بروز شده در : جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 10:44 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 47099
تعداد نظرات:بدون نظر
تاریخ انتشار:شنبه 8 اردیبهشت 97 0:33 ق.ظ

غمنامه مردم سرزمین نفت

ثلاث- شبی که بندر چشم درانتظار دریا رفتگان بود.

سرزمین جنوب همش غم وغصه است، خواستگاری هم که میری، دی عروس وسم میخونه، عروس که میبری ، بیت می خونه، مسافرت میری پشت سرت بیت میخونن، کار میری یه بند و بساط، تفریح میری یه بند و بساط، نی انبان هم که تو عروسیت میزنن شالودش غمه، مایه ش غمه. دماب تو عروسی و جشن میزنن تو عزات هم میزنن؛ دریا غم ، زمین غم ، اسمون غم، شاد هم که تصویرش کنی یا دمدماش غمه یا ته ماندش غم، خلاصه دلمون خوشه جنوبی هستیم.

سیل وزش باد توسرزمین مردم بکن؛ باد تو سرزمین مردم نسیمه، خنکا داره اما تو این حوالی باد ما تش باد، دلش خوشه می وزه، وزش داره ، میخوام نوزی باد، اما حکایت فصلاش ، یازده ما تابسون ، بس یه ماه بهار و زمسون و پاییز و از این گپا؛ میری خونه همسایه شونشینی ، همش گپ بدبختی، قرض، وام، بیکاری وووو گپ عروسی هم که میزنن میگن ،بچه جمالو بنده خدا میشناسی خو، همی هفته ،عروسیش بیدا ،همه چی خونش تکمیل بید، اما دوش سکته کرد ورحمت خدا رفت، میگم عروسی هاجرو رفتی، نه مگه خبر نداری ،طلاق گرفت تموم؛ هی هی کجای کاری، قصه نفت و گاز هم که نگم بخترن، پسماندش دریا چول میکنه ، ماهی نعمت خدا ، جانیست میکنه،دود و دادش هم دل وجیگر ما تش میدت.

هی جنوب ،هی، هی که هنوز که هنوزن، مردای بندری وقتی راهی دریا میشن سی یه لقمه نون ، خبر اومدن خوشون ندارن، یا سرگردون دریا میشن ، یا خزون برده باد تش گرفتش، جالبه سیمون میگن ادمای جنوب صبورن، خون گرمن، با حالن، و با یی گپا حسابی گولمون میدن، دور خومون، دورمون میدن، بعد هم سرگیچه، دل پیچک، استفراغ و گلاب به روتون…..ولش کن جان بی ادبیه؛ خلاصه جنوب یعنی …..تو بگو …تو که جنوبی هسی…جنوب یعنی چه…جون خودت حرف راس بزن…اگه دی بوات دوس داری گپ راس بزن…جنوب یعنی چه…یعنی کجا…به نظرم سی شما میگن پایتخت اقتصاد ،ها؟  پایتخت انرژی ها؟ ای بگم پای تخت ، تو سر تو بخوره، تو سر مو بخوره ، تو سرکی بخوره که  ای گپکو سر زبونا راس کرد، والله تش تو جونش…

            مختارزاده ، شبی که بندر چشم درانتظار دریا رفتگان بود.

نظرات

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن