ثلاث- بوشهر بر روی حسین بردستانی اجماع کرد تا این جوان پرتلاش دیری بتواند اعتماد اصلاح طلبان را از کف سکینه الماسی برباید.
پس از کش و قوسهای فراوان حوزهی جنوب استان بوشهر بر روی حسین بردستانی اجماع کرد تا این جوان پرتلاش دیری بتواند اعتماد اصلاح طلبان را از کف سکینه الماس برباید. اجماعی که با عناوین گوناگونی همراه شد، از عنوان “اجماع به کام رقیب” گرفته تا عنوان ” اجماع عقلانیت.”
در این نوشتار سعی بر آن است تا به هر دو نوع تحلیل پرداخته شود:
اجماع به کام رقیب:
عدهای معتقدند اجماع بر روی حسین بردستانی که تنها ویژگیهایش داشتن شور جوانی، حضور در بدنهی نفت و تحصیلات عالیه است نمیتواند اصلاح طلبان کشور و استان را به آمال خود که همانا نشستن کاندید مورد نظر خودشان بر روی کرسی سبز مجلس است برساند. از طرفی معتقدند این اجماع واقعیتهای منطقه که همانا اقبال عمومی ضعیف حوزه انتخابیه به حسین بردستانی را نادیده گرفته است و این اجماع تنها یک گل به خودی به اصلاح طلبان است چرا که آرای رقیب اصلی موسی احمدی یعنی سکینه الماسی، ریزش میکند و این بدان معناست که اصولگرایان یک بر صفر جلو است. این عده چنین استدلال میکنند که، چندین سایت اصولگرای استان با اتاق فکرهای خود، طرح اختلاف انداختن اصلاح طلبان با سکینه الماسی به عنوان جدی ترین رقیب موسی احمدی را کلید زدند و مطالبی در همین جهت بر روی خروجی سایتهای خود قرار دادند؛ مثل ( الماسی یا بردستانی؛ تهدید و تطمیع اصلاح طلبان جنوب استان بوشهر برای چه؟ ) یا (عضو مجمع اصلاح طلبان جنوب استان بوشهر: زیر بار حمایت از خانم الماسی نمی رویم) و یا ( مشی سیاسی سکینه الماسی به روایت کانال تلگرام خودش +عکس ) که در نهایت نیز در این طرح موفق شدند و با خوشحالی تیتر زدند: اصلاح طلبان جنوب استان بر روی حسین بردستانی اجماع کردند!!! و برای او نیز صراحتاً اینگونه تبلیغ میکند: “بردستانی کاندیدایی خوشنام و با سواد است!”
اجماع عقلانیت :
اما عدهای دیگر معتقدند که این اجماع بر روی عقلانیت شکل گرفته چرا که عقل حکم میکند که از یک اصلاحطلب حمایت شود نه یک اصولگرای معتدل و باید این باور در میان اصلاح طلبان نهادینه شود که تنها به کاندیدای همفکر خود رای داده و او را حمایت کرد، اما این عده دو اشتباه استراتژیک مرتکب شدهاند. اول آنکه ممکن است این کاندید گمنام اصلاحطلب، اقبال عمومی کمتری داشته باشد و این راه را برای اصولگرایان به شدت راست جهت نشستن بر کرسی مجلس باز کند و حتی بزرگان اصلاحطلب حمایت از یک کاندید اصولگرای معتدل را بر اصلاح طلب گمنام ترجیح دادهاند. مصطفی کواکبیان دبیر حزب مردم سالاری در گفت و گو با روزنامه پیام عسلویه گفت: در این شرایط اصولگرای همراه و مقبول عمومی بر اصلاح طلب گمنام ارجعیت دارد. یا محمدرضا عارف رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان گفت: به این نتیجه رسیدیم که باید با حامیان دولت یکی شویم که از ابتدا نیز به همین صورت ائتلاف کردیم.
اشتباه دوم این عده آن است که این نوع تفکر برای زمانی میتواند مثمر ثمر واقع شود که در ایران حزب به معنای واقعی و حقوقی آن وجود داشته باشد و بر فرض مثال در حال حاضر آیا جبهه اصلاحات بر این واقف است که چند عضو در چهار شهرستان جنوبی دارند؟! آیا در همه شهرستان ها دفتر حزب وجود دارد؟! آیا در همه شهرستان ها اعضای آن اسمنویسی کرده و دارای شناسنامه اصلاحطلبی هستند؟! در این حوزه اصلاح طلبی تنها در قول است اما رسمی شده نیست. پس نمیتوان به جرات گفت که حمایت از کاندید اصلاح طلب هر چند کم نام و نشان، آنان را به آمال سیاسی خود میرساند.
یادداشت: محمد رفیعی
متن
بسام کریمی- من بی ثوادم و این مهمترین ...
مش مختار گفت: چته ملا مُنگ الدین اول ...
ندارد روغنی فانوس فرهنگ در این ...
از آسانسور که برگردند برمی گردند ...
بسام کریمی: وقتی در سال ۲۰۱۶ میلادی ...
یه صبح دیگه و یه سلام دوباره به همه شما ...
بسام کریمی (هامور) و اما امروزه ...
خب حضار گرانقدر... همه شما با بیوگرافی ...
ایهاالناس... دولتمردان گرام، سران ...
آقا من اعتراض دارم… یعنی نه تنها من ...
سلام . مطلب بسیار زیرکانه و عقلانی بود آقای رفیعی . واقعا رای الماسی در جم و عسلویه خیلی زیاد هست