«ازدواج موقت» نسخه دهه۹۰ مسئولان برای جلوگیری از ترویج گناه است؛ نسخهای که مردم چندان اعتقادی به آن ندارند و حتی جزو صحبتهای درگوشی آنها محسوب میشود. اما داستان از خیلی قبلتر شروع شده بود. شاید بعضیها یادشان باشد صحبتهای جنجالی علی مطهری درباره ازدواج موقت دختران و پسران دبیرستانی را که در آذرماه سال […]
«ازدواج موقت» نسخه دهه۹۰ مسئولان برای جلوگیری از ترویج گناه است؛ نسخهای که مردم چندان اعتقادی به آن ندارند و حتی جزو صحبتهای درگوشی آنها محسوب میشود. اما داستان از خیلی قبلتر شروع شده بود. شاید بعضیها یادشان باشد صحبتهای جنجالی علی مطهری درباره ازدواج موقت دختران و پسران دبیرستانی را که در آذرماه سال ۸۸ به زبان آورد و کلی سر و صدا در میان مردم به پا کرد.
بیشتر اعتراض از طرف پدرانی بود که حاضر نبودند دختران نوجوانشان را به عقد چند روزه مردی درآورده و بعد دوباره آنها را پس بگیرند! این جنجالها ادامه پیدا کرد و نظرات موافق و مخالفش مطرح شد. اما شهریورماه ۹۱ باز هم مشابه این صحبتها از زبان حجتالاسلام قرائتی منتشر شد.
او ازدواج موقت را نه تنها راهی برای نجات عامه مردم جامعه از گناه که یکی از راههای نجات دانشگاهها به عنوان یک اجتماع خاص متشکل از نخبگان جامعه عنوان کرد و حتی معتقد بود وزیر علوم و روسای دانشگاه باید در جهت راه انداختن این موضوع در بین دانشجویان وارد عمل شوند! اما در طول مدت پیروزی انقلاب به این طرف، هراز گاهی از این طرف و آنطرف شخص مهمی سر برآورده و درباره ازدواج موقت اظهارنظر کرده، اما در این میان جنجالیترین صحبتها به نام آیتا…هاشمیرفسنجانی نوشته شده است.
رفسنجانی در خطبههای نماز جمعهای که اوایل سال ۷۰ شمسی آن را اقامه کرده بود، صیغه را به عنوان راهکاری برای مقابله با معضلات جنسی جوانان مطرح کرد. همان زمان با اینکه رفسنجانی در مقام رئیسجمهور این مطلب را عنوان کرده بود با هجمههای زیادی از طرف مخالفان و موافقان همراه شد. همین باعث شد دیگر درباره ازدواج موقت صحبت نشود تا اینکه در سال ۸۱ بحث راهاندازی خانههای عفاف مطرح شد.
بعدها اعلام کردند طراح این ایده، دستگیر شده است و خودش سابقه منکراتی داشته! بعد از آن باز در سال ۸۶ مصطفی پورمحمدی، وزیر کشور خواستار رواج «صیغه» با هدف «جلوگیری از شیوع فساد در جامعه» شد. غلامحسین الهام، سخنگوی دولت اعلام کرد این سخنان از موضع دولت نبوده و از جانب یک روحانی مطرح شده است! هرچه که بود، این روزها روی ازدواج موقت مانور زیادی داده میشود.
آنقدر دربارهاش صحبت شده که دیگر به جزیی از زندگی مردم بدل شده! حتی دختران نوجوان هم دربارهاش میدانند. اما این اتفاق باعث نشده اندکی از نگاه منفی جامعه نسبت به آن کم شود. پروفسور حسین باهر، جامعهشناس و رفتارشناس معتقد است آن چیزی که در میان مردم ما وجود ندارد، روابطی است که به هیچچیز پایبندی ندارد و حتی حیوانات حرامگوشت هم این رفتار را با هم ندارند.
از آن زمان که ازدواج موقت نقل محافل شد، از آن به عنوان راه جایگزینی برای روابط نامشروع جوانان یاد میشد. فکر میکنید الان این اتفاق افتاده و این راه جایگزین، واقعا جایگزین شده است؟
البته این رواج را باید از دفترهای ازدواج پرسید. اگر ازدواج موقت به صورت قانونمند رخ دهد باید در دفاتر ثبت شود.
ولی هنوز انگار چنین اتفاقی نمیافتد.
پس این دیگر ازدواج موقت نیست، دوستیای است که این روزها بین دختران و پسران رایج شده ولی از عنوان ازدواج موقت همه گریزان هستند یا لااقل تا آنجا که من اطلاع دارم کسی صحبت از این واژه نمیکند. ازدواج موقت یک حکمی است که در خود قرآن هم آمده و شرایطش هم در رساله آورده شده ولی هنوز قانون چیزی دربارهاش نگفته است.
فکر میکنید اصلا میتواند راه جایگزینی برای همان روابط خاص باشد؟!
اصولا مسائل اسلام کلی است یعنی راهحلی برای کسانی که توان ازدواج دائم ندارند و از طرفی نیاز مبرم به ازدواج دارند. آن چیزی که در قانون با عنوان ازدواج موقت آمده است نیاز به اجازه پدر دختر دارد، یک خطبه عقد خوانده شود، مهریه و مدت تعیین شود. وقتی هم مدتشان تمام میشود باید «عده» نگه دارند و بعد از آن دیگر با هم کاری ندارند. مجموع این کارها با هم، میشود ازدواج موقت ولی این روابطی که در جامعه وجود دارد بعید میدانم اصلا شبیه ازدواج موقت باشند!
فکر میکنید پدری راضی میشود که دخترش به عقد موقت شخصی دربیاید که بعد از مدتی او را رها کند!؟
ما پدرها به هر جهت سنتی و پایبند به مسائلی هستیم که ورای دینی است. در دین این راه گذاشته شده. قرآن و سنت مجوز این نوع ازدواج را داده و حتی مستحب دانسته. فردی که نمیتواند ازدواج دائم داشته باشد میتواند رابطه تن به تن داشته باشد یا هر روش دیگری که شرع تعیین کرده است. من تا حدی که میدانم اصلا به این ماجرا ازدواج موقت نمیگویند بلکه به آن صیغه میگویند ولی «صیغه» یک واژه مطرود است.
یعنی اگر مثلا دختر و پسری با هم باشند حاضرند همینطور بدون صیغه باشند ولی به آنها زوج صیغهای نگویند. مگر اینکه هر دو طرف خیلی متدین باشند. منتها این چیزی که دختران و پسران در جامعه دارند در بعضی مواقع زمینه هرزگی را باب میکند. حتی منی که در کشورهای خارجی زندگی کردهام، چنین چیزی ندیدهام.
در آنجا هر فرد فقط با یک نفر است اما در اینجا یک نفر با چند نفر میماند! حتی این وضعیت را در بین حیوانهای حرامگوشت هم نمیبینیم! یک شیر نر فقط با یک شیر ماده است نه با چندتا ولی این بیبند و باریهایی که در بعضی موارد دیده میشود، زنهاری است برای مسئولان جامعه که جامعه ما از نظر اخلاقی و فرهنگی دارد به سمت بدی میرود. در گذشته اگر چنین چیزی وجود داشت حداقل رعایت ضوابط صیغه میشد اما الان آن ضوابط رعایت نمیشود و نمیتوان گفت این چیزی که الان در حال رخ دادن است همان صیغه یا متعه و ازدواج موقت است.
این چیزها نه تنها در فقه اسلامی آمده بلکه در خود قرآن هم به آن اشاره شده، از طرفی در تمام رسالههای عملی هم آمده ولی قانون فعلا مسکوت است و ملت هم به آن کاری ندارند. آنهایی هم که بخواهند کاری انجام دهند، این کار را میکنند و خیلی هم مقید به قیود دینی و آیینی نیستند. به عنوان یک رفتارشناس خیلی برای من مهم است که روابط انسانی ما به خصوص مسئله زوجیت که ناموس الهی و قاموس دینی است به هرزگی و بی بندوباری کشیده نشود. در کشورهای پیشرفته هم اینطور نیست. آنهایی که ادعای تجدد میکنند هم حتی اینطور رفتار نمیکنند چه برسد به مایی که میگوییم متمدن هستیم.
اصلا فکر میکنید اینکار درست است که بخواهیم چنین چیزی را در جامعه رواج دهیم؟
صیغه چیزی است که کسی آن را نمیپسندد. این واژه مقداری بار منفی دارد. بدتر از همه تعدد زوجات به صورت موقتی است که مشکل آفرین شده. داستان پلیگامی، چند همسری از دو طرف است. تقریبا در بین حیوانات حرامگوشت هم چنین چیزی نداریم. شاید بعضی موجودات باشند ولی اخلاقیات ایجاب میکند هرکاری که میخواهیم انجام دهیم انضباط را در آن رعایت کنیم چه برسد به این مسئله که ناموسی است. هم مرد باید ناموس داشته باشد و هم زن. ناموس یعنی شهرت خوب مرد به زن و زن به مرد …
آیا جامعه ما آماده است که بخواهد صیغه یا ازدواج موقت را جایگزین آن ارتباطاتی کند که بهصورت مخفیانه صورت میگیرد و روابط جنسی را هم به دنبال دارد؟
جامعه برای مسائل دینی آمادگی لازم را باید پیدا کند. روشهایی که تا به حال به عنوان شریعت به کار رفته، خیلی جالب نبوده. اگر همه مسائل را بر وفق دین عمل میکردیم، مشکلی نداشت یعنی من در تمام عرصههای زندگیام بر اساس دین عمل میکردم اما اگر طوری باشم که جایی رعایت دین را بکنم و جایی نکنم، قطعا مشکل ایجاد میشود.
همین است که باعث شده حتی افرادی که از خانوادههای متدین هم هستند زیر این بار نروند که واژه عقد موقت یا صیغه برایشان استفاده شود. در فقه ما اجازه پدر در این موارد واجب و لازم است. اما بعضی مراجع برای دختران رشید این را شرط واجب نمیدانند. مسائل شرعی همواره باید جامعالاطراف باشد. یعنی ما همه جا مقید باشیم و خدا را ناظر بر کارها بدانیم، اما وقتی به جاهای دیگرش کاری نداریم، این یکی را هم که به نفعمان نیست، رها میکنیم.
یک فعال حقوق زنان: باید روابط زنان و مردان دقیقتر مفهومبندی شود
زنان مخالفان اول ازدواج موقت هستند. اگر یک نگاه اجمالی به جامعه داشته باشیم، یک طرف این داستان مردانی قرار دارند که در کنار همسرشان، میخواهند از روابط خارج از خانواده هم بهرهمند شوند. برای همین است که زنان را مخالفان اول ازدواج موقت میدانند. برای همین وقتی صحبت از ازدواج موقت میشود، باید سراغ فعالان حقوق زنان رفت تا درباره خوبیها و بدیهای این داستان از آنها سوال کنیم. توران ولیمراد، از فعالان حقوق زنان، عضو شورای مرکزی و مسئول کمیته تحقیقات و مطالعات جامعه زینب (س) یکی از صاحبنظران در این زمینه است. با او درباره همه آنچه مربوط به ازدواج موقت میشود، صحبت کردیم.
بعضی شنیدهها حاکی از آن است که ازدواج موقت رایج شده است. چقدر این گفته را قبول دارید؟ واقعا زیاد شده؟!
اینکه میگویید در حال رواج است نیاز به منبع تحقیقاتی دارد اما اشکال اساسی در رابطه با ازدواج موقت تعریف ناشدگی آن و سوءاستفادههایی است که از آن شده. در رابطه با ازدواج موقت، دو دیدگاه وجود دارد؛ اول گرفتن کارگر جنسی، ازدواج موقت به مثابه گرفتن کارگر جنسی در جامعه است و به همین دلیل در میان مردم تصور خوبی از آن وجود ندارد. دیدگاه دوم؛ خیانت مردان متاهل به همسرانشان است. یعنی مردان متاهل دنبال روابط فرازناشویی خانواده را با اسم ازدواج موقت، توجیه میکنند. به این دو دلیل نسبت به ازدواج موقت دید خوبی در جامعه وجود ندارد. ولی اشکال از این است که جامعه ما متولی ندارد.
هر یک نفر، یک زوج میتواند داشته باشد حالا این ازدواج میتواند دائم باشد یا غیردائم. در نگاه اسلام و قرآن تک همسری وجود دارد تا فضای پاک و سالم خانواده که فرآیند اجتماعی شدن فرزندان از آن نشأت میگیرد، همیشه پاک بماند. موضوع اصلی ما این است که تعریف اصلی خانواده سالم ارائه و برای دستیابی به آن تلاش شود. آنوقت ذیل این موضوع رابطه فراخانوادگی و زناشویی قطع میشود. یعنی مجوز ازدواج موقت به افرادی داده میشود که به دلایلی نتوانستند ازدواج دائم داشته باشند.
به نظر من اشکال اصلی برمیگردد به عدم ساماندهی موضوع ازدواج موفق. ازدواج اگر سامان داده شده و تعریف درستی برای آن ارائه شود و بایدها و نبایدهایش به صورت قانون در بیاید و چارچوب مناسبش برای جامعه تعیین شود، میتوانیم انتظار داشته باشیم که جامعه به سمت سالم شدن پیش میرود. از طرفی به نظر من باید تحقیق شود که نقش ازدواج دائم در تکامل و روحیه افراد، در سلامت خانواده و در سلامت تربیت فرزندان چیست و ارتباط و ازدواج موقت آیا فایده دارد یا آسیبزاست.
اینکه میگویید باید ازدواج موقت سامان داده شود، یعنی چه؟ اصلا چطور ممکن است؟
ما ازدواج موقت را صرفا در دستورات شرع داریم اما در فرهنگ خودمان چیزی برای آن تعریف نکردهایم. در فرهنگ و ادبیات انگلیسی وقتی دو نفر میخواهند با هم بستنی بخورند و زاویه نگاهشان چیزی بالاتر از دوستی است و به هم نظر دارند، اسمش را یک قرار میگذارند. وقتی اسمش را این میگذارند هم گوینده و هم شنونده میداند که درباره چه صحبت میکنند. منظورم این است متناسب با ادبیات، فرهنگعامه و کشور، باید چیزی تعریف شود که جا بیفتد. منظور من از ساماندهی این است.
در ادبیات انگلیسی و غربی همه اینها تعریفهای مشخص و جا افتادهای دارد. به نظر من این همان ارتباط موقت است. وقتی تعریف شده است و جامعه هم آن را قبول کرده و برایش تعریف وضع شده نه خلاف قانون است، نه خلاف مقررات و نه خلاف عرف و فرهنگ. به نظر من همان ازدواج موقت اگر به صورت روشن تعریف و ساماندهی شود در جامعه ما بسیاری از چیزهایی که به عنوان خلاف به آن نگاه میکنیم، حل میشود. به علاوه جلوی سوءاستفادههای جنسی هم گرفته میشود.
اگر بخواهیم ساماندهی کنیم، نیاز به پروسه فرهنگسازی طولانی مدت داریم!
نه اصلا اینطور نیست. ما به پروسه قانونگذاری نیاز داریم. اینکه میگویم جامعه بدون متولی است و حوزه زنان بدون متولی است، همین است. یک وقت مسیر را اینطور تعبیه میکنند که فرهنگسازی کنیم و برای مردم توضیح دهیم و بعد مسئولان برای انجامش اقدام کنند. اما به نظر من مردم کارشان را کرده و به مسئولان اعتماد کردهاند. با انتخاب آنها به عنوان نماینده مجلس و به عنوان رئیسجمهور، در واقع اعتمادشان به مسئولان را نشان دادهاند. این مسئولان هستند که کوتاهی میکنند. الان دوسال است که معاون رئیسجمهور در حوزه زنان همه مطالبات زنان را خودش مطرح میکند ولی هنوز یک اقدام عملی زیرساختی از ایشان نداریم. معاونت ریاست جمهوری در حوزه زنان، جایگاهش ستادی و نظارت است اصلا نباید وارد حوزه اجرا شود.
حتی اگر قانونگذاری هم صورت گیرد باز مردم یکسری دیدگاههای سنتی نسبت به این ماجرا دارند. وقتی اواخر دهه ۸۰ علی مطهری این مسئله را مطرح کرد که ازدواج موقت بین دختران و پسران دبیرستانی صورت گیرد، خیلیها اعتراض کردند. در واقع سوال من این است که آیا خانوادهای حاضر میشود با وجود قانون در ارتباط با ازدواج موقت، دخترش را به عقد موقت کسی درآورد؟
اتفاقا پشتوانه ازدواج موقت که کار را راحت میکند استدلالهای مذهبیای است که دربارهاش وجود دارد. چون در مذهب ما، هم ازدواج موقت پذیرفته شده و هم ازدواج دائم.
ولی همین الان هم ازدواج موقت به صورت یواشکی صورت میگیرد. اینکه مردی دلش میخواهد رابطهای غیر از همسرش داشته باشد، هیچ وقت به صورت علنی صورت نمیگیرد!
اینکه گفتم در جامعه ما تقبیح شده، به همین دلیل است چون کاربرد ازدواج موقت همین بوده است. یا کارگر جنسی بوده یا مرد متاهل به سراغ زن دیگری میرفته. به همین دلیل کار پنهان بوده و در جامعه علنی نمیشده. همین الان هم باید تحقیق کنیم ببینیم کدام مسیر را باید ترویج کنیم ولیکن ترویج کردن یک موضوع است و اینکه مردم انتخاب کنند ازدواجشان دائم باشد یا موقت. چون به هرحال این مردم هستند که نوع ازدواجشان را مشخص میکنند. برای اینکه جلوی آن دو سوءاستفاده گرفته شود یعنی نگرش ابزاری و جنسی به زن از آن گرفته شود و کاربرد یک شبه نداشته باشد، همهاش به معنای نداشتن متولی برای موضوع خانواده و ازدواج است.
وقتی یک لایحه میخواهد نوشته شود، یا کمیته تحقیقاتی باید داشته باشد یا کمیسیونی که آن را به اجرا در بیاورد. مبنا و مرکز ثقل تهیه آن، کار تحقیقاتی است. هم حوزه و هم دانشگاه می توانند با هم طرحی بریزند که بهترین گزینه برای جامعه امروز باشد. به نظر من اصلا شرع در این زمینه راهگشاست. به نظر من معاونت زنان هم باید به این قضیه رسیدگی کند و از طرفی زنانی که در مجلس هستند باید از حق زنان دفاع کنند. سهم زنان باید رعایت شود اما افرادی که این نقشها را دارند، برای زنان کارهای زیرساختی نمیکنند. منظور من از کار زیرساختی، کار در شأن دستگاه است. لوایحی از طرف معاونت زنان باید نوشته شود که نوشته نشده.
ولی به هرحال این کار فرهنگسازی نیاز دارد.
اینکه میگویم کار زیرساختی در معاونت زنان صورت نگرفته، این است که برای هر موضوعی باید یک اتاق فکر و یک اتاق تحقیق تشکیل داد که در ابعاد مختلف به موضوع رسیدگی شده و وظایف دستگاهها مشخص شود. این وظایف به آنها محول شود و از آنها بخواهد کار کنند. قبلا باید فرهنگسازی این اتفاق میشد و فقط الان خلأهای قانونی را پر میکردیم. در این ۲۷ سالی که معاونت زنان تشکیل شده هیچ اتفاقی نیفتاده. در تمام این سالها وارد کارهایی شدهاند که از جنس اجراست. یعنی در واقع به کارهایی میپردازند که آنها را از کار اصلیشان دور میکند. در این مدت گذشته همه همان مسیر را رفتهاند.
اینها کارهای تک بعدی است. کارهایی که وظیفهشان نیست. همه دستگاهها و سازمانها بودجهشان برای همه است؛ هم مردان و هم زنان. حوزه زنان یک حوزه استثنایی است و تنها راه پیش روی ما برای مشکلات روبه رو این است که همه نیروها را بتوانیم به صحنه بیاوریم و مدیریت کرده و کارهای زیرساختی انجام دهیم. کارهای شعاری اصلا به درد نمی خورد بیشتر سیاسی هستند که به حوزه زنان آفت میزند. این فرهنگسازیها از قبل باید انجام میشد.
منبع: قانون
متن