بروز شده در : جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 10:44 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 48642
تعداد نظرات:۷ دیدگاه
تاریخ انتشار:یکشنبه 17 تیر 97 0:35 ق.ظ

به مناسبت درگذشت یکی از نویسندگان ثلاث ؛

دل نوشته ای بعد از مرگ عادل / از نخبه کشی تا نخاله پروری 

ثلاث – محسن صفایی :   امروز که فضای مجازی را ورق میزدم، فقط تصویر تو بود و بس. تنها جمله مشترک میان آن تصویر نوشته ها، جمله ی کوتاه ( عادل دوست داشتنی، مهربان و با استعداد ) را می دیدم . بلی چقدر کوتاه بود حضورت ! به اندازه همین جمله های کوتاه؛  تسلیت، تسلیت تسلیت…

 

 

امروز که فضای مجازی را ورق میزدم، فقط تصویر تو بود و بس. تنها جمله مشترک میان آن تصویر نوشته ها، جمله ی کوتاه ( عادل دوست داشتنی، مهربان و با استعداد ) را می دیدم . بلی چقدر کوتاه بود حضورت ! به اندازه همین جمله های کوتاه؛  تسلیت، تسلیت تسلیت…

انگار هیچ آمدنی نبود هنگام شنیدن آن خبر تلخ و انگار تلخی آن، تمام ناگواری های زندگی مان را در خود ذوب کرده بود. دیگر نه کسی( از دوستانت) به دلار می اندیشید و نه به گرانی و تحریم و نه حتی به تیم ملی !

همگان شوکه شده بودیم و این خبر تلخ به یکباره تمام فضاهای مجازی و حقیقی را به تاثر واداشت و تنها کلمه ای که بعد از تو جاری می شد” افسوس و صد حیف ” بود .

همه به مهربانی، خلق و خوی دوست داشتنی، تخصص و دلسوزی تو اذعان داشتند و از این ضایعه مکررا تاسف می خوردند. ولی آیا اینها کافی بود برای آن همه آرزویی که در سر می پروراندی ؟

همیشه نوشته هایت را میخواندم‌. نوع نگاه تو با دیگران متفاوت بود. دلسوز بودی و متعهد . میدانستم و میدانستیم آینده‌ای درخشان در پیش داری ولی همه آرزوهایمان نقش بر آب شد با آن التهاب لعنتی .

از آینده درخشان صحبت به میان آمد. تو جوانی پویا و اهل تحقیق بودی و معنای واقعی یک نخبه دلسوز و فعال اجتماعی را برای مان تفسیر کردی.

شاید خیلی ها این را تقدیر تو بدانند ولی من حداقلِ نامش را ” بی انصافی آدم های اطرافت ” می گذارم تا با خوی مهربانی که از تو سراغ دارم، از این صفتی که به آنها می دهم‌ ‌آزرده خاطر نشوی.

شاید هم بتوانم به واژه مرسوم نخبه کشی در مورد این اتفاق با تو به توافق برسم . نه از این‌منظر که آنها نخبه ای را نابود کردند بلکه آینده ی هزاران نفر از مردم این دیار را با این شیوه ی ناهمگون به قهقرا خواهند برد.

تو نمونه ای از داشته های حداقلی ما بودی که حتی به اندازه ی مهربانی ات با تو رفتار نشد و کاش برای بهتر زیستن، اجبار را بر قرار ترجیح نمی دادی.

و دوباره افسوس از اینکه کنگان، جوان خوش اخلاق و آینده دار خود را از دست داد ؛ چه می شود کرد، سرطان تهدید و همسایه افسار گسیخته سالیان اخیر، یکی پس از دیگری و با بی رحمی تمام، پیر و جوان، ورزشکار، خواننده، نخبه، خانه دار، معلم، بیکار، پولدار ، فقیر و…را هدف قرار داده است. 

یاد این شعر افتادم‌ :

در حیرتم از مرام این مردم پست

این طایفه زنده کش و مرده پرست

تا هست به ذلت بکشندش به جفا

گر مرد به عزت ببرندش سر دست

بودند نهال های بی حاصل و گونه های مهاجمی که با کودهای شیمیایی اکنون به درختانی بزرگ تبدیل شده اند و همچنان بی حاصلند و تو در زیر شاخ و برگ پوسیده آنها گم شدی .

آیا فضا و شرایطی برای رویش تو و امثال تو وجود نداشت و آیا نمی توانستند از ظرفیت و استعدادت به گونه ای بهره بگیرند که امروز حسرتش را نخوریم و نخورند!؟

این سرنوشت عادل هایی است که با بی عدالتی محکوم به فنا هستند اگر آنها را درنیابیم. 

امیدوارم وقتی بار دیگر صفحات کتاب آینده این شهر را چه در فضای مجازی و چه در واقعیت ورق میزنم کلمه نخبه کشی را پاک کرده باشیم‌ و اثری از آن نیابم.

نوشتار : محسن صفایی

 

تقدیم به روح بلند جوان ناکام، عادل شجاعی. روحت شاد یادت تا همیشه گرامی باد

نظرات

  1. h says:

    عادل جان روحت شاد واقعا نمیدونم چی بگم.چقدر ما به توانایهات ایمان داشتیم چقدر به ما امیدواری میدادی.یکی از دلسوزترینهای شهرمون بودی.صد حیف ای کاش زمان بر میگشت وتوکنارمان بودی و بیشتر قدرت میفهمیدیم.روحت سربلند است مرد بزرگ

  2. ناشناس says:

    روحش شاد

  3. ناشناس says:

    خداش رحمت کناد

  4. ناشناس says:

    تصویر لبخندت از ذهنم جدا نمى شود
    با همه مهر تو را به دل میسپارم .

  5. علی says:

    تاریخ وفات ایشون کی هست؟

  6. ناشناس says:

    دانلود..

  7. سجاد says:

    نمیونم چرا بهترین ها زودی میرن از این دنیا
    دبیرستان و دانشگاه با هم بودیم
    یکی از خوب ترین هایی بود که دیده بودم
    خوش به حالش پاک از این دنیا رفت
    خدا رحمتش کنه

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن