خاطره ای از یک مدافع حرم که شهید روح الله طالبی نجاتشون دادند و زندگیشون را مدیون این شهید بزرگوار هستند
بسم الله…
?در جبهه ی حلب و در عملیاتی به نزدیکای من یک خمپاره اصابت کرد ولی ترکشی به من نخورد ولی از شدت موج از حال خودم بیحال شده بودم و سرم گیج می رفت نمیدونستم چیکار کنم، که ناگهان دیدم داعشی ها بهم خیلی نزدیک شدند حداقل با فاصله ی ۸ یا ۹متری.
سریع پا به فرار گذاشتم بدون اسلحه، یکی از پاهام تیر خورد و من سرعتم خیلی کم شد و با یک پا سعی میکردم فرار کنم که داعشی ها پای دیگری من را هم تیر زدند. که در آن لحظه روح الله طالبی که تک تیرانداز ماهری بود سه نفر از داعشی ها که به من نزدیک بودند مورد هدف قرار داد که همرزم هایم توانستند من را به عقب ببرند؛ تو این مدت ازمن خیلی خون رفته بود که بیهوش شدم.
بعد از هوشیاریم دیدم در یکی از بهداری های سوریه هستم و گلوله هارا از پاهایم خارج کردند، و بعد از چند روز هم به بیمارستان بقیه الله تهران منتقل شدم .بعد ها دوستان برایم تعریف کردند همان روز که روح الله طالبی من را نجات داد بعد از چند ساعت ترکش به بدنش اصابت کرده و کل بدنش از بین رفته. متاسفانه فقط پاهایش برگشت ایران و دفنش کردند…..
من مدیون روح الله هستم اگه نبود اسیر می شدم و مورد شکنجه های شدید داعشیا قرار میگرفتم.
متن
بسام کریمی- من بی ثوادم و این مهمترین ...
مش مختار گفت: چته ملا مُنگ الدین اول ...
ندارد روغنی فانوس فرهنگ در این ...
از آسانسور که برگردند برمی گردند ...
بسام کریمی: وقتی در سال ۲۰۱۶ میلادی ...
یه صبح دیگه و یه سلام دوباره به همه شما ...
بسام کریمی (هامور) و اما امروزه ...
خب حضار گرانقدر... همه شما با بیوگرافی ...
ایهاالناس... دولتمردان گرام، سران ...
آقا من اعتراض دارم… یعنی نه تنها من ...