بروز شده در : جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 10:44 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 64488
تعداد نظرات:بدون نظر
تاریخ انتشار:دوشنبه 23 فروردین 00 10:37 ق.ظ

گفتگوی تفصیلی ثلاث با شاعرنام آشنای استان بوشهر

ثلاث-محمد غلامی شاعر نام‌آشنای استان بوشهر است که به مناسبت انتشار آخرین اثر او” چهارفصل غزل” مصاحبه‌ای کوتاه و صمیمی با وی انجام شد.

محمد غلامی شاعر نام‌آشنای استان بوشهر است که به مناسبت انتشار آخرین اثر او” چهارفصل غزل” مصاحبه‌ای کوتاه و صمیمی با وی انجام شد.

ضمن تبریک و عرض خسته نباشید خدمت شما استاد عزیز جهت آشنایی بیشتر مخاطبان رسانه ثلاث، مختصری از بیوگرافی خودتان را بفرمایید:

محمد غلامی: سال نو را به همه هم‌وطنان عزیز خصوصاً مردمان خوب دیار مهربانی یعنی کنگان تبریک میگم
خرداد ۱۳۴۲ در روستای بنار آب شیرین در ۱۷ کیلومتری برازجان متولد شدم. تا چهل سال در زادگاهم بودم و هنوز از آن نبریده‌ام و نمی‌توانم چون خاستگاه شعرها و خاطرهایم است و استخوان‌های پدر و مادرم در آنجاست. همان‌جا مدرسه رفتم و از دوره راهنمایی ، برازجان ، زیارت ، آب پخش ، شهرکرد و شیراز را دور زدم تا معلم شدم و در روستای طلحه دشتستان تدریس را آغاز کردم. آشنایی با بزرگانی مانند منصور اوجی ، منوچهر آتشی ، عبدالعلی دست غیب ، پرویز خائفی ، فرج‌الله کمالی ، ایرج شمسی زاده ، محمد بیابانی ، فریدون مشیری و… بر جان و روانم تأثیر داشته‌اند. سال ۷۵ اولین کتابم چاپ شد که آتشی مقدمه‌ای بر آن نوشت ولی بنا به عللی در کتاب نیامد و دست‌نوشته‌ی استاد نزدم محفوظ است . و بعد کتاب‌های دیگر کم‌کم از راه رسیدند . بازنشسته که شدم ، به خاطر شرایط سخت معیشتی به‌ناچار عازم کنگان و عسلویه شدم ولی امروز بی‌نهایت از این اتفاق خوشحالم چون با دوستانی آشنا شده‌ام که هرکدام درزمینهٔ های شعر ، داستان ، تئاتر ، تاریخ و پژوهش و هنر ، وزنه‌هایی قابل‌اعتنا در استان به‌حساب می‌آیند.

ثلاث: چرا “ چهارفصل غزل” ؟ چه چیز در درون، شما را به سمت چاپ اثری دیگر سوق داده؟ و این اسم از کجا می‌آید؟

من احساس می‌کنم که پر از کتاب‌های ننوشته‌ام و چند طرح تحقیقی دارم که استان را دربرمی گیرد ولی متأسفانه مجال پرداختن به آنان نیست چون از صبح تا شب درگیر کار در شرکت‌ها هستم و شب با اندک رمقی که اگر بماند ، باید به ویرایش کارهایی که شروعشان کرده‌ام بپردازم . به‌شدت معتقدم که در دنیای مجازی ، چیزی بر جای نمی‌ماند لذا بر آنم تا در حد توان ، کارهایم را به چاپ برسانم از طرفی برای نسل من ، لذت دیدن و ورق زدن کتاب و خواندنش از دنیای مجازی بیشتر است مثل دیدن عکس در آلبوم . اما در مورد نام کتاب ، باید بگویم که غزل‌های این کتاب از چهار دهه‌ی عمر من انتخاب‌شده‌اند . دهه‌های شصت‌تا نود . به همین خاطر چهارفصل غزل نامیده شده‌اند.

ثلاث: کمی در مورد خود اثر توضیح بدید. از چه بخش‌هایی تشکیل‌شده؟ شامل چند بخش و چه تعداد عزل هست؟ با همکاری چه نشری کتاب رو منتشر کردید؟

همان‌طور که گفتم غزل‌های کتاب برگزیده‌ای از چهار دهه هستند که هر دهه جداگانه به‌صورت الفبایی تنظیم‌شده‌اند . البته چون من آدم منظمی نیستم ، ممکن است جابجایی‌هایی هم دیده شود و جالب این‌که وقتی کتاب چاپ شد ، چند غزل دیگر نیز در دیگر دفترهایم دیدم . تعدادی از غزل‌ها را نمی‌توانستم به چاپ بسپارم . بسیاری دیگر نیز کارهای ابتدایی من بودند و حذفشان کردم و درمجموع ۲۳۱ غزل را در کتاب قراردادم که در ۲۶۴ صفحه به‌وسیله‌ی انتشارات عصر جوان قم در نوروز ۱۴۰۰ به چاپ رسید.

ثلاث: درون‌مایه‌های اشعار در این مجموعه به چه صورت انتخاب‌شده؟ ترتیب در اشعار و مضامین وجود دارد؟ یا خیر.

درون‌مایه‌ی غالب شعرهای من غنائی است . شاید از دید برخی از منتقدان ، زمان شعرهای عاشقانه تمام‌شده اما چون زمان عشق در من تمام نشده ، همچنان عاشقانه می‌جوشم . در برخی از شعرها نیز گوشه نظری به مسائل اجتماعی دارم اما درمجموع پررنگ نیست . من نمی‌توانم سفارشی بنویسم و تنها سفارشی که می‌گیرم ، از دلم است.
ترتیب قرار گرفتن شعرها نیز چنان‌که گفته شد ، بر پایه‌ی حروف الفباست به همین خاطر ممکن است دو شعر در کنار هم باشند که چند سال باهم فاصله‌ی سنی داشته باشند.

ثلاث:بیشترین دغدغه‌ی چهارفصل غزل چین؟ آیا اثری در کتاب وجود دارِ که معرفی تمام‌کمال از مجموعه باشه؟

نه . شعری که حتی نام اثر را تداعی کند نیست و هر شعر ، تصویری از لحظه‌هایی از عمر من است و من در کتاب پراکنده‌ام . با عشق ، حسرت ، اندوه و … اما آنچه در کتاب بیشتر از هر چیزی خود را نشان می‌دهد ، عشق است . عشق به انسان .

ثلاث:بااینکه شاعر معمولاً همه‌ی اشعار خودش رو دوست داره اما غزلی که نسبت به سایر اشعار حس درونی شما رو بیشتر برانگیخته کرده کدام هست؟
شاید بیان غزلی به این معنا درست نباشد اما می‌توانم بگویم که دهه‌ی نود ، بیشتر بر من اثر گذاشته شاید به این دلیل باشد که با اکنونم نزدیک‌تر است شاید تجربه و گذر زمان را داراست . نمی‌دانم اما با شعر های دهه‌ی نود بیشتر سفر می‌کنم
.
ثلاث: آیا کوچک‌تر شدن دنیای اطراف ما به‌واسطه حضور دشمنی به نام کرونا، اثری بر اشعار شما در این کتاب داشته؟

اگرچه کرونا دنیایمان را کوچک کرده اما زمانی آمده که دنیای مجازی توانسته بخشی از کوچکی این دنیا را بگیر و گسترده‌تر بکند. به همین دلیل است که پاره‌ای از محافل به‌صورت مجازی برگزار می‌شوند اگرچه برای من خیلی هم لطفی ندارد و دیدن رودررو لذت‌بخش‌تر است اما بله . اثر مستقیم و عمیقی در کارهای من دارد . به‌عنوان‌مثال مجموعه شعری دارم با بیش از ۲۰۰ صفحه از شعرهای نیمایی و سپید که محصول سال ۱۳۹۹ است یعنی یک سال کرونایی که اسم آن را گذاشته‌ام « دل‌تنگ دست‌های توأم » و حتی نام آن را نیز براثر شرایط کرونا گذاشته‌ام .

دل‌تنگ گل
دل‌تنگ موج و ساحل
دل‌تنگ آب

امسال
بر سبزه‌های خیس خزه
حلزون‌ها
بوی شگفت شوخی دستت را
از یاد برده‌اند
و کودکان شوخی و جنجال
با دست‌های ترد
بر موج‌های شوخ نمی‌کوبند

دل‌تنگ دست‌های توأم
دل‌تنگ بوسه هات
در وسعت شکفتن لبخند
برکه چوپان – ۱۶ فروردین۱۳۹۹
و کاملاً طبیعی است که این وضعیت در غزل‌های من نیز خود را نشان داده است.
ماسک را بردار می‌خواهم جمالت را ببینم
تا لبت تا خنده‌ات تا شور و حالت را ببینم
مثلِ نخلِ « زلف در دستِ صبا » می‌آیی از دور
مو مپوشان تا پس از عمری گلالت را ببینم
ماه زیبا ، کهکشان زیبا ، ولی من دوست دارم
بر فرازِ چهره ابروی شلالت را ببینم
بی‌قرارم می‌کند صبحِ دل‌انگیز بهارت
هر زمان لبخندِ شیرینِ زلالت را ببینم
دوست دارم نرم نرمک مثلِ حلوا بر لبانم
بوسه‌های گرمِ شیرینِ حلالت را ببینم
جلوه کن تا ماه بر شامِ سیاهِ غم بتابد
خنده کن تا آفتابِ بی‌زوالت را ببینم
شهریور ۱۳۹۹

ثلاث: آیا درسته که شاعر در اسارت زمان یا مکان و تنگناهای حسی اثری دل‌پذیرتر ارائه می‌دهد؟

به نظر من نه . حداقل برای من همیشه این‌طور نبوده . بسیار بر این عقیده‌اند و حتی بزرگی می‌گوید که اگر اختیار داشت ، تمام شاعران را زندانی می‌کرد تا آثار زیبا خلق کنند . به گمان من بسیاری از آثار در وصل خلق می‌شود و در حضور زیبایی . تا حاشیه‌ی دریا ننشینی و افق را نگاه نکنی ، نمی‌توانی زیبایی در شعرت بیافرینی . اگر مدیحه‌سرای زیبایی‌ها باشی ، چنین است.

ثلاث: وضعیت شعر را در استان و کنگان چگونه ارزیابی می‌کنید؟شعر در استان بوشهر در حال طی کردن چه مسیری است؟ امیدبخش است؟ ازنظر کیفی قابل‌رقابت با سایر استان‌ها و کشور هست؟

بوشهر همیشه در کشور حرف داشته از گذشته تاکنون . از فایز بگیر تا آتشی و بابا چاهی و دیگران و هیچ‌گاه در هنر و ادبیات کم نبوده . ممکن است گاهی سعی کنند تا کمتر دیده شود اما « خورشید به گِل نشاید اندود ». در رابطه با شعر امروز استان ، این سؤال بسیار کلی است و تمام جریانات شعری ، در استان بوشهر نماینده دارند و همین نیز باعث زیبایی کار می‌شود . من نمی‌خواهم کسی را تایید یا رد کنم چراکه در جایگاهش نیستم و تازه اگر کسی به چنان جایگاهی هم برسد ، حق رد کسی را ندارد . شاید تجربه‌ی نوتری درراه باشد. کنگان نیز از این موضوع مستثنی نیست. علی‌بابا چاهی که کنگانی است ، بحثش جداست . اگرچه یکی دو سال از جلسات کنگان فاصله‌دارم اما در کنگان بزرگانی از جوان و پیر قلم می‌زنند که می‌توان به نامشان اعتماد کرد.

ثلاث: چه موانعی را در مقابل ارائه آثار توسط شعرا می‌بینید؟ جایگاه ناشران در رابطه با این موضوع رو چگونه است؟

آنچه شاعر را زجر می‌دهد ، برخی خط قرمزهاست و این‌که شاعران جنوبی کمتر دیده می‌شوند یعنی امکانات و سهمیه‌ی کمتری برای مطرح‌شدن دارند. بسیاری از آنان هر اثر بزرگی هم خلق کنند ، معمولاً دیده نمی‌شوند . در یک‌کلام ، کمتر حمایت می‌شوند . مقداری کتاب هم که اداره‌ی کل ارشاد می‌خرد ، هم تعدادش به‌شدت کم شده و هم درصد زیادی از قیمت پشت جلدش را کم می‌کند. بسیاری از ناشران نیز فقط بازاری به کتاب نگاه می‌کنند . آنان پول را می‌شناسند و هر چیزی به آنان تحویل بدهی چاپ می‌کنند و هیچ مسئولیتی در قبال توزیع کتاب هم ندارند و کتاب روی دست نویسنده می‌ماند حال‌آنکه باید استعدادها را کشف و شکوفا کرد.

ثلاث: جذب مخاطب در شعر چگونه انفاق می افته؟ و اصلاً شاعر در هنگام ارائه اثرش به دنبال جامعه آماری خاصی از مخاطب می‌گردد؟

سال‌های سال است که مسئله‌ای به نام بحران مخاطب مطرح است . من دراین‌باره حق را به شاعر یا مخاطب نمی‌دهم . شاید هر دو حق داشته باشند. نویسنده باید تکلیفش حداقل برای خودش مشخص باشد که باری چه کسی می‌نویسد. کسانی که به فکر بالا بردن آمار مخاطب هستند ، موفق نیستند . باید هر چه را که می‌نویسی ، اول به خودت دروغ نگویی . اگر صادقانه نوشتی ، مخاطب هم خوب درک می‌کند . به نظر من اگر کسی با اثرش یکی باشد ، مخاطب او را پیدا می‌کند به قول حافظ « من چنینم که نمودم … » . باید به خودت و به مخاطب دروغ نگویی. بااین‌وجود ، هزار یک علت اجتماعی و اقتصادی و …. دست‌به‌دست هم می‌دهند تا شعر و کتاب ، هرروز فاصله‌اش با مخاطب عام بیشتر بشود.

ثلاث: مخاطب چهارفصل غزل کیست؟

به نظرم تمام عاشقان و تمام کسانی که دلشان برای همدیگر می‌تپد و انسان‌ها و گل‌ها و پرندگان و باران و برگ‌ها را دوست دارند ، مخاطب این کتاب هستند.

ثلاث:ازنظر فرم، محتوا ،ترکیب‌ها و فضاسازی این اثر با آثار قبلی شما چه تفاوتی دارد؟

در دشتستان مرا به‌عنوان شاعر محلی سرا می‌شناسند . احتمالاً در کنگان به‌عنوان شاعری نو پرداز و این کتاب ، غزلیات من است. وجه اشتراک همه‌ی آثار من عشق است . البته در شعرهای سپید و نو ، وجوه اجتماعی در کنار عاشقانه‌ها پررنگ‌تر است . ازنظر فضاسازی نیز تمام شعرهای من به هم نزدیک هستند چون الهام‌بخش من طبیعت است. گاه با گیاهی ، برگی ، درختی ، موجی ، پرنده‌ای به پرواز درمی‌آیم و گاه با دیداری یا سخنی . من سعی کرده‌ام هر پدیده‌ای طبیعی را با شعرم و اندیشه‌ام هم سو کنم و آن را در خدمت شعرم درآورم . ازلحاظ فرم نیز این کتاب ، تغییر چندانی با آثار پیشین من ندارد و تنها تفاوت عمده‌ی آن در قالب است .

ثلاث:امروزه برخورد عامه مردم را با شعر چگونه می‌بینید؟

درگذشته وقتی سخن از شعر به میان می‌آمد ، تکلیف مشخص بود . تعریف برای همگان یکسان . نوشته یا شعر بود یا نبود اما امروز مرزها آن‌قدر مغشوش شده که نمی‌توانیم مرز دقیقی مشخص کنیم و تشخیص بدهیم آیا فلان نوشته شعر است یا نیست. عامه‌ی مردم هم در شعر سرگردان مانده‌اند. به همین کنگان خودمان نگاه کنید . برای مثال شعرهای ابراهیم ثابت ، مهاجری ، واعظ ، خادمی ، پروین ، نادری ، علی پور ، دکتر ابراهیمی ، حمید اسلامی ، خانم خیاط ، خانم بصری ، خانم موسوی و …. مثل هم نیستند و ما هم حق نداریم بر اساس اندیشه‌های خودمان انتخاب بکنیم . حالا در این میان تکلیف عامه‌ی مردم چیست ؟ آنان در وهله‌ی اول از شعر ، فقط وزن و قافیه را می‌بینند درحالی‌که این دیدگاه ، از طرف شاعران نوپرواز موردپذیرش نیست.

ثلاث: جایگاه فضای مجازی و رابطه ان با مؤلفین و نویسندگان و شعرا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از هر چیزی می‌توان خوب استفاده کرد. همین‌که الآن شما به‌وسیله‌ی امکانات فضای مجازی خبر چاپ کتاب مرا به دیگران می‌رسانید ، این بسیار مهم است . البته در اقیانوس فضای مجازی بسیاری چیزها هم گم می‌شود . پس نحوه‌ی درست استفاده از آن خیلی مهم است . فضای مجازی در سال‌های اخیر ، انقلاب‌ها را راه انداخته چراکه قادر است در کمتر از ثانیه‌ای خبری را به تمام دنیا برساند. این موهبت است.

ثلاث:بسیار لذت بردم از مصاحبت با شما استاد عزیز.آرزوی سلامتی و شادکامی برای شما دارم. اگر صحبت پایانی دارید، بفرماییدو حتماً ما و مخاطبان رسانه ثلاث را با یک غزل مهمان کنید

از شما که این امکان را برای من فراهم کردید همچنین از مدیر محترم سایت بسیار سپاس‌گزارم . من معتقدم که باید بنویسیم و بنویسیم و بنویسیم و در حد امکان، آثارمان را چاپ کنیم تا ماندگار و معتبر شود

تا مانده بر زلال دلم نقش پای تو
دل بال می‌زند همه‌شب در هوای تو
رویاترین ترانه‌ی شیرین زندگی
گم‌گشته‌ام به ساحل بی‌انتهای تو
آن‌قدر آبشار زلالی که چشمه‌ها
آیینه‌اند در قدم از روشنای تو
از شیر ماه و زرده‌ی خورشید می‌دهند
هر صبح از بهشت مگر ناشتای تو
بر ساحلش مگر بدمد نور آفتاب
دریا نفس‌نفس ز پی چشم‌های تو
هر صبح با خیال تو بیدار می‌شوم
وقت غروب منتظرم تا صدای تو ….

گفتگو:بسام کریمی

نظرات

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن