بروز شده در : جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 10:44 قبل از ظهر

آخرین اخبار

کد خبر: 8786
تعداد نظرات:۲ دیدگاه
تاریخ انتشار:سه شنبه 18 آذر 93 1:38 ب.ظ

یادداشت/

به بهانه روز دانشجو

اختصاصی ثلاث- واقعه ای که بازخوانی آن خارج از لطف نیست، اینچنین اتفاق افتاد.

ثلاث – علی محمدی : «اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش می‌زدم، همان‌جایی که بیست و دو سال پیش، « آذر» مان، در آتش بیداد سوخت، او را در پیش پای «نیکسون» قربانی کردند! این سه یار دبستانی که هنوز مدرسه را ترک نگفته اند، هنوز از تحصیلشان فراغت نیافته اند، نخواستند – همچون دیگران – کوپن نانی بگیرند و از پشت میز دانشگاه، به پشت پاچال بازار بروند و سر در آخور خویش فرو برند. از آن سال، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند، اما این سه تن ماندند تا هر که را می آید، بیاموزند، هرکه را می‌رود، سفارش کنند. آنها هرگز نمیروند، همیشه خواهند ماند، آنها «شهید» ند. این «سه قطره خون» که بر چهره ی دانشگاه ما، همچنان تازه و گرم است. کاشکی می توانستم این سه آذر اهورائی را با تن خاکستر شده ام بپوشانم، تا در این سموم که   می وزد، نفسرند! اما نه، باید زنده بمانم و این سه آتش را در سینه نگاه دارم.»

این سخنان دکتر شریعتی درباره شهیدان ۱۶ آذر ۱۳۳۲ است. روزی که توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور به نام روز دانشجو نامیده شد.

واقعه ای که بازخوانی آن خارج از لطف نیست، اینچنین اتفاق افتاد. در آبان و آذر سال ۳۲ مسائلی در ایران اتفاق افتاد که جامعه و به خصوص دانشگاه ها را بسیار ملتهب ساخته بود. در آذر ماه، نخست وزیر دولت کودتا یعنی سرلشکر زاهدی رسما تجدید رابطه با انگلستان را – که در جریان ملی شدن صنعت نفت قطع گردیده بود- اعلام کرد و دنیس رایت، کاردار سفارت انگلیس در ۱۴ آذر ۳۲ وارد تهران شد. همچنین اعلام شده بود که ریچارد نیکسون معاون آیزنهاور، رییس جمهور وقت آمریکا قرار است در آذر ماه وارد ایران شده و در دانشگاه تهران حضور یابد.

دادگاه نظامی فرمایشی محاکمه دکتر محمد مصدق، نخست وزیر ایران و پرچم دار نهضت ملی شدن صنعت نفت نیز در تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۳۲ شروع شده بود و تا نیمه های آذر در جریان بود. مصدق که از ۸ اردیبهشت ۱۳۳۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نخست وزیر ایران و قبل از آن سال های زیادی نماینده مردم تهران در مجلس بود، تلاش های زیادی برای ملی شدن صنعت نفت انجام داده بود و در مقابل دربار محمد رضا پهلوی و مخالفان خود در مجلس ایستاد و حتی در دادگاه بین المللی لاهه دفاعیات مفصلی برای احقاق حقوق ایران انجام داد تا سرانجام جامعه جهانی را مجبور به رسمیت شناختن حق ایران برای ملی نمودن نفت خود و خلع ید شرکت نفت ایران و انگلیش از منابع نفتی ایران نمود. در این سال ها حتی به واسطه پافشاری های او بر حقوق ملت و ایستادگی در برابر دربار و کارشکنی های آن، شاه دو بار مجبور به فرار از کشور گردید. اما در نهایت با اقدام سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس و حمایت های مالی آنها و توطئه ارتش و نیروهای وابسته به دربار، کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شکل گرفت. دولت ملی دکتر مصدق، بزرگ مرد ایران، ساقط شد. شاه که چند روز پیش از این اتفاق از ایران فرار کرده بود، بلافاصله به ایران بازگشت و سرلشکر زاهدی، مخالف دکتر مصدق و از عوامل کودتا را نخست وزیر و مسئول تشکیل کابینه کرد.

در ۱۷ آبان همان سال، محاکمه دکتر مصدق در دادگاه نظامی شروع شد و پس از ۳۵ جلسه رسیدگی، دادگاه وی را به سه سال حبس انفرادی و تبعید به زادگاهش محکوم کرد. محمد رضا شاه با گفتن ” مصدق، چه زنده و چه مرده در احمد آباد” او را فقط دور از تهران می خواست و نمی توانست حضور او را پس از حبس در تهران تحمل کند؛ بنابراین دادگاه او را به زادگاهش احمد آباد تبعید کرد.

در همین روزهای پس از محاکمه دکتر مصدق و در روز ۱۴ آذر، در بازار و در دانشگاه تهران تظاهراتی اعتراضی نیز به بازگشایی سفارت انگلیس و سفر نیکسون به ایران صورت گرفت. در این روز چندین نفر توسط نیروهای نظامی دستگیر شدند. در ۱۵ آذر نیز وضع به همین گونه ناآرام بود. در ۱۶ آذر، دانشجویان با ورود به دانشگاه بیشتر متوجه وضعیت غیرعادی اطراف دانشگاه شده و سربازانی را مشاهده می کردند که با تجهیزات فوق العاده در دانشگاه و اطراف آن پراکنده شده بودند. از آنجا که احتمال تنش و درگیری بین دانشجویان و نیروهای نظامی می رفت، رییس دانشگاه تصمیم گرفت کلاس های درس چند دانشکده و سپس کل دانشگاه تهران را در آن روز تعطیل اعلام کند که این اقدام موثر نیفتاد و در همین حین اتفاق دیگری رخ داد. نیروهای نظامی رژیم به یکی از کلاس های درس دانشکده فنی وارد شده و می خواستند دو دانشجو را که به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض کرده بودند دستگیر نمایند که با اعتراض استاد و دانشجویان کلاس روبرو شدند. در همین لحظه دانشجویان از کلاس های دیگر دانشکده فنی بیرون آمده، درگیری ها شدت گرفت و نیروهای نظامی شروع به تیراندازی کردند. در این بین عده زیادی زخمی و سه دانشجو به نام های آذر شریعت رضوی، مصطفی بزرگ نیا و احمد قندچی شهید شدند. دو نفر اول عضو سازمان جوانان حزب توده ایران و دیگری از اعضای نهضت مقاومت ملی بودند.

دو روز بعد از این حادثه، نیکسون در ۱۸ آذر به ایران آمد و بعد از آن در همان دانشگاهی که به خون دانشجویانش رنگین شده بود، مدرک دکترای افتخاری حقوق دریافت داشت.

پس از حادثه ۱۶ آذر، این روز توسط کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور که مرکز اجتماع مخالفان حکومت پهلوی در خارج از ایران بود، به نام روز دانشجو نامیده شد. و چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی به عنوان نماد نقد دولت ها، به عنوان مظهر استقلال و آزادی دانشگاه ها و تجلی حرکت ها و فعالیت های سیاسی دانشجویان و دانشگاه ها نمود یافت.

در دهه های اخیر به تناسب زمان دانشگاه و دانشجویان حرکت های انتقادی خود را دنبال کرده و دولت ها را همواره به چالش نقد کشیده اند. آنان به خوبی آموخته اند که هر زمان دانشگاه از حرکت باز ایستد و به سکون و جمود برسد، جامعه دچار سردی و رخوت خواهد شد و از حرکت خواهد ایستاد. چرا که می دانند اگر حاکمان بی تدبیر باشند و زبان نقدی بر آنان خرده نگیرد و نقادی به فراموشی سپرده شود، نتیجه ای جز عقب ماندگی عاید نخواهد شد.

در برهه های مختلف، دولت های مختلف با توجه به پتانسیل بالای این ظرفیت دانشجویی آمده اند تا این جنبش را به خدمت خود درآورند. چه با تطمیع و چه با تهدید و ستاره دار کردن دانشجویان خواسته اند حرکات اعتراضی و انتقادی دانشگاه و جنبش دانشجویی را خاموش سازند اما غافل بوده اند که حرکت دانشگاه و دانشجو به سمت کمال و توسعه بوده و راهی می روند که هرگز پایانی بر آن متصور نیست.

معمولا دانشگاه ها برنامه های خوبی را برای این روز تدارک می بینند. از طیف های مختلفی از سیاست مردان گرفته، تا مقامات دولتی و ملی در جمع دانشجویان حاضر شده و به مباحثه می پردازند. از نقش دانشجو، بیداری آنها و لزوم تقویت این جنبش می گویند. خیلی از دانشگاه ها نیز مناظره های سیاسی برگزار می کنند و جریان های مختلف فکری و سیاسی کشور را با هم روبرو کرده و از دیدگاه های آن ها باخبر می گردند. شعارهای دانشجویی که دیگر جای خود دارد و از خلال آن ها می توان روح حاکم بر دانشگاه ها را فهمید و خواسته های جنبش دانشجویی را دریافت. در این ایام چانه زنی برای صدور مجوز افراد سیاسی در دانشگاه ها رونق عجیبی می گیرد. دانشگاه حیات خود را در روزی که منتسب به دانشگاه و دانشجو است دوباره باز می یابد و زندگی از نو می آغازد.

 

علی محمدی: مرکز رشد علم و فناوری کنگان

 

اخبار مرتبط

نظرات

  1. امید روحانی says:

    اقای نویسنده خوبه که در مرکز رشد دولتی هستید واینگونه انشا می نویسیدکجا دکتر مصدق بدون ایت الله کاشانی قهرمان ملی می شود اولا روز ۱۶اذر اعتراض دانشجویان علیه امریکاست امروز جمهوری اسلامی خود دربرابر امپریالیسم ایستاده ودانشجویان شانشان اجل است که بادولتمردان خود رودرروشوند……………..

  2. ناشناس says:

    جناب امید روحانی اگر صفحات بیشتری از تاریخ مطالعه فرمایید بهتر ازانچه نوشته ای میدانی چند نفر بیسواد مثل حضرتعالی تلاش میکنند تاریخ وازگون سازند

ارسال نظر

این خبر برای شما تهیه شده است لطفا نظرتان را بیان کنید.

یادداشت سایت

متن