزد، ظلم بندگان به خودشان میان خود و پروردگارشان است اما ظلمى که خدا از آن نمى گذرد ظلم بندگان به یکدیگر است.
نهج الفصاحه ص ۵۶۱ ، ح ۱۹۲۴
أَوَّلُ مَن یَدخُلُ النّارَ أَمیرٌ مُتَسَلِّطٌ لَم یَعدِل، وَذو ثَروَهٍ مِنَ المالِ لَم یُعطِ المالَ حَقَّهُ وَفَقیرٌ فَخورٌ؛
اولین کسى که به جهنم مى رود فرمانرواى قدرتمندى است که به عدالت رفتار نمى کند و ثروتمندى که حقوق مالى خود را نمى پردازد و نیازمند متکبر.
عیون الاخبارالرضا ج۲، ص۲۸، ح۲۰
چرا باید تو منطقه بعضیا حقوق چند میلیونی ببرن و بعضیا هم برای سیر کردن شکم زن و بچشون از صبح تا شب جون بکنن ، مگه اونایی که حقوق چند میلیونی میگیرن چکار میکنن ، خیر سرشون طیاره که نمی سازن ، جالب اینه که همونا هم به اندازه کافی بهشون مرخصی میدن که برن پولاشون خرج کنن
اِستَعمِلِ العَدلَ و َاحذَرِ العَسفَ و َالحَیفَ فَاِنَّ العَسفَ یَعودُ بِالجَلاءِ و َالحَیفَ یَدعوا اِلَى السَّیفِ؛
عدالت را اجرا کن و از زورگویى و ستمگرىبپرهیز زیرا زورگویى مردم را به ترک از وطن وامىدارد، و ستم آنان را به قیام مسلّحانه مىکشاند.
نهج البلاغه(صبحی صالح) ص۵۵۹ ، حکمت ۴۷۶
اَحسَنُ العَدلِ نُصرَهُ المَظلومِ؛
بهترین عدالت یارى مظلوم است.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص ۴۴۶ ، ح ۱۰۲۱۰
اِنَّ مِن اَعظَمِ النّاسِ حَسرَهً یَومَ القِیامَهِ، مَن وَصفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ اِلَى غَیرِه؛
پشیمان ترین شخص در روز قیامت، کسى است که براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد.
کافی(ط-الاسلامیه) ج ۲ ، ص ۳۰۰ ، ح۳
بنده خدا این حرفا سی کی نوشتی ، اونایی که زور دستشونه صد سال ای حرفا نمی خونن تازه اگه هم بخونن فقط می خندن ، ای مسئولا نه گوش شنیدن دارن نه چش دیدن تازه خیلی هم اعتقاد داشته بون به هزار و یه دلیل و توجیه میگن نمیشه ، ای حرفا فقط سی مو تو خوبن که هیچ کاری دستمون بر نمیا
کاروانی در زمین یونان بزدند و نعمت بی قیاس ببردند . بازرگانان گریه و زاری کردند و خدا و پیمبر شفیع آوردند و فایده نبود.
چو پیروز شد دزد تیره روان
چه غم دارد از گریه کاروان
لقمان حکیم اندر آن کاروان بود . یکی گفتش از کاروانیان : مگر اینان را نصیحتی کنی و موعظه ای گویی تا طرفی از مال ما دست بدارند که دریغ باشد چندین نعمت که ضایع شود . گفت : دریغ کلمه ی حکمت با ایشان گفتن.
آهنى را که موریانه بخورد
نتوان برد از او به صیقل زنگ
به سیه دل چه سود خواندن وعظ
نرود میخ آهنین بر سنگ