بروز شده در : جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 10:44 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 66676
تعداد نظرات:بدون نظر
تاریخ انتشار:جمعه 10 دی 00 6:32 ب.ظ

در سایه سار نهج البلاغه؛

با مصیبت چگونه باید برخورد کرد؟

ثلاث-  حضرت علی (ع) در دو فراز بعدی سخن خود، به مسأله قضا و قدر اشاره می کند. تعریفی دقیق و علمی، برخلاف آنچه در میان مردم شایع است. در اصطلاح عوام وقتی می گوییم این کار بر اساس تقدیر الهی صورت گرفته است.

 

 

نصرالله شفیعی- با مصیبت چگونه باید برخورد کرد؟ بخش دوم؛ معنای قضا و قدر

حضرت علی (ع) در دو فراز بعدی سخن خود، به مسأله قضا و قدر اشاره می کند. تعریفی دقیق و علمی، برخلاف آنچه در میان مردم شایع است. در اصطلاح عوام وقتی می گوییم این کار بر اساس تقدیر الهی صورت گرفته است، این تلقی ایجاد می شود که خداوند مستقیماً اراده کرده است که این کار محقق شود. مثلاً وقتی درباره فردی که تصادف می کند و ازبین می رود، می گویند مرگ وی براساس تقدیر الهی یا خواست خدا بوده است. آن وقت این گونه تلقی می شود که خداوند اراده کرد که این فرد تصادف کند و از بین برود. گویا برای آن فرد گریزی از این سرنوشت محتوم نبوده است. در حالی که در کلام امام علی(ع) و مشرب معرفتی آن حضرت، قضا و قدر و تقدیر الهی این گونه معنا نمی شود. در سخن امام علی (ع) هر حادثه ای که رخ می دهد قضا و قدر الهی است. مثلاً آن فرد اگر تصادف بکند و ازبین برود، قضا و قدر الهی است، اگر زخمی شود، قضا و قدر الهی است اگر اصلاً تصادف نکند و به سلامت به مقصد برسد باز هم قضا و قدر الهی است. پس حضرت تمامی افعال ارادی انسان را مظهری از قضا و قدر الهی می داند. تحلیل این مطلب بدین شکل است که بر اساس خواست و اراده الهی تمامی حوادث جهان بر مبنای نظام علی و معلولی شکل گرفته و افعال اختیاری انسان نیز مظهری از همین نظام علی و معلولی؛ یعنی قضا و قدر الهی است. دقیقاً بر اساس همین تلقی از قضا و قدر است که حضرت هر دو رفتار را که ممکن است از سوی اشعث به خاطر از دست دادن فرزند، از او سر بزند مظهری از قضا و قدر الهی می داند. چرا؟ چون در هر دوی این رفتار اختیار نقش اصلی را دارد و اختیار مظهری از قضا و قدر الهی است؛ یعنی خداوند اراده کرده است که افعال انسان از طریق اختیار انجام پذیرد، بنابراین قضا و قدر الهی به معنای دخالت مستقیم خدا در امور نیست. حضرت می فرماید: ای اشعث اگر صبر و شکیبایی کنی تقدیر خدا بر تو جاری شده و اگر بی تابی هم کنی، تقدیر خدا بر تو جاری شده است. فقط فرق این دو رفتار در نوع پاداش است. در اولی اجر و پاداش نهفته است و دومی موجب گناه می شود. از آن جهت که موجب بی تابی مفرط می شود؛ یعنی خارج شدن از رفتار متعادل و دست زدن به حرکات و اعمالی که موجب وهن انسان می شود.

نکته ای دیگر در باب قضا و قدر

قضا و قدر یکی از مهمترین و پیچیده ترین و ابهام آمیز ترین مسأله معرفتی است که از صدر اسلام تاکنون مورد سؤال عام و خاص قرار گرفته و توسط اهل فن پاسخ های مختلفی به آن داده شده است. بسیاری از این پاسخ ها غامض  و پیچیده است که شاید خود اهل فن هم متوجه آن نشوند. واقع مطلب این است که خیلی از مسائل با استدلال برای خیلی ها روشن نمی شود. زمینه های روحی و اعتقادی و علمی شرط اساسی برای درک این مسائل است. با همه ی بحث های مفصلی که شد باید اعتراف کرد که این مبحث همچنان غامض و درک آن بسیار سخت است مگر برای اهلش .

امام علی (ع) در پاسخ به شخصی که درباره قضا و قدر از او پرسید فرمودند: «طَرِیقٌ مُظْلِمٌ فَلَا تَسْلُکُوهُ، [ثُمَّ سُئِلَ ثَانِیاً فَقَالَ] وَ بَحْرٌ عَمِیقٌ فَلَا تَلِجُوهُ، [ثُمَّ سُئِلَ ثَالِثاً فَقَالَ] وَ سِرُّ اللَّهِ فَلَا تَتَکَلَّفُوه.» (نهج البلاغه کلمات قصارش۲۸۷، ترجمه استاد حسین ولی)

قضا و قدر راهی است تاریک، در آن گام ننهید، و دریایی است ژرف، وارد آن نشوید، و راز خداست. خود را در فهم آن به رنج نیفکنید.

با همه ی این توضحیاتی که حضرت دادند فقط این نکته را می توان با قاطعیت گفت که اعتقاد به قضا و قدر به معنای نفی اراده و اختیار انسان در اعمال اختیاری نمی باشد.

برچسب ها: , ,

نظرات

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن