ثلاث- شیخ افرا، عضو شورای برنامهریزی مدارس علوم دینی اهل سنت کشور می گوید: امیرالمؤمنین اولین مردی بود که به اسلام ایمان آورد و مظهر بیبدیل عدالت و شجاعت و در حلم و بردباری برترین بود.
به گزارش ثلاث، بدون شک، امام علی(ع) یکی از برجسته ترین شخصیت ها در طول تاریخ بشریت است. بررسی شهادت امام علی (ع) به نقل از منابع اهل سنت در گفتگو با امامجمعه موقت اهل سنت کنگان را در ادامه می خوانید.
شیخ خلیل افرا در این خصوص گفت: امیرالمؤمنین اولین مردی بود که به اسلام ایمان آورد و مظهر بیبدیل عدالت و شجاعت و در حلم و بردباری برترین بود.
به مناسبت ایام شهادت مولیالموحدین حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، شیخ خلیل افرا محقق و پژوهشگر اهل سنت عضو شورای برنامهریزی مدارس علوم دینی اهل سنت در گفتگو خبرنگار دفتر نمایندگی ولیفقیه در امور اهل سنت استان بوشهر ضمن تسلیت شهادت امام علی علیهالسلام، با توجه به منابع تاریخی اهل سنت شهادت حضرت را بهتفصیل بیان کرد.
متن این گفتوگو به شرح ذیل است.
بسمالله الرحمن الرحیم
سیدنا علی بن ابیطالب به روایت اصح تواریخ در روز جمعه، ده سال قبل از بعثت رسولالله (ص) بیستوسه سال قبل از هجرت آن حضرت در مکه به دنیا آمد.
مادرش او را حیدر از حیث معنا هم نام پدر خودش نام نهاد که سیدنا علی رضیاللهعنه در میدان جنگ خیبر این مطلب را تائید کرده و میگوید: انا الذی سمیتنی امی حیدره؛ یعنی من آن کسی هستم که مادرم مرا حیدر یعنی اسد (شیر) نام نهاد.
وی با اشاره به اسلام آوردن سیدنا علی رضیاللهعنه گفت: دکتر محمدحسین هیکل دانشمند مصری در کتابش به نام حیات مینویسد: روزی از همان ایام اول بعثت حضرت محمد صلیالله علیه و آله و سلم، سیدنا علی متوجه میشود که آن حضرت و سیده خدیجه و همسرش باهم مشغول نمازند و رکوع و سجود میکنند و آیاتی از آنچه خدا تا آنوقت بر آن حضرت نازل فرموده بود میخوانند؛ در همان وقت مسلمان شد.
در ادامه گفتوگو شیخ خلیل افرا، فضایل امام علی علیه السلام را بیان کرده و گفت: رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم میفرماید: هیچ منافقی دوستدار علی نخواهد شد و هیچ مؤمنی کینه علی را در دل نمیدارد. جابربن عبدالله انصاری صحابی بزرگ رسولالله میگوید: ما کنا نعرف المنافقین الا ببغضهم علیا؛ یعنی ما منافقین را نمیشناختیم جز با این علامت که با علی کینه داشتند.
امامجمعه موقت اهل سنت با اشاره به عهد و پیمان سه نفر از خوارج در مکه برای کشتن معاویه و عمروعاص و امام علی علیهالسلام گفت: ابن جریر طبری در کتابش به نام اخبار الرسلوالملوک مینویسد: سه نفر از طایفه خوارج به نامهای عبدالرحمن بن ملجم مرادی، برک ابن عبدالله و عمر ابن بکر تمیمی روزی در مکه باهم به خلوت نشسته و به یاد میآورند قتل برادرانشان در نهروان و بر آنها ترحم کرده میگویند بقا و زندگانی برای ما بعد از این عزیزان از دست رفته به چهکار آید؛ ما باید قصاص خود را از اینها بگیریم و بلاد و مملکت را از وجود آنها راحت و آسوده کنیم.
ابن ملجم میگوید من قتل علی بن ابیطالب را به عهده میگیرم، برک میگوید من معاویه را میکشم و عمر بن بکر میگوید من عمروعاص را از میان برمیدارم و با یکدیگر عهد و پیمان میبندند که هریک از آنها یا شخص مورد نظر را به قتل برساند و یا جان خود را در این راه باخته و کشته شود.
موعد کارشان را جمعه هفدهم رمضان سال ۴۰ هجری میکنند که در مسجد کمین گرفته آنها وارد مسجد میشوند کار خود را انجام دهند و هر یک از آنها شمشیرش را زهرآگین میکند. عبدالرحمن بهسوی کوفه و عمرابن بکر به مصر مقر عمرو ابن عاص و برک بهسوی دمشق مقر معاویه بن سفیان حرکت میکند.
متعهدین قتل معاویه و عمروعاص و علی بن ابیطالب در میعادگاه یعنی مساجد دمشق و مصر و کوفه حاضر میشوند و در کمین مینشینند تا به کار خود بپردازند.
افرا افزود: همینکه معاویه برای نماز صبح به مسجد میآید برک بن عبدالله به سویش میتازد ولی ضرباتش به خطا رفته و شمشیر به کفل معاویه اصابت کرده او را مجروح میکند و برک که دستگیر شده بود به معاویه میگوید اگر بشارتی بدهم از گناهم درمیگذری؟ معاون میگوید چه بشارتی؟ میگوید یکی از برادران در همین وقت علی بن ابیطالب را به قتل رساند، ولی معاویه میگوید از کجا میدانی؟ شاید او نیز در کارش موفق نشده است و فرمان قتلش میدهد.
در مصر عمرو عاص مریض بود و شخص دیگری را که یکی از صاحبمنصبان دستگاهش بود بهجای خود فرستاد و او بجای عمروعاص کشته شد.
ابن ملجم و مروان و شبیب نیز در آن شب شمشیرهای خود را برداشته در مسجد کوفه به انتظار علی مینشینند.
همینکه حضرت به مسجد میآید مانند شبهای گذشته مردم را با گفتن الصلاه الصلاه برای نماز از خواب بیدار میفرماید؛ در این هنگام هر سه نفر به آن حضرت حمله کرده و شبیب یک ضربه میزند که به خطا رفته شمشیرش به طاق در مسجد میخورد ولی ضربتی که ابن ملجم میزند به میانه سر شریف آن حضرت اصابت میکند و خون حضرت بر روی محاسن مبارکش جاری میشود. امام که میبیند باب شهادت بر رویش باز شده است میفرماید: فزت و رب الکعبه، یعنی قسم به خدای کعبه، رستگار شدم.
عضو شورای برنامهریزی مدارس علوم دینی در ادامه به نحوه دستگیری ابن ملجم اشاره کرد و گفت: حضرت میفرماید این مرد را بگیرید. مردی به نام مغیره بن نوفل قطیفه ای بر روی او انداخته و او را بر زمین انداخته و بر روی سینهاش مینشیند و مردم بر سرش ریخته شمشیرش را از دستش گرفته و دستگیرش میکنند.
ابن کثیر و ابن الاثیر نوشتهاند همینکه امام به کمک مردم از مسجد به خانه برده میشود، ابن ملجم به درخواست امام احضار شد و درحالیکه دست بسته بود مقابل امام ایستاد. امام نگاه تعجبآمیزی به او کرده میفرماید: آیا من بتو نیکی نکرده بودم؟ میگوید بله. میفرماید: چه چیزی تو را وادار به این کار کرد؟ او میگوید: من این شمشیر را ۴۰ روز هر صبح تیز کردم و از خدا خواستم تا بدترین خلق خدا به آن کشته شود.
امام میفرماید: دعایت مستجاب شده؛ چنین میبینم که تو با آن شمشیر کشته میشوی و چنین میبینم که تو بدترین و شقیترین خلق خدا هستی و میفرماید: او را در زندان نگهدارند تا درباره او تصمیم گرفته شود. پس می فرماید: النفس بالنفس یعنی قصاص قتل یک انسان کشتن یک نفس میباشد؛ او را همچنان که مرا کشته است بکشید و اگر زنده ماندم خودم درباره او هر تصمیمی که خواستم میگیرم. آگاه باشید جز قاتلم کسی را نکشید . فرزندم حسن! ابن ملجم را با یک ضربت اعدام کن مبادا اعضایش را از بدنش قطع کنید و بعد او را بکشید، زیرا رسول خدا فرمود: ایاکم والمثله و لو بالکلب العقور، پس شما را بر حذر میدارم از مثله کردن حتی سگ گزنده را.
شیخ افرا به استناد بعضی از کتب تاریخی بیان کرد: امام شافعی رحمه الله در جلد چهارم کتابش به نام ”الام” روایت کرده، می فرماید: علی رضیاللهعنه، پس از اینکه از ابن ملجم ضربتخورده بود، فرمود: آب و طعامش بهخوبی فراهم کنید و در مدت اسارت در زندان به نیکی با او رفتار کنید. اگر زنده ماندم صاحب خون خودم هستم، یا عفو میکنم و از تقصیرش درمیگذرم و یا از او قصاص این ضربت میگیرم و اگر او را کشتید مثله نکنید.
افرا در پایان گفتگو، سفارش امام به حسنین را بازگو کرد و گفت: وصایای سیدنا علی رضی الله، سیدنا حسن و حسین رضی الله عنهما در کتاب تاریخ الکامل روایت کرده که میفرماید: توصیه میکنم شما را به تقوا و طالب دنیا نشوید اگرچه او شما را بخواهد، هرگز بر چیزی که از شما فوت شود، متأسف نشوید، به یتیمان رحم کنید و در پی کاری باشید که به نفع حیات آخرت شما باشد، همیشه حق بگویید و ضد ستمگر و یاور ستمدیده باشید.
امام رضی الله در آخرین انفاس حیات طیبه خود با زمزمه کردن ذکر لا اله الله با قلبی مملو از ایمان و یقین، دنیای فانی را پشت سر گذاشت و به درجات عالی شهادت نائل گردید.
متن